shahrvandonline

08 ژانویه 2025

ایران به سرعت پیر می‌شود

همایون معمار

برآوردهای جمعیتی نشان می دهد که ایران در سه دهه‌ی آینده با بحران سالمندی مواجه خواهد شد و حدود یک‌سوم جمعیت ایران سالمند خواهد بود.

در شش دهه از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵ تعداد سالمندانِ بالای ۶۰ سال، از ۱/۴ میلیون نفر (حدود ۷ درصد جمعیت) به ۴/۷ میلیون نفر (حدود ۱۰ درصد جمعیت) رسیده است. در این شصت سال، افزایش جمعیت سالمندان روند کندی داشت اما این روند در سه دهه‌ی آینده تسریع خواهد شد.

بنا بر پیش‌بینی پژوهشگران کتاب «آینده‌پژوهیِ سالمندی جمعیت در ایران»، انتظار می‌رود تعداد سالمندان بالای ۶۰ سال، تا سی سال آینده به ۳۳/۴ میلیون نفر برسد.

بنابر همین پژوهش، در دهه‌های آینده سالمندان بخش بزرگی از جمعیت ایران را تشکیل خواهند داد. «در سال ۱۳۹۵ کمتر از ۱۰ درصد جمعیت ایران را سالمندان ۶۰ ساله و بالاتر تشکیل داده است. اما این نسبت در سال ۱۴۳۵ به ۳۲ درصد جمعیت می‌رسد. جمعیت سالمندان ۶۵ ساله و بیشتر نیز از شش درصد به ۲۲ درصد افزایش خواهد یافت.»

اگر شروع سالمندی را ۶۰ یا ۶۵ سال در نظر بگیریم حدود یک‌سوم تا یک‌چهارم جمعیت ایران در سال ۱۴۳۵ سالمند خواهند بود.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که روند افزایش جمعیت سالمندان تا سال ۱۴۱۵ با شیبی آرام افزایش می‌یابد اما بعد از آن با ورود متولدین دهه‌ی شصت خورشیدی سرعت بیشتری خواهد گرفت.

مرکز پژوهش‌های مجلس ایران در گزارشی تأکید دارد که سالخوردگیِ جمعیت در کشورهای توسعه‌یافته به تدریج و طی بیش از یک قرن رخ داده است و از این رو، نظام اقتصادی این کشورها زمان کافی برای برنامه‌ریزی و مواجهه با این تغییر ساختار سنی را داشته‌ است اما «در ایران همین وضعیت طی پانزده سال رخ می‌دهد.»

 

روند رشد جمعیت در سده‌ی گذشته

تا چند دهه‌ی نخست قرن پیش سرشماری در ایران وجود نداشت اما برآوردها نشان می‌دهد که تا شروع قرن چهاردهم خورشیدی جمعیت ایران حدود ۱۰ میلیون نفر بود که به دلیل مرگ و میر ناشی از بیماری‌های واگیر، خشکسالی، کمبود امکانات درمانی و بهداشتی و وضعیت نامطلوب اجتماعی و اقتصادی رشد جمعیت اندک بود. از سال ۱۳۰۰ به بعد، همراه با بهبود امکانات بهداشتی و درمانی مرگ و میر کاهش و رشد جمعیت کم‌کم افزایش یافت و به میانگین سالانه ۲/۵ درصد رسید.

آمار نشان می‌دهد که در سال ۱۳۳۵ خورشیدی که مرکز آمار اولین سرشماری جمعیت را در ایران انجام داد، ایران سالانه حدود ۹۰۰ هزار تولد و ۴۰۰ هزار مرگ داشت یعنی سالانه ۵۰۰ هزار نفر به جمعیت ایران اضافه می‌شد. بعد از آن در دهه‌ی چهل خورشیدی تعداد تولدها به ۱/۱ میلیون و در دهه‌ی پنجاه به ۱/۴ میلیون تولد و در دهه‌ی شصت خورشیدی به حدود دو میلیون تولد رسید.

