تب‌های اولیه

گذشته را باید جبران کرد یا بر آن حسرت آورد؟

آرنون گرونبرگ

اینکه گذشته را مایه‌ی شرم و عذاب وجدان بدانیم یا مایه‌ی تسلی و حسرت، همیشه به استنباط‌ ما از گذشته و عزم و اراده‌ی ما در این کار بستگی دارد، لااقل به این علت که آنچه امروز هویت گروهی خوانده می‌شود در اصل چیزی نیست جز مجموعه‌ای از استنباط‌ها از گذشته، همراه با مقداری مناسک و آداب و رسوم و داستان‌.

لهستانی‌هایی که به ایران آمدند

غزل صدر

در جریان جنگ جهانی دوم بیش از صدهزار نفر لهستانی‌ راهی ایران شدند. عده‌‌ی کمی آنها در نهایت در ایران ماندند، ازدواج کردند و خانه و زندگی برای خود ساختند، روزنامه منتشر ‌کردند، تئاتر و نمایشگاه‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی داشتند و رستوران و کافه‌ و قنادی‌ و آرایشگاه به راه انداختند. تبعیدی‌های لهستانی‌ در ایران، آنچنان که خود روایت کرده‌اند، از ایرانیان مهربانی و روی خوش دیدند. و گذر و حضورشان ردپای پررنگی در ایران باقی گذاشت.

رئیس جمهور آلمان: باید خود را از شر وسوسه‌های ناسیونالیسم خلاص کنیم

فرانک-والتر اشتاین‌مایر

۷۵ سال پس از پایان جنگ، ما آلمانی‌ها باید از بسیاری دستاوردها خوشحال باشیم. اما هیچ یک از این دستاوردهای مثبت جاودانه نیست. به همین دلیل است که نباید از یاد برد که ۸ مه پایان آزادسازی نبود ــ حفظ آزادی و دموکراسی وظیفه‌ای ابدی است که از آن روز به ما سپرده شده است!

۸ مه: نگاهی به آخرین هفته‌ی جنگ جهانی دوم و رویکرد آلمانی‌ها به مفهوم «رهایی»

امید رضایی

در ادبیات رسمی آلمان از ۸ مه ۱۹۴۵  به عنوان «روز آزادسازی» یا «روز رهایی» یاد می‌شود، نمونه‌ای کم‌نظیر از این که کشورِ مغلوبِ یک جنگ روز پایان را روز آزادسازی می‌نامد و جشن می‌گیرد. امسال در ایالت برلین ۸ مه تعطیل رسمی است. سایر ایالت‌ها هم یاد این روز را گرامی می‌دارند.

معمای دانمارکی استالین

کرولاین کندی-پایپ

حکایتی هست که می‌گوید یوزف استالین از هملت نفرت داشت. شاید داستان شکسپیر دربارهی فتنه‌ی خونین در دربارِ دانمارک استالین را به یاد سیاست‌های کرملین می‌انداخت ــ آیا نقد از اولی به نوعی نقدی ضمنی از دومی نبود؟ در روایتی دیگر آمده است که استالین به شاهزاده‌ی دانمارکیِ شکسپیر بسیار علاقه داشت و هملت در میان معدود شخصیت‌های شکسپیری بود که استالین از آنها نام می‌برد.

در جستجوی انسان درستکار

گری سول مورسون

از زمانی که کتاب زندگی و سرنوشتِ واسیلی گروسمن پس از مرگ او در سال ۱۹۸۰ برای نخستین بار انتشار یافت، این کتاب را به عنوان یکی از مهمترین کتاب‌های دوران ما ستوده‌اند. لئون آرون آن را «بزرگترین رمان روسی قرن بیستم» خوانده است. به گفته‌ی لیندا گرانت در گاردین این تا کنون تنها کتابی بوده که جهان‌بینی او را متحول کرده است: «سه هفته طول کشید تا آن را خواندم و سه هفته‌ی دیگر در نقاهت آن تجربه بودم، و در آن مدت تنفس هم برایم مشکل بود.»

آلمان چگونه هولوکاست را به یاد می‌آورد؟

سپهر عاطفی

۲۷ ژانویه‌ی ۱۹۴۵ اردوگاه کار اجباری آشویتس به دست ارتش سرخ آزاد شد. پنجاه سال بعد، آلمان روز آزادی این اردوگاه را به نام روز یادبود هولوکاست نام‌گذاری کرد. این بخشی از رویا‌روییِ آلمان با گذشته‌ی تاریک خود بود. ۷۵ سال بعد آلمان چگونه هولوکاست را به یاد می‌آورد؟ سپهر عاطفی در روز جهانی یادبود هولوکاست، به چند یادواره‌ی هولوکاست در برلین نگاهی انداخته است.

«چطور یک امپراتوری را پنهان کنیم»

فرناز سیفی

دنیل ایمروار مورخ و متخصص تاریخ آمریکا و استاد تاریخ در دانشگاه «نورت‌وسترن» آمریکا، در کتاب چطور یک امپراتوری را پنهان کنیم: تاریخ آمریکای بزرگتر روند تغییر استراتژی و رویه‌ی حاکمان آمریکا در تغییر از یک «امپراتوری عیان» به یک «امپراتوری پنهان» را موشکافانه و مفصل بررسی می‌کند.