سازمان ملل و نهادها و بخشهای متعدد آن ــ از یونسکو تا اتحادیهی جهانی پست ــ نه در برابر بشریت و نه در برابر جهان بلکه فقط در برابر کشورهای عضو پاسخگو هستند.
آیا ما انسانها میتوانیم بر سر ارزشهایی توافق کنیم که به ما اجازه خواهند داد با خطرات فراوانی که خود و سیارهمان با آن مواجهایم مقابله کنیم؟ منظورم همهی ما است، زیرا هیچ گروه یا ملتی از این مشکلات در امان نیست.
تجارت بین همهی کشورها در حدود ۲۰هزار میلیارد دلار است که نسبت به سال ۱۹۸۰ تقریباً ده برابر شده است. جریان سرمایهى بینالمللی نیز در این دوره با رشدی تصاعدی، از ۵٠٠ میلیارد دلار در سال به بیش از ۴٠٠٠ میلیارد دلار رسید. و در مقایسه با چهار دههى قبل، مردم نزدیک به پنج برابر بیشتر به سفرهاى خارجی میروند.
صدای ترانهی «بدرود ای زیبا» (Bella Ciao) در خیابانهای بیروت پیچیده است. زنان کُردی که با عزم و اراده در روژاوا میجنگند این ترانه را سر میدهند. تندبادِ طغیان، آن را به شهرهای شیلی بُرده است.
هرچند مصرف دارو ــ علمی و غیر آن ــ در دورهی همهگیری سر به فلک گذاشت، اما فهم مشترک در حال ازدسترفتن است. اینکه صرفاً عوام را بهخاطر «غیرعقلانی»بودن مقصر بدانیم چارهی کار نیست. خصوصاً به این علت که رهبری سیاسی و رسانهها در توجه به یافتههای علمی و انطباق با آنها سابقهی بدی دارند؛ برای مثال، در نادیدهگرفتن گرمایش کرهی زمین برای چهار دهه از زمانی که این مفهوم برای نخستین بار در سال ۱۹۷۲ مطرح شد.
در کتابمان با عنوان شش چهرهی جهانیشدن: برندگان و بازندگان آن کیستند و چرا این امر مهم است؟(۲۰۲۱) شش روایت اصلی را شناسایی کردهایم که به گفتگوها دربارهی مزایا و معایب جهانیشدن اقتصادی جهت میدهند. این روایتها داستانهایی را ارائه میکنند که مردم از طریق آنها واقعیت را میفهمند و ارزشهای خود را بیان میکنند. آنها را میتوان به سه دستهی گسترده تقسیم کرد: روایتهای برد-برد، برد-باخت و باخت-باخت.