از دهه‌ی شصت خورشیدی در اوج جنگ ایران و عراق، به عنوان دهه‌ی انفجاری جمعیت یاد می‌شود که بیش از ۲۰ میلیون نفر به جمعیت ایران اضافه شد.

بعد از دهه‌ی شصت، کم‌کم زاد و ولد کاهش یافت و رشد جمعیت ایران کم شد. بنا بر برآورد مرکز آمار ایران، جمعیت کشور در سال ۱۳۳۵ حدود ۱۹ میلیون نفر بود و این رقم هم اکنون بیش از ۸۶ میلیون نفر است. این یعنی در فاصله‌ی ۶۸ سال جمعیت ایران حدود ۴/۵ برابر شده است.

با رشد فزاینده‌ی جمعیت در دهه‌ی شصت خورشیدی که به تورم در هرم جمعیتی منجر شد، برآورد می‌شود که با ورود این گروه در دو سه دهه‌ی آینده تعداد سالمندان به یک‌باره افزایش چشمگیری پیدا کند.

در حال حاضر نزدیک به ۲۴ میلیون نفر از این جمعیت در سن ۳۰ تا ۴۵ سالگی قرار دارند که بزرگ‌ترین گروه جمعیتی ایران به حساب می‌آیند. این جمعیت از حدود پانزده سال دیگر وارد دوره‌ی سالمندی خواهند شد. به باور پژوهشگرانِ مرکز پژوهش‌های مجلس، درصد بالایی از این گروهِ جمعیتی باسوادند و در صورت استفاده از مهارت‌های مورد نیاز می‌توانند دوره‌ی سالمندی موفقی را پشت سر بگذارند اما نقطه‌ضعف این گروه جمعیتی، علاوه بر نرخ بالای بیکاری این است که تمایلی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارد و این مسئله می‌تواند به کاهش بیشتر جمعیت منجر شود.

بنا بر برآورد مرکز آمار، «محتمل‌ترین» سناریو این است که رشد جمعیت ایران در سال‌های پیش رو همانند سال گذشته‌ی خورشیدی در حد ۱/۶ درصد باشد. با این فرض، مرکز آمار پیش‌بینی کرده است که جمعیت ایران در سال ۱۴۳۰ به حدود ۹۴ میلیون نفر خواهد رسید. این یعنی از هر سه یا چهار ایرانی یک نفر سالمند خواهد بود.

 

تغییر ترکیب سنی جمعیت

پژوهشگران معتقدند کاهش چشمگیر باروری و کاهش مرگ و میر ساختار سنی جمعیت ایران را در چند دهه تغییر داده است.

بنا بر پژوهش‌ها، میانگین سنی جمعیت ایران از ۱۹ سال در سال ۱۳۷۵ به ۳۰ سال در سال ۱۳۹۵ افزایش پیدا کرده و «با توجه به تورم جمعیتی کشور در مراحل سنی بالاتر، انتظار می‌رود که روند افزایشی میانه‌ی سنی همچنان تداوم داشته باشد و در سال ۱۴۳۰ به ۴۳ سال افزایش یابد.»

شواهد نشان می‌دهد که سالخوردگی جمعیت ایران به پدیده‌ای فراگیر تبدیل خواهد شد اما نشانی از برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری رفاهی برای این جمعیت بزرگ دیده نمی‌شود. در شرایط فعلی حکومت ایران بیشترِ انرژی خود را صرف افزایش باروری و زاد و ولد می‌کند تا نسبت سالمندان در جمعیت کمتر شود اما به عقیده‌ی پژوهشگران، این کافی نیست و حکومت باید از هم اکنون برای این جمعیت بزرگ برنامه‌ریزی کند.

 مرکز آمار پیش‌بینی کرده است که جمعیت ایران در سال ۱۴۳۰ به حدود ۹۴ میلیون نفر خواهد رسید. این یعنی از هر سه یا چهار ایرانی یک نفر سالمند خواهد بود.

