تب‌های اولیه

دهه‌‌هشتادی‌ها چه می‌گویند و چه می‌خواهند؟

مهرداد حسامی

بیش از صد روز از اعتراضات در ایران گذشته است. نسل دهه‌ی هشتاد، معروف به نسل z حضور پررنگی در این اعتراضات دارد؛ نسلی که پیش از این، به‌رغم تفاوت‌هایش، از سوی جامعه و حکومت جدی گرفته نمی‌شد. در یک دهه‌ی گذشته بارها نشانه‌هایی از متفاوت‌بودن این نسل بروز کرده است.

راز والدگری قطبی؛ والدگری برای بقا

سووی پیلوی کینگ

هر سال در ماه ژوئن یا ژوئیه، در مناطق شمالیِ فنلاند، نروژ و سوئد خانواده‌های پرورش‌دهنده‌ی گوزن برای شرکت در یکی از بزرگ‌ترین برنامه‌های سال یعنی مراسم «نشان‌گذاری» زیر آفتاب نیمه‌شب قطبی گرد هم می‌آیند، مراسمی که طی آن بچه‌گوزن‌ها با نشان مخصوص صاحبشان علامتگذاری می‌شوند.

آیا فرهنگ می‌تواند دچار انحطاط شود؟

کریستی وامپول

من در این نوشته در برابر خوانش بدبینانه از تحولات اجتماعی ایستادگی خواهم کرد، تاریخی کوتاه از دیدگاه انحطاط فرهنگی ارائه خواهم داد و بر نواقص این شیوه‌ی داوری درباره‌ی تحولات تدریجیِ تغییر‌دهنده‌ی یک جامعه تأکید خواهم کرد. 

سرمستی ــ خیز و در کاسه‌ی زر آب طربناک انداز!

ایرج قانونی

انسان بزرگ آن است که می‌تواند طلوع کند، بتابد و روشنایی بیاورد و خویشتن را در اطراف خود بپراکند. بدون تحمیل خود بر کسی، همچون نور که جهان ما را گشوده نگه می‌دارد. این طلوع کردن شادی‌ها دارد، بزرگی در نورگستری است.

نوال سعداوی: رمان‌نویس، پزشک و کنشگر برجسته‌ی مصری

اَدل نیوسان‌ هورست

سعداوی به معنای واقعی کلمه یک بت‌شکن بود. رمان‌های او حقایقی را بیان می‌کرد که او را نزد بسیاری از حکومت‌ها و نظام‌ها نامحبوب می‌ساخت. وقتی از او پرسیده بودند که آیا سیاستمداری هست که برایش قابل‌احترام باشد در جواب گفته بود: «در یک سیستم ظالمانه حتی فرشتگان نیز به فساد کشیده می‌شوند. کسی را به یاد ندارم که به وعده‌هایش عمل کرده باشد.»

در عصر دستگاه‌هایی که همه چیز را به خاطر می‌سپارند، تا چه میزان می‌توانیم فراموشکار باشیم؟

ژنه تریسی

در سال ۲۰۱۸ مجله‌ی «ساینس» این پرسش را با ده‌ها دانشمند جوان مطرح کرد که به نظرشان نسل آینده در چه جور مدارسی باید تحصیل کند. بسیاری از آنها پاسخ دادند که ما باید زمانِ کمتری را به از بر کردن اطلاعات اختصاص دهیم و برای فعالیت‌های خلاقانه فضای بیشتری در نظر بگیریم.

بیایید به کلیشه‌ها خلاقانه بنگریم

نانا آریل

«اوضاع چطوره؟»، «ای، بدک نیست»: در تعاملات روزمره، کلیشه‌‌ها به ما اجازه می‌دهند بدون نیاز به پرسش‌ و مقدمه‌چینی، زمینه‌ی مشترکی برای گفتگو پیدا کنیم. کلیشه‌ها مثل یک الگوریتم ذهنیِ مشترک هستند و ارتباط مؤثر را آسان و روابط اجتماعی را تقویت می‌کنند. با این وصف، باید ببینیم از چه زمانی استفاده از کلیشه‌ها در روابط انسانی نوعی گناه تلقی شد و نشانه‌‌‌ای از ساده‌لوحی و میان‌مایگی به شمار رفت؟