تب‌های اولیه

حافظ و بوسه بر قلم

ایرج قانونی

شخصِ حافظ بنا به زندگی‌نامه‌اش جهان‌گرد، گردشگر و حتی ایران‌گرد نبوده است و ظاهراً تا یزد پیش‌تر نرفته است. جهانی که او از آن یاد می‌کند [گشته‌ام در جهان و آخر کار] جهان عینی نیست، بلکه جهانی است که او را هنرمند کرده است.

یکی را قلم‌زن کند روزگار

ایرج قانونی

شکستن قلم آسان است؛ آنجا که پای زور در میان است موقتاً از اهل قلم کاری ساخته نیست. اما برخلافِ تصورِ آن که می‌تواند قلم را بشکند، خطرِ قلمِ شکسته بیشتر است تا قلمِ آزاد. قلم شکسته بیشتر حرف می‌زند، در خفا حرف می‌زند، و چون آزادتر حرف می‌زند همه‌ی حرف را می‌زند.

جذبه‌ی دستی که می‌چیند

ایرج قانونی

هنرمند باید چیزی دیده باشد که به او جذبه دست دهد و سرمست شود، و بعد از آن چیزهای دیگر ببیند که کَسش ندیده باشد، ولو آن را در یاد دیده باشد و بر هوی، و در جایی که جای آن نیست بلکه برعکس جای ترکِ دیدنِ آن است. می‌دانیم که محراب جای نماز است، یعنی جای ترک هر یادی است جز یک یاد. اما یادکردها به دست ما نیست خود می‌‌آیند و می‌روند و همه جا را جای خود می‌کنند.

سرمستی ــ خیز و در کاسه‌ی زر آب طربناک انداز!

ایرج قانونی

انسان بزرگ آن است که می‌تواند طلوع کند، بتابد و روشنایی بیاورد و خویشتن را در اطراف خود بپراکند. بدون تحمیل خود بر کسی، همچون نور که جهان ما را گشوده نگه می‌دارد. این طلوع کردن شادی‌ها دارد، بزرگی در نورگستری است.

ارکستر دیوان غربی-شرقی؛ تأکید بر انسانیتِ مشترکِ اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها

دانیل بارِنبویْم

در سال ۱۹۹۹، دو اومانیست نامدارِ اسرائیلی و فلسطینی، دانیل بارِنبویْم و ادوارد سعید، «ارکستر دیوان غربی‌-شرقی» را با الهام از اثر معروف یوهان ولفگانگ گوته به منظور ایجاد «تفاهم» میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا نهادند.

در اهمیت دیگری

رضا فرخ‌فال

کتاب دیگری در شعر معاصر فارسی در نقد ادبی که به تازگی در ایران انتشار یافته به لحاظ موضوع خود کتابی «دیگر» است و باید به نویسنده‌ی آن تبریک گفت که به سراغ چنین موضوع و زمینه‌ای رفته که کمتر بدان پرداخته شده است...

عشق در متن‌های مصور فارسی

ثاقب بابوری

چرا شاعران فارسی زبان می‌توانستند تعابیر همجنس‌گرایانه و دگرجنس‌گرایانه را در آثار خود بگنجانند؟ از ترجمان بصری جنسیت در دیوان‌های مصور چه می‌دانیم؟ آیا نگارگران دیوان‌های مصور به متن اشعار وفادار بوده‌اند؟