چرا امروزه بسیاری از آدمها این قدر مضطرب و نگران به نظر میرسند؟ این پرسش، هم در بین متخصصان سلامت روانی و هم در میان مردم عادی رواج دارد اما این مسئلهای بسیار پیچیده و مبهم است. چه کسی را سراغ دارید که در هر ساعت از هر روزش گرفتار نگرانی نباشد؟ افزون بر این، نگرانی در شرایط ناامنی و سرگردانی افزایش مییابد و امروزه دنیا پر از تهدیدهای بالقوهای است که نه کاملاً از آنها سر در میآوریم و نه میتوانیم مهارشان کنیم.
کتابخانهها هم مثل خیلی مکانها و پدیدههای دیگر، سویه دیگری هم دارند که برای بعضی نه تنها خوشایند نیست، که ترسناک است و اضطرابآور. وقتی اینترنت فراگیر شد، فرض ابتدایی این بود که اضطراب کتابخانه کاهش پیدا خواهد کرد. واقعیت اما از جنس دیگری است. حالا دیگر تایپ یک کلیدواژه و یک کلیک برای جستجو در گوگل، دهها صفحه نتیجه را جلوی چشم متقاضی میگذارد.
نکتهای که اغلب به آن توجه نمیشود این است که نگرانی دربارهی «خستگی» مختص روزگار ما نیست. کسانی که تصور میکنند زندگی در گذشته سادهتر، آهستهتر، و بهتر بوده در اشتباهاند. تجربهی خستگی و نگرانی از همهگیر شدن آن در جمعیت انبوهتر، مختص زمان و مکان خاصی نیست. برعکس، خستگی و اثرات آن ذهن متفکران را از دوران باستان به خود مشغول داشته است.
غریبه کیست و چرا از او میترسیم؟ پیامدهای زیانبارِ معاشرتهراسی چیست؟ «اجتماع بسته» چه ویژگیهایی دارد؟ آیا زندگی در چنین فضاهایی احساس ناامنی را کاهش میدهد؟
عصر دیجیتال و فراگیر شدن برنامههایِ کاربردی، فضاهای نوینی را برای هویّتآزماییِ کاربران فراهم کرده است. این مقاله به تأثیر این فضاها بر تکوین هویّت جوانان، نا/سازگاری میان خودهای آنلاین و آفلاین، تغییرات جنبههای هویّت در بیست سال گذشته و نقش رسانهها میپردازد.