گر چه سالخوردگیِ جمعیت در ایران نتیجه‌ی کاهش سریع فرزندآوری، افزایش طول عمر و همچنین ورود نسل بیش‌زایی در دهه‌ی شصت خورشیدی به سنین سالمندی است اما برخلاف نظر حکومت که تمام برنامه‌ی خود را بر تشویق به فرزندآوری برای مقابله با پیریِ جمعیت متمرکز کرده است، به نظر پژوهشگران «سالخوردگی جمعیت از نظر تعداد سالمندان اساساً نتیجه‌ی باروری بالا در گذشته است نه کاهش جاری باروری.»

 

دغدغه‌های سالمندان

کیفیت زندگی سالمندان یکی از مهم‌ترین موضوعات در دوران سالمندی است؛ چون در این دوران مشکلات فیزیولوژیکی مثل اختلالات بینایی و شنوایی رخ می‌دهد که نتیجه‌ی آن محدود شدن موقعیت‌های اجتماعی و افزایش تدریجی وابستگی به دیگران است. علاوه بر این، افزایش بیماری‌هایی مثل فشار خون، چربی خون، افسردگی، زوال عقل و بیماری‌های قلبی کیفیت زندگی سالمندان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

بر اساس پژوهش‌های انجام شده «سالمندان دغدغه‌های زیادی در زمینه‌ی امنیت مالی دارند و نگران فرورفتن به دامن فقر در دوران پیری، نگران دسترسی به خدمات مراقبت از سلامت و مراقبت‌های پزشکی، مسکن مناسب، تبعیض سنی، تنهایی و احساس بیهوده بودن هستند.»

اکثر سالمندان ایرانی تحت پوشش بیمه و خدمات حمایتی نیستند. آخرین سرشماری که در سال ۱۳۹۵ از سوی مرکز آمار انجام شده، نشان می‌دهد که حدود دو میلیون بازنشسته‌ی ۶۰ سال به بالا تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی و ۸۰۶ هزار بازنشسته نیز تحت پوشش صندوق بازنشستگی کشوری قرار دارند و این یعنی تنها ۴۵ درصد سالمندان تحت پوشش مستمری بازنشستگی قرار دارند.

وضعیت صندوق‌های بازنشستگی هم بحرانی است و قادر نیستند حتی حقوق بازنشستگی اعضای خود را بپردازند و بخش عمده‌ای از منابع این صندوق‌ها به دلیل بحران مالی، از سوی دولت تأمین می‌شود.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که سالمندان زیادی در معرض فقر درآمدی قرار دارند و وضعیت مالکیت مسکن آنها نیز در حال بدتر شدن است. در سال ۱۳۸۵ حدود ۹۰ درصد سالمندان، مالک منزل مسکونی بودند که یک دهه بعد در سال ۱۳۹۵ این رقم به ۸۲ درصد کاهش پیدا کرده است و سالمندان بیشتری ناچار در خانه‌های اجاره‌ای زندگی می‌کنند.

پیری معمولاً با رشد سریع بیماری‌ها همراه است که به معنی افزایش هزینه‌هاست. در حالی که عمده‌ی جمعیت سالمندان، توان مالی کافی برای پرداخت هزینه‌ها ندارند. پولی هم که این گروه بابت بازنشستگی می‌گیرند به اندازه‌ای نیست که کفاف هزینه‌های آنها را بدهد زیرا امکانات مراقبتی و پزشکی سالمندان در ایران «بسیار اندک و اغلب نیز گران است.»

بنا بر آمارهای رسمی، در حال حاضر ۱۴۵۰۰ تخت سالمندی در بخش دولتی و خصوصی وجود دارد که این رقم در مقابل بیش از ۹ میلیون سالمند فعلی ایران بسیار کم است. بنا بر این آمار به ازای هر ۷۰۰ سالمند یک تخت مراقبت از سالمند وجود دارد در حالی که این شاخص در کشورهای توسعه‌یافته معادل یک تخت به ازای هر ۱۸ سالمند است.

