تب‌های اولیه

این‌ها مردم نیستند

الهه رضوی

کلمه‌هایی هستند که از فرط استفاده از معنا و مفهوم خالی شده‌اند. مثل ظرف‌هایی خالی می‌مانند که با هر چیز می‌توان آنها را پر کرد و هویتی دلخواه به آن‌ها داد. یکی از این کلمه‌ها «مردم» است. کلمه‌ای که در ادبیات سیاسی ایران کارکردی ویژه دارد و در دوران انتخابات حتی بیش از حالت عادی به گوش می‌رسد.

هنرمند بی‌اخلاق ــ آیا آثار هنری‌اش را باید جدا از خود او ارزیابی کرد؟

الهه رضوی

وقتی یک هنرمند کاری غیراخلاقی انجام می‌دهد با اثر هنری او چه باید کرد؟ همچنان مخاطبش باشیم و اثر را جدا از صاحبش بدانیم یا اینکه آن را بخشی از آدمی بشماریم که دست به کاری غیراخلاقی زده و تحریمش کنیم؟

چرا تجربه‌ی آزار جنسی را از خانواده مخفی می‌کنیم؟

الهه رضوی

«نمی‌توانستم به خانواده‌ام بگویم». این جمله‌ای است که در مورد بسیاری از آزاردیدگان جنسی مصداق دارد. بخش بسیار کوچکی از آزاردیدگان از تجربهی تلخ خود با دیگران حرف می‌زنند و این دیگران، حداقل در ایران و برپایه‌ی مشاهدات (چون هیچ آمار رسمی در این باره وجود ندارد) شامل خانوادهی درجهی یک نمی‌شود. خانواده معمولاً آخرین جایی است که در آن، فرد آزاردیده سکوتش را می‌شکند و از آنچه بر او رفته سخن می‌گوید.

مهاجرت؛ آینده‌ای که دور شد

الهه رضوی

در این سال‌ها خیلی‌ها که در ایران به جوانی می‌رسیدند، یکی از سؤال‌هایی که برایشان مطرح می‌شد این بود که بمانند یا مهاجرت کنند. از فعل گذشته استفاده می‌کنم چون در این دو سه سال و بعد از افزایش وحشتناک نرخ ارز یا به عبارت بهتر افت بی‌سابقه‌ی ارزش ریال، مهاجرت تبدیل به گزینه‌ای دور از دسترس برای خیلی‌ها شده است.

افغانستانی‌های ایران؛ بی‌سرزمین‌تر از باد

الهه رضوی

وقتی نتایج نظرسنجیِ اخیر درباره‌ی نگرش ایرانیان به مهاجران افغانستانی منتشر شد، دوستان و آشنایانِ بسیاری سخت متعجب و ناراحت شده بودند از اینکه کسانی هستند در نزدیکی‌شان که این‌گونه می‌اندیشند. ۱۱۲۸ تهرانی در این نظرسنجی شرکت کرده بودند و تقریباً نیمی از آنها گفته بودند که سکونت افغانستانی‌ها در تهران باید ممنوع شود یا اگر قرار است که در تهران زندگی کنند بهتر است در محلاتی جدا از ایرانی‌ها اسکان داده شوند.

تهران؛ شهر بناهای متروک

الهه رضوی

تهران پر است از بناهای متروک و خانه‌های رها شده. دری که قفل بزرگی به آن زده‌اند که سال‌هاست باز نشده، پنجره‌هایی با شیشه‌های شکسته و پرده‌های چرک‌مرده که اگر بهشان دست بزنی پودر می‌شوند و بر زمین می‌ریزند، دیوارها و سقف‌های فروریخته، ساختمان‌هایی که دهه‌هاست نوری وارد آنها نشده.

پادکست فارسی، رسانه‌ی صداهای مستقل

الهه رضوی

پادکست رسانه‌ی تازه‌گل‌کرده در ایران است. البته هنوز خیلی‌ها دقیقاً نمی‌دانند چیست و وقتی می‌پرسند، جواب می‌شنوند «یک‌جور رادیوی اینترنتی». اما پادکست رادیو نیست و شاید به همین دلیل گل کرده: چون صدا را از انحصار رادیو که در اختیار حکومت است درآورده.

زیستن در دایره‌ی حقیقت، شیوه‌ی مبارزه‌ی مداوم

الهه رضوی

در بحرانی‌ترین شرایط در ماه‌های اخیر پرسشی مدام تکرار می‌شد: چرا کاری از دست‌مان برنمی‌آید؟‌ وقتی این سؤال را می‌پرسیم دل‌مان می‌خواهد در مبارزه‌ای صریح، و مهم‌تر از همه نتیجه‌بخش حاضر باشیم و از قید حکومتی که با تمام وجود می‌خواهد به بندمان بکشد رها شویم اما نمی‌توانیم.