پناهجوی ناسپاس اثر نویسندهای است که در اوج حرفهی خود ایستاده و امر شخصی و سیاسی را به همان نحوی در هم آمیخته که کارولین فورشه از «امر اجتماعی»، هم به عنوان «محلی برای مقاومت و مبارزه» و هم «قلمرویی که در آن ادعاها علیه نظم سیاسی به نام عدالت مطرح میشود» نام میبرد.
واکنش ما به بیرون کشیدنِ یک فرد سالمند از زیر دستگاه تنفس مصنوعی چه باید باشد زمانیکه فرد جوانتری وارد بیمارستان میشود که به آن دستگاه بیشتر «نیاز دارد» چرا که احتمال زنده ماندنش بیشتر است و اگر زنده بماند، احتمال اینکه زندگی طولانیتری به نسبت آن فرد سالمند در پیش داشته باشد نیز بیشتر است؟
هنگامیکه ساکت میمانیم تا زندگی آسانتری داشته باشیم، مسلماً از سر بزدلیمان بوده است چون در واقع داریم اجازه میدهیم که دیدگاههای غیرقابل اعتماد زیر سؤال نروند و افرادی را که از ما شجاعتر بودهاند به حال خود رها میکنیم تا خودشان گلیمشان را از آب بیرون بکشند.
در سال ۲۰۱۸ مجلهی «ساینس» این پرسش را با دهها دانشمند جوان مطرح کرد که به نظرشان نسل آینده در چه جور مدارسی باید تحصیل کند. بسیاری از آنها پاسخ دادند که ما باید زمانِ کمتری را به از بر کردن اطلاعات اختصاص دهیم و برای فعالیتهای خلاقانه فضای بیشتری در نظر بگیریم.
بیماری کووید-۱۹ شاید یکی دیگر از رخدادهایی باشد که هر قرن یک بار پیش میآید. اگر بعضی پیشبینیهای غمانگیز دربارهی کووید-۱۹ تحقق یابد، جهان با بدترین بحران زمانهی صلح در دوران مدرن مواجه خواهد شد. متأسفانه این بحران در روزگاری رخ داده که اوضاع سیاسی تیره و تار است، شبیه آنچه در اوایل دههی ۳۰ رخ داد، زمانی که همکاریهای بینالمللی بسیار محدود بود و بسیاری از دولتها به دنبال سیاستهای ناسیونالیستی «همسایهات را فقیر کن» بودند.
دیدگاهی که بر اغلب حکومتها حاکم است، بهطرز اسفناکی منسوخ شده است. دغدغههای آنها هنوز همان دغدغههای مربوط به اواخر قرن نوزدهم است. در زمان شکلگیری بسیاری از آنها، ارتباطات هزینهی زیادی داشت و اطلاعات را به سادگی نمیشد انتقال داد. امروزه، جهان بسیار بیش از پیش بههمپیوسته، دائمالتغییر و مملو از اطلاعات است. اما حکومتهایمان چنین نیستند.