 

بی‌برنامگی برای سالمندان

به‌رغم چشم‌انداز بحرانی سالمندیِ جمعیت در ایران، برنامه‌ای درخور برای آن تهیه نشده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در نگاه رسمی حکومت ایران تغییر قوانین در «حوزه‌ی سالمندان به بازنشستگان تقلیل یافته است.» برنامه‌های پنج‌‎ساله‌ی توسعه نیز بیشتر بر بحران مالی صندوق‌های بازنشستگی، حمایت از بازنشستگان در مقابل تورم، متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان، بازنشستگی گروه‌های خاص، بازنشستگی پیش از موعد، گسترش پوشش بیمه‌ای و کاهش نقش دولت و ایجاد صندوق‌های بازنشستگی خصوصی تأکید دارند. به این معنی که بیشتر قوانین به بازنشستگان، صندوق‌های بازنشستگی و سازمان‌های بیمه‌ای اختصاص دارد و توجه چندانی به سالمندان بدون بیمه و بازنشستگی ندارد.

میانگین سنی جمعیت ایران از ۱۹ سال در سال ۱۳۷۵ به ۳۰ سال در سال ۱۳۹۵ افزایش پیدا کرده 

پژوهشگرانِ کتاب «آینده‌پژوهی سالمندی جمعیت در ایران» معقتدند: «افزایش سرعت سالمندی در بازه‌ی زمانی کوتاه، زنانه‌شدن سالمندی، افزایش نسبت جمعیت سالمندان کهنسال (۸۰ سال به بالا) و گستردگی بیشتر سالمندی در مناطق روستایی و استان‌های شمالی کشور از ابعاد مسئله‌آفرین سالمندی جمعیت در ایران است که نیاز به برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری دارد.»

با وجود آنکه سند ملی سالمندان در سال ۱۳۹۹ تصویب شده اما به عقیده‌ی نویسندگان کتاب «آینده‌پژوهشی سالمندی جمعیت در ایران» «هنوز داده‌ی مناسبی در مورد سالمندان، به خصوص سالمندان آسیب‌پذیر، وجود ندارد در حالی که مهم‌ترین مرحله پیش از هر سیاست‌گذاری، بررسی کامل اطلاعات گروه هدف است.»

افزایش تعداد سالمندان و کمبود امکانات در کنارِ تغییر ساخت خانواده و کاهش حمایت‌های سنتی، تصویر دشواری را پیش روی سالمندان قرار داده است. به این معنی که اگر برنامه‌ریزی دقیقی برای آینده انجام نشود ایران در آینده با مشکلات جدی در این زمینه رو‌به‌رو خواهد شد.

جواد حسینی رئیس سازمان بهزیستی ماه گذشته با تأیید بحرانی بودن وضعیت گفته است سالمندی یکی از جدی‌ترین بحران‌های پیش روی ایران است و در حالی که «سریع‌ترین روند رشد سالمندی جهان مربوط به ایران است و تا سال ۱۴۳۰ سالمندترین کشور دنیا خواهیم شد اما هیچ برنامه‌ای برای آن نداریم.»

 

کدام استان‌ها سالمند بیشتری دارند

بنا بر آخرین سرشماری رسمی در سال ۱۳۹۵، حدود یک‌پنجم جمعیتِ سالمندان ایران در استان تهران ساکن‌اند و بیش از نیمی از سالمندان نیز در هفت استان؛ تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی، مازندان و گیلان زندگی می‌کنند.

اما نکته‌ی مهم نسبتِ جمعیت سالمندان به کل جمعیت استان است. بنا بر این شاخص، بیشترین نسبت جمعیت بالای ۶۰ سال در استان گیلان (۱۳درصد) و کمترین آن در استان سیستان و بلوچستان (۵ درصد) زندگی می‌کنند. غیر از گیلان، استان‌های مازندران، مرکزی و همدان بیشترین نسبت سالمندی را دارند.

