انتخابات در نظامهای اقتدارگرا
دبیر مجموعه: امیرحسین مهدوی
شفافیت در نظام اقتدارگرا لزوماً به پاسخگویی بیشتر نمایندگان به رأیدهندگان منجر نمیشود و حتی ممکن است روند اقتدارگرایی را تقویت کند. این هم نمونهی دیگری است از روالهایی که در زمینهی دموکراتیک و غیردموکراتیک به نتایج کاملاً متفاوتی میانجامند
اغراق نیست اگر ایجاد ساختارهای ائتلافساز را مهمترین تصمیم حاکم اقتدارگرا برای تضمین بقای حکومتش بدانیم. انتخاب الگو و ساختار نهادهای مذکور تصمیمی حساس برای حاکمان اقتدارگرا است. آنها باید به برآورد صحیحی از میزان تهدیدات برسند تا دست به نهادسازی بزنند
از بین ۳۰۳ رهبر اقتدارگرای برکنارشده در فاصلهی سالهای ۱۹۴۵ تا ۲۰۰۲، ۳۲ تن با خیزش مردمی از قدرت برکنار شدهاند؛ ۳۰ نفر در برابر فشار عمومی برای برقراری دموکراسی داوطلبانه از قدرت کنارهگیری کردهاند؛ و ۲۰ نفر هم ترور شدهاند. اما بیش از دوسوم رهبران توسط افرادی در داخل حکومت کنار گذاشته شدهاند.
انتخابات میتواند اطلاعات زیادی از فضای اجتماعی و ذائقه مردم در اختیار حاکم اقتدارگرا قرار دهد. حکومت با رصد کردن کارزارهای انتخاباتی، میزان مشارکت مردم و نتایج رأیگیری، پایگاه حامیان و مخالفان خود را شناسایی میکند و میزان گستردگی و وفاداری حامیان خود را محک میزند.
انتخابات میتواند اطلاعات زیادی از فضای اجتماعی و ذائقه مردم در اختیار حاکم اقتدارگرا قرار دهد. حکومت با رصد کردن کارزارهای انتخاباتی، میزان مشارکت مردم و نتایج رأیگیری، پایگاه حامیان و مخالفان خود را شناسایی میکند و میزان گستردگی و وفاداری حامیان خود را محک میزند.
دادههای تاریخی در فاصلهی سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۹ نشان میدهند که امکان برکناری دیکتاتورها از طریق کودتا یا شورش در حکومتهای فاقد حزب و مجلس سه برابر بیشتر است.