آیا انسانها ذاتاً به خشونت گرایش دارند یا این که ارتکاب خشونت مستلزم غلبه بر بیمیلیِ ذاتی است؟ آیا غلبه بر این بیمیلی برای انسانهای مدرن دشوارتر از قرون گذشته است؟ آیا خشونت ابزار یا عملی اجتماعی است که به فرهنگ بستگی دارد؟
فروپاشی جامعهشناختی به چه معناست؟ چه چیزی انسانها را متحد میکند، هویت یا ارزشهای مشترک؟ سازماندهی چه ارتباطی با امید دارد؟
انقلاب کلاسیک بیش از هر چیز در سطح سیاسی تغییر ایجاد میکند، یعنی قدرت سیاسیِ مستقر را به زیر میکشد. اما انقلاب زندگیِ روزمره در ساحت اجتماعی رخ میدهد و بر ساحتی که مناسبات انسانی در آن جریان دارد اثر میگذارد؛ انقلاب زندگیِ روزمره رابطهی انسان با خود، با دیگر انسانها و با فضای پیرامونش را دگرگون میکند.
چه باعث میشود که زنی بدون دسترس به هیچ نوع آموزهی فمینیستی، پس از سالها سکوت و تحمل در تنهایی خودش به جایی برسد که بگوید اطاعت از آزارگر بس است و باید افسار زندگی خویش را از دیگران پس بگیرد؟
یک سال پس جنبش زن، زندگی، آزادی، جامعهی ایران چه سمتوسویی دارد؟ با چه معیاری باید این جنبش را داوری کرد و این اعتراضات دنبالهدار نشان چه تحولی در جامعهی ایران است؟
ارتشی که غالباً پس از درماندگی نیروی پلیس برای سرکوب مخالفان فراخوانده شده ممکن است فرمانبردارانه معترضان را سرکوب کند، اما در عین حال ممکن است به نفع خود یا گزینهی منتخب خود برای حکومت نیز علیه دیکتاتور دست به کودتا بزند.