تب‌های اولیه

در انتظار زندان

ش. مرادی

وقتی می‌دانی که چند روز بیشتر برای زندگی در دنیای آدم‌های آزاد فرصت نداری، چه می‌کنی؟

جایزه‌ی صلح نوبل؛ گزارش سفر به اسلو

منصوره شجاعی

در تاریکیِ شبی سرد و برفی در ایستگاه تاکسیِ فرودگاه اسلو ایستاده‌ام. در سفیدیِ برفی که آسمان و زمین را پوشانده است، دو چشم سیاه درشت، دو دو زنان جلوی چشمانم ظاهر می‌شود.

تن به خستگی ندادن

پرستو فروهر

«اینجا خونه‌ی تو هم باشه، الان که ما اینجا هستیم، محل کارِ ماست». این جمله نقل‌قولی است از یکی از مأموران امنیتی که در آبان‌ماه برای بازداشت یک زوج خبرنگار و تفتیش به خانه‌ی آن‌ها رفته است.

آزادی از ترس

فیونا هیل

همه‌گیریِ جهانیِ چندساله و فجایع زیست‌محیطیِ فزاینده دنیا را به هم ریخته، و ترس از جنگ هسته‌ای در پی تلاش‌های ولادیمیر پوتین برای احیای امپراتوری روسیه باعث تشویش خاطر شده است.

آزادی از قید احتیاج

دارن مک‌گاروی

مسئول عادلانه‌تر کردن جامعه برای طبقاتِ فرودست‌ کیست؟ رهبران سیاسی‌ای که احتمالاً هیچ قرابتی با تجارب مردم عادی ندارند؟ بازاری که سود برایش اولویت دارد و نه امنیت و رفاه این طبقه؟ یا اینکه خودِ این طبقات فرودست‌ بهتر می‌توانند منافع گروه‌های فرودست‌ را تأمین کنند؟

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

منصوره شجاعی

«نه» به جمهوری اسلامی، نجوایی است که طی سال‌ها، و مشخصاً در دهه‌ی اخیر، از عرصه‌ی خصوصی به خیابان و دیگر عرصه‌های عمومی رسید و با فریاد «زن، زندگی، آزادی» به انگاره‌ای جمعی برای مردم ایران تبدیل شد.

ما آنجا بودیم؛ روایتی از تجمع جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ در مقابل بیمارستان کسری در تهران

راضیه شاهوردی

چهره‌ی آدم‌ها سرشار از خشم و اندوه بود. نیامده بودند که از موقعیت استفاده کنند تا شعار بدهند یا جمعیتی را هدایت کنند. همه در سکوت و خشمگینانه به بیمارستان و سرکوبگران چشم دوخته بودند.