همه‌ی ایران‌ها

صفحه‌ی ویژه‌ی همه‌ی ایران‌ها برای طرح پرسش‌های بنیادی درباره‌ی ایران و چشم‌اندازهای گوناگونی است که هر یک از ما برای آینده‌ی ایران داریم. هدف این است که ببینیم دیدگاه‌ها و آرزوهای پراکنده‌ی ما چه امکانی برای هم‌زیستی دارند، و چه توان و تجربه‌هایی از گذشته‌ی ایران به کار امروز ما خواهد آمد.

آرزویم، ایرانی با نگاه و رویکردی سوسیالیستی است

زهرا باقری‌شاد

ایران برای من یعنی «مردم»، یعنی «انسان»‌هایی که در جزیرهای محصور شده در ناملایمات، با توان شگفتانگیزی همچنان به زندگی ادامه میدهند. اعتراف میکنم که موقع فکر کردن دربارهی ایران، نه موقعیت ویژه‌‌ی جغرافیایی و استراتژیک آن به ذهنم خطور میکند و نه ویژگیهای تاریخی و فرهنگی.

نگاه ما باید معطوف به آینده باشد

مرمر مشفقی

ایران زادگاه من است و چه بخواهم چه نخواهم بخش عمده‌ای از زندگی‌ام با آن گره‌خورده. سرزمینی است که خاطره‌هایم در آن ساخته شده، پس فراتر از آب و خاک است اما دیگر «وطن» نیست.

 

تصویر من از آرمان‌شهر پس از جمهوری اسلامی

مهدی بختیار

برای همهی تبعیدشدگان، برای آن همه‌ای که ناگزیر به گریز از دامان آشنای وطن تن داده‌اند، ایران هم‌چون کوله‌‌بار سنگینی از خاطرات درهمتنیده است؛ از لحظه‌های دور و نزدیکی که انگار حتی پیش از تو، در تو جریان داشته است و هر دَم گوشه‌ای نوتر از برداشت پیشین‌ات را بر تو می‌گشاید.

آینده‌ی ایران از مسیر توسعه‌ی اجتماعی‌-حقوقی می‌گذرد

حسین رئیسی

ایران، برای من با زنان و مردانی معنا میشود که نه فقط برای آب و خاک بلکه برای آزادی، رهایی از ظلم و ستم و زندگی در صلح، آسایش و سعادتمندی مبارزه کرده و میکنند. زنان و مردانی که از ظلم در هر جای دنیا متأثر و متألم میشوند و سرزمین و آب و خاک را ابزاری برای ستم قرار نمیدهند.

ایران را چرا باید دوست داشت؟

محمد‌علی فروغی

« این ایام بسیاری از اصول و نوامیس که در نظر مردم همواره مسلم و مقدس بود، از مسلم بودن و قدس افتاده است یا لااقل مثل سابق محل اتفاق نیست... از جمله‌ی آن اصول، حب وطن و علاقه‌ی ملیت است که منکر آن شده و درصدداند به احساسات بین‌الملل تبدیل نمایند.»

«ایرانِ» من؛ بین نوستالژی و اوتوپیا

رضا علیجانی

دوست دارم در ایرانِ آینده کسی گرسنه و فقیر نباشد. همگان فرصت‌ها و بهره‌مندی‌های برابر داشته باشند. انسان‌ها آزاد باشند که بیاندیشند و تصمیم بگیرند و در مدیریت زندگی و کشورشان مشارکت داشته باشند. کشوری مستقل داشته باشند. همگان هم به حق و هم به مسئولیت‌شان بیندیشند و عمل کنند.

ایرانی که با خود و دیگران در صلح باشد

حسین باقرزاده، فعال سیاسی

برای من، ایران آب و خاک نیست. مردمان ایران است و هنر و فرهنگ و ادب ایران. انسان منبع ارزش است، و ارزش خاک برخاسته از ارزش انسان‌هایی که در آن خاک به سر می‌برند. ایران بدون ایرانیان تکه خاکی بیش نیست...