جنبش زنان در ایران اگرچه پیشینهای به قدمت انقلاب مشروطه دارد، اما فقط در ۱۲ سالِ بین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸، بود که توانست یک دورهی مستمرِ نهادسازی و پس از آن مطالبهمحوری و سازماندهی کارزارها و اعتراضهای جمعی برای احقاق حقوق زنان را در کارنامهی خود ثبت کند و خواستههای زنان را به صورت گسترده در عرصهی عمومی مطرح کند.
اهمیت به رسمیت شناختن فضای چند قطبیِ جامعهی ایران، توجه به ریشههای گوناگون انقلاب ۵۷، بحران حرکتهای اجتماعی در ایران، نقش کاتالیزوری جنبش زنان در مسیر به سوی دموکراسی و پارادوکس روحانیت در حفظ خویش و حفظ نظام از جمله نکاتی بودند که در کنفرانس «انقلاب ایران، پس از ۴۰ سال: گسستها و پیوستگیها» به آنها پرداخته شد.
۱۲۲۷: نخستین بار، طاهره قرةالعین، از رهبران جنبش بابی، با برداشتن روبنده در ملاء عام کشف حجاب کرد.
۱۲۸۵: در سالهای پس از مشروطه برخی زنان تحصیلکرده، مقالاتی در مخالفت با حجاب مینوشتند، روبندههایشان را کنار میگذاشتند و در مجامع خصوصی چادر و روسری از سر بر میداشتند.
از سالهای نخست دههی ۶۰ به بعد، تا بیش از یک دهه اثری از جنبش زنان در صحنهی علنی و عمومی جامعه نبود. سرکوب گستردهی نهادهای سیاسی و مدنیِ مخالف و منتقدِ حکومت پس از سال ۱۳۶۰، دامن جنبش زنان را نیز گرفت و منجر به توقف فعالیت گروهها و نشریات زنان شد.
با سقوط حکومت محمدرضاه شاه در سال ۱۳۵۷ جنبش زنان در ایران به تمامی تغییر شکل داد. گروههای زنان فعال در دوران پهلوی که اکثریتشان عضو «سازمان زنان» بودند، فعالیتشان را متوقف کردند و گروههای جدیدی که اعضایشان دیدگاه و پیشینهای متفاوت از انجمنهای پیشین داشتند، اعلام موجودیت کردند.
پس از سقوط حکومت پهلوی در بهمن ۱۳۵۷، هنوز تب انقلاب در جان مردم بود که زنان با شوک از دست رفتن بسیاری از حقوقی که طی هفت دههی پیش کسب کرده بودند، مواجه شدند. در چنین شرایطی، جنبش زنان چه کرد و آیا توانست دربرابر حملات پیاپی حکومت جدید، دیواری برای محافظت از حقوق زنان بسازد؟