در سرشماری سال ۱۳۹۵ نسبت سالمندی جمعیت در هیچ یک از استان های کشور بالای ۱۵ درصد نبود اما در سال ۱۴۱۵ نسبت سالمندان بالای ۶۰ سال در ۲۰ استان از ۳۱ استان کشور بیش از ۱۵ درصد خواهد شد. در میان استان‌های کشور، استان گیلان به دلیل باروری پایین و به عنوان مقصدی برای سالمندان مهاجر، در سال ۱۴۱۵ همچنان پیشتاز خواهد بود و حدود یکچهارم جمعیت این استان را سالمندان تشکیل خواهند داد.

ترکیب جنسیتی بین مردان و زنان سالمند نیز تغییرات محسوسی پیدا کرده است. به عنوان نمونه آمارها نشان می‌دهد که در سال ۱۳۸۵، ۵۲ درصد سالمندان بالای ۶۰ سال مرد بودند در حالی که این رقم در سال ۱۳۹۵ به ۴۹ درصد کاهش یافته و تعداد زنان به ۵۱ درصد رسیده است این به معنی افزایش نسبت زنان سالمند و زنانه‌شدن سالمندی در ایران به خصوص در روستاهاست. پژوهشگرانِ «آینده‌پژوهی سالمندی جمعیت در ایران» معتقدند که «افزایش سهم زنان سالمند به دلیل بالاتر بودن امید زندگی زنان است که حکایت از زنانه‌شدن سالمندیِ جمعیت در ایران دارد.»

برآوردها نشان می‌دهد که تعداد زنان سالمندِ تنها در سال ۱۴۳۰ به بیش از سه برابر افزایش خواهد یافت و این در حالی است که بنا به باور پژوهشگران، «زنان کشور در مقابل مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیار آسیب‌پذیرند.»

 

مهاجرت در سالمندی

مهاجرت در دوران سالمندی بسیار مهم است. برخلاف جوانان که برای فرصت‌های شغلیِ بهتر به نقاط مختلف مهاجرت می‌کنند، سالمندان اغلب به مناطق نزدیک‌تر و روستایی با آب و هوای بهتر مهاجرت می‌کنند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که مهاجرت سالمندان ایرانی که به خصوص بعد از بازنشستگی رخ می‌دهد، رو به افزایش است.

استان گیلان به دلیل باروری پایین و به عنوان مقصدی برای سالمندان مهاجر، در سال ۱۴۱۵ همچنان پیشتاز خواهد بود و حدود یکچهارم جمعیت این استان را سالمندان تشکیل خواهند داد.

بنابر نتایج مطالعات «آینده‌پژوهی سالمندی جمعیت در ایران»، بین سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ «بیشترین مهاجران خارج شده در دوران سالمندی متعلق به شهر تهران است که به شهرهای کرج و رشت مهاجرت کرده‌اند. این وضعیت بیانگر عدم مطبوعیت محیطی شهر تهران برای دوران سالمندی است.»

وضعیت زناشویی سالمندان در سال‌های ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ نشان می‌دهد که «حدود ۷۰ درصد سالمندان دارای همسر و ۳۰ درصد بدون همسرند» اما بنا بر همین پژوهش «حدود نیمی از زنان سالمند بدون همسرند در حالی که این رقم برای مردان کمتر از ۱۰ درصد است. از این رو، زنان سالمندِ بدون همسر یکی از مسائل و چالش‌های اجتماعی است که در سیاست‌ها و برنامه‌های رفاهی باید به آن توجهی خاص شود.»

پژوهش‌های انجام شده در مورد مردان و زنان سالمندِ بالای ۶۰ سال در سال ۱۳۹۵ نشان می‌دهد که ۵/۵ درصد مردان و ۲۴ درصد زنان سالمند تنها زندگی می‌کردند. تنهازیستی در مردان و زنان سالمند بالای ۶۵ سال به ترتیب ۷ و ۳۱ درصد بوده است.

