تب‌های اولیه

جودوی فمینیستی با دولت‌ پدرسالار

هِستِر آیزنشتاین

فموکرات‌ها از طریق «جودوی فمینیستی» می‌خواستند با فراهم‌کردن وسایل پایان‌دادن به وابستگی اقتصادی و جنسی زنان، دولت پدرسالارِ سرمایه‌داری را علیه خودش به کار بگیرند. از جمله مهم‌ترین دشواری‌های تبیین این موضع ایدئولوژیک، جاانداختن زنان در مقام یک گروه ذی‌نفعِ مجزا از سایر گروه‌ها بود؛ دشواری‌ای که البته فموکرات‌ها در آن با دیگر فمینیست‌ها شریک بودند.

انتقام مردسالاران: چرا اقتدارگرایان از زنان می‌ترسند؟

اریکا چنوویت، زوئی مارکس

جرگه‌ی رهبران اقتدارگرای جهان افراد جنسیت‌زده‌ی متعددی را به خود دیده است، از ناپلئون بناپارت گرفته که قتل زنانی را که به همسرانشان خیانت کرده بودند جرم نمی‌دانست تا بنیتو موسیلینی که ادعا کرده بود زنان «هرگز چیزی را خلق نکرده‌اند». اگرچه قرن بیستم شاهد بهبود وضعیت برابری زنان در بسیاری از نقاط جهان بوده‌ است، قرن بیستویکم نشان داده که زن‌ستیزی و اقتدارگرایی دو معضل جدا از هم نیستند.

چگونه از دودستگی در جامعه بکاهیم؟

دومینیک پکر - جی ون باول

در سال 2020، وبسایت زوج‌یابیِ OkCupid از ۵ میلیون نفری که در سراسر جهان دنبال انیس و مونس بودند، پرسید: «آیا می‌توانید با کسی معاشرت کنید که عقاید سیاسیِ سفت‌وسختی متضاد با شما دارد؟» 60 درصد پاسخ منفی دادند، رقمی که ۷ درصد بیشتر از سال قبل بود.

آیا دموکراسی از عهده‌ی مقابله با تغییرات اقلیمی برمی‌آید؟

ربکا ویلیس

پارلمان بریتانیا نوعی مجمع شهروندی به‌نامِ «مجمع اقلیمی بریتانیا» متشکل از ۱۰۸ شهروند را ایجاد کرد. اعضای این مجمع چند هفته‌ی متوالی در تعطیلات آخر هفته دور یکدیگر جمع شدند و درباره‌ی اقلیمشناسی، تأثیرات اقلیمی و اقدامات اقلیمی آموزش دیدند؛ با کارشناسان و یکدیگر بحث و گفت‌وگو کردند؛ و سپس درباره‌ی توصیه‌ها رأی دادند. یافته‌های این مجمع عبارت است از مجموعه‌ای منسجم و فراگیر از پیشنهادها برای مقابله با وضعیت اضطراریِ اقلیمی. این پیشنهادها ثمره‌ی نوع متفاوتی از سازمان‌دهیِ دموکراتیک است.

پوتین نشانه‌ی بیماری است، نه خودِ بیماری

میخائیل شیشکین

این روزها تلویزیون روسیه مصاحبه‌ای با سرگئی بودروف، بازیگری پرطرفدار در روسیه، را به‌طور مکرر نشان می‌دهد. او می‌گوید: «در زمان جنگ، نمی‌توان از خودی‌ها بد گفت. حتی اگر مقصر باشند. حتی اگر کشورتان در زمان جنگ خطا کند، نباید از آن بدگویی کنید.» و این همان کاری است که مردم انجام می‌دهند، زیرا مایل‌اند که از «خودی‌ها» حمایت کنند حتی اگر آنها به اوکراینی‌ها شلیک کنند.

سی سال پس از سقوط دیوار برلین از «اروپای شرقی» چه باقی مانده است؟

میکولا ریابچوک

از بیست‌ونه کشوری که می‌توان آنها را پساکمونیستی خواند، فقط شش کشور استونی، اسلوونی، لتونی، جمهوری چک، لیتوانی و اسلواکی «دموکراسی‌ِ تثبیت‌شده» به شمار می‌روند، در حالی که اخیراً لهستان به رتبه‌ی «دموکراسی تثبیت‌نشده» تنزل یافت (و در کنار بلغارستان، رومانی و کرواسی قرار گرفت) و مجارستان حتی بیش از این سقوط کرد و به «حکومت مختلط» تبدیل شد- این بزرگ‌ترین گروه است که صربستان، مونته‌نگرو، آلبانی، مقدونیه، اوکراین، بوسنی، گرجستان، کوزوو و مولداوی را نیز دربرمی‌گیرد.

جنگ اوکراین و آینده‌ی جهان

ان اپلبام، تیموتی اسنایدر، یووال نوح هراری

امروز با تیموتی اسنایدر و یووال نوح هراری گفتگو خواهیم کرد. موضوع گفتگویمان بسیار مهم است. درباره‌ی اوکراین صحبت خواهیم کرد، نه تنها درباره‌ی تهاجمی که در جریان است و ویرانی‌ای که بر صفحات تلویزیون شاهدش هستیم بلکه درباره‌ی جایگاه اوکراین در تاریخ جهان و اروپا و اهمیت و معنای این تهاجم برای اروپاییان و آمریکایی‌ها و در واقع برای تمام مردم جهان.

اسلام و دموکراسی؛ جذابیت نامتعارف یک پرسش نابجا

آصف بیات

یکی از دلمشغولی‌های اصلی نظریه‌پردازان اجتماعی قرن نوزدهم زدودن تمایز میان مذهبی و غیرمذهبی بود. اکنون، پس از افزون بر یک قرن مدرنیزاسیون، ناگزیریم میان مذهبی و مذهبی‌تر تفاوت بگذاریم. به نظر می‌رسد که این «دین‌داری بیش از حد» که با اصطