جنبش زنان ایران
جنبش زنان چگونه در ایران شکل گرفت و توانست زنان را از کنج اندرونیها به مدرسه و دانشگاه بفرستد؟ زنان ایرانی چطور حق رأی گرفتند، و چرا پس از پیروزی در تغییر دادن بخشی از قوانین نابرابر، همهی دستاوردها را به یکباره از دست دادند؟ در این مجموعه مقاله، با مرور تاریخ جنبش زنان در ایران، به جستوجوی پاسخهایی برای این پرسشها میپردازیم.
یکی از اولین آثار موسیقی در ایران که در دفاع از حق زنان و مخالفت با حجاب ساخته شده تصنیف قدیمی و انقلابی دختران سیروس است. این ترانه نزدیک به یک قرن پیش در دورهی مشروطه سروده شده و چندین اجرای مختلف داشته است، اما سراینده و آهنگساز آن هنوز ناشناساند، شاید چون زمانی که ساخته شد از ترس واکنش متعصبین مصلحت دیدند که ناشناخته بمانند. داستان دختران سیروس را در این گزارش از آسو ببینید.
در دهههای آخر دوران شاه، فعالیتهای «سازمان زنان» نقش تعیینکنندهای در سرنوشت جنبش زنان ایران داشت. این سازمان، به ریاست اشرف پهلوی، تشکلهای مستقل زنان را زیر پوشش خود گرفت و فعالیت در زمینهی حقوق زنان را به انحصار نهادهای دولتی در آورد. «سازمان زنان» دستاوردهای مهمی، به ویژه در زمینهی اصلاح قوانین به نفع زنان، داشت اما وابسته بودن آن به دولت و دربار اسباب روگردانی اکثریت زنان از این سازمان شد.
دستیابی زنان به «حق رأی» در دورهی شاه، از بسیاری جهات، محصول دههها تلاش جنبش زنان ایران بود. برخوردار شدن زنان از حق رأی راه را برای تصویب قوانین دیگری به نفع زنان نیز باز کرد. با انقلاب اسلامی، قوانینی که در پی حق رأی زنان برقرار شده بود از بین رفت، اما زنان از اصل حق رأی محروم نشدند: «حق رأی»، در کنار «حق آموزش»، از ماندگارترین دستاوردهای جنبش زنان ایران بود.
نگاهی به روند تدوین و تصویب «قانون حمایت خانواده» در مجلس ایران نشان میدهد که فعالان زن، با غنیمت شمردن گرایش حکومت پهلوی به تجدد و توسعه، توانستند از ظرفیتهای موجود برای انجام اصلاحات به نفع زنان بهرهبرداری کنند. «قانون حمایت خانواده»، با همهی کاستیهای آن، پیشروترین قانون در حمایت از حقوق زنان در طول تاریخ معاصر ایران بود. این قانون چند ماه پس از انقلاب اسلامی لغو شد.
۱۲۲۷: نخستین بار، طاهره قرةالعین، از رهبران جنبش بابی، با برداشتن روبنده در ملاء عام کشف حجاب کرد.
۱۲۸۵: در سالهای پس از مشروطه برخی زنان تحصیلکرده، مقالاتی در مخالفت با حجاب مینوشتند، روبندههایشان را کنار میگذاشتند و در مجامع خصوصی چادر و روسری از سر بر میداشتند.
۱۲۸۶ قانون اساسی مشروطه، زنان را در ردیف دیوانگان، مجرمان و کودکان قرار میدهد و آنها را از حق رأی محروم میکند.
۱۲۹۰ محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان در مجلس دوم، خواستار حق رأی برای زنان شد، اما باقی نمایندگان مجلس با آن مخالفت کردند.