بیشترین تنهازیستی مردان سالمند مربوط به استان‌های سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و گیلان و کمترین آن هم مربوط به استان‌های کهگیلویه و بویر احمد، ایلام و چهارمحال و بختیاری بوده است. بیشترین تنهازیستی زنانِ سالمند هم در استان‌های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی و کمترین آن در استان‌های کهگیلویه و بویر احمد، خوزستان و بوشهر دیده می‌شود.

پژوهشگران مرکز پژوهش‌های مجلس معتقدند تغییر در سبک زندگی جوانان، افزایش میزان تجردِ قطعی و افزایش طلاق، سبب بروز پدیده‌ی سالمندان تنها و بدون همسر شده است.

 

نیازهای سالمندی

در گذشته افراد سالخورده در خانواده‌های بزرگ در کنار فرزندان و فامیل و هم‌محلی‌های خود زندگی می‌کردند و امکان معاشرت آنها با دیگران زیاد بود به خصوص که مراسم و جشن‌های سنتی هم اوقات فراغت سالخوردگان را پر می‌کرد، اما اکنون به دلیل افزایش شهرنشینی و تغییر الگوی زندگی، دیگر این خانواده‌ها وجود ندارند، سنت‌های گذشته نیز فراموش شده است و از معاشرت و مهمانی هم خبری نیست.

از طرف دیگر تغییرات اجتماعی که به دلیل مهاجرت، انقلاب، جنگ هشت‌ساله با عراق و گسترش شهرنشینی رخ داده، تفاوت‌های نسلی عمیقی در جامعه ایجاد کرده، به گونه‌ای که بافت نسلی جامعه‌ی ایران از یک جامعه‌ی سنتی به یک جامعه‌ی مدرن تغییر پیدا کرده است. این تغییر، باعث بروز شکاف‌های نسلی شده و پژوهشگران معتقدند که «یکی از مسائل و چالش‌های اجتماعی فراروی سالمندان کاهش مناسبات و روابط بین‌نسلی و در مقابل، افزایش شکاف نسلی است.»

از آنجا که سالمندان یکی از گروه‌های آسیب‌پذیر اجتماعی هستند «مسئله‌ی رضایت از زندگی در آنها به دلیل کاهش توانایی‌هایی جسمانی و روانی از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس هدف سیاست‌گذاری اجتماعی نباید تنها افزایش عمر باشد، بلکه ارتقای کیفیت زندگی و رضایت‌بخش کردن آن نیز بسیار مهم است.»

سالخوردگی جمعیت، جریانی برگشت‌ناپذیر است و برای همین هم نیاز به برنامه‌ی جامع دارد. با آنکه هم اکنون در ایران خانواده نقشی تاریخی در حمایت و نگهداری از سالمندان دارد و بیشتر سالمندان در بستر خانواده و بدون حمایت دولت از سوی اعضای خانواده مخصوصاً همسر و فرزندان نگهداری می‌شوند اما با افزایش شدید تعداد سالمندان در سال‌های آینده مشکلات پیش روی خانواده‌ها و دولت بسیار بیشتر خواهد شد. به عقیده‌ی پژوهشگران، «سالمندیِ جمعیت از چالش‌های اساسی کشور خواهد بود که مسائل بسیاری را پیش روی دولت و خانواده‌ها قرار می‌دهد.»

در چند دهه‌ی گذشته عمده‌ی برنامه‌ی ایران محدود به ارائه‌ی خدمات بهداشتی و بازنشستگی بوده «و الگوهای خانواده‌محور و اجتماع‌محور از اولویت برخوردار نبوده‌اند. تنها سند جامع در بین اسناد مورد بررسی برنامه‌ی ملی "تحول نظام سلامت، رفاه و منزلت سالمندان ایران" است که از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به تصوب رسیده اما به دلیل عدم ارتباط و هماهنگی بین نهادهای ذی‌ربط به طور کامل به اجرا در نیامده است.»

