.
در زمانی که من جوان بودم بحث انتخاب میان اصلاح و انقلاب بسیار داغ بود. آیا جامعه را ذرهذره اصلاح و بهبود بخشیم یا آن را از اساس ویران کنیم و دوباره از نو بسازیم؟ درمجموع، معاصران و همنسلان من گزینهی دوم را ترجیح میدادند. و زمانی که در پاریس در ایام مه ۱۹۶۸ به معنا و لوازم این انتخاب پی بردم، حرفهی آیندهی خود بهعنوان روشنفکر محافظهکار را نیز کشف کردم.
.
در جوامع دموکراتیک مردم با توجه به منافع کنونی خود رأی میدهند؛ اما حاصل رأی آنها نسلهای آینده را هم تحت تأثیر قرار میدهد، آیندگانی که امکان مشارکت در نظام انتخاباتی ما را ندارند. چگونه میشود به آیندگان هم حق رأی داد، و منافع نسلهای آینده را از طریق انتخاباتِ کنونی تأمین کرد؟