دوران بازنشستگی و پایان فعالیت‌های شغلی باعث می‌شود که ارتباطات اجتماعی افراد سالمند محدود شود که در نتیجه به انزوای آنها منجر می‌شود. علاوه بر این، سالمندان بعد از بازنشستگی همزمان با افت وضعیت سلامت و مرگ همسر در معرض آسیب اقتصادی قرار می‌گیرند. مسکن، حمل و نقل و امکانات اوقات فراغت در بهزیستن سالمندان اهمیت زیادی دارد چون صِرف افزایش امید به زندگی و طول عمر برای آنها کافی نیست بلکه باید برای این گروه، دوره‌ی سالمندیِ پویا و فعال فراهم باشد و به امکانات و خدمات زندگی مناسب دسترس داشته باشند.

اولویت‌های سالمندان شامل بهداشت و سلامت، درآمد، حمل و نقل و سرپناه مطمئن است و عمده‌ی نگرانی نیز به عدم دسترسی به خدمات سالمندی، کافی نبودن پوشش بیمه‌ای و حمایتی و هزینه‌های رو به رشد مراقبت‌های بهداشتی و پزشکی است.

در چنین شرایطی به عقیده جمعیت‌شناسان، لازم است یک نظام حمایتی منسجم، مستمر و فراگیر برای سالمندان ایجاد شود و این نظام حمایتی باید ترکیبی از بیمه‌ی‌ بازنشستگی و سلامت با پوشش فراگیر باشد تا بتواند دست‌کم بخشی از نگرانی‌های سالمندان را کم کند. به عقیده‌ی پژوهشگران، ایران باید از هم اکنون خود را برای تأمین اجتماعی، بیمه و بازنشستگی و مراقبت‌های بهداشتی این جمعیت عظیم آماده کند و گرنه میان‌سالان امروز باید از هم اکنون خود را برای روزهای بحرانی سالمندی آماده کنند.

 

منابع:

  • نسیبه زنجری، سیده زهرا کلانتری بنادکی، رسول صادقی، احمد دلبری، آینده‌پژوهی سالمندی جمعیت ایران، نشر دگر، مؤسسه رحمان، چاپ اول، ۱۴۰۲

  • محمد ترکاشوند مرادآبادی، سالمندی جمعیت در ایران: نتایج داده‌کاوی آینده‌نگر، مرکز پژوهش‌های مجلس، مرداد ۱۴۰۲

  • مهدیه دهقان بنادکی، بررسی وضعیت سالمندی در ایران آینده و چالش‌های آن، مرکز پژوهش‌های مجلس، مرداد ۱۴۰۲

  • حنان زارع، مطالعه‌ی تطبیقی در خصوص حمایت از سالمندی در بستر خانواده و ارائه پیشنهادهای سیاستی، مرکز پژوهش‌های مجلس، آبان ۱۴۰۲

  • جدول پیش‌بینی جمعیت کشور در دوره‌های پنج ساله از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۳۰ شمسی با شش سناریو فروض باروری (در هزار)، مرکز آمار ایران

  • فائزه جغتایی، سیدحسین محققی کمال، مهدی باسخا، سلیمه گوهری‌نژاد، نادیا صنیعی، حسن رفیعی، احمد دلبری، ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌های بهزیستن سالمندان: یک مرور حیطه‌ای، مجله‌ی سالمند، دوره‌ی ۱۹ شماره‌ی چهار، در حال انتشار زمستان ۱۴۰۳

  • سیدجواد حسینی، رئیس سازمان بهزیستی: ایران در صدر رشد سالمندی جهان است، ایرنا، ۱۸ آذر ۱۴۰۳

  • هرم‌های سنی ایران بر اساس نتایج سرشماری ۱۳۹۵، دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری، مرکز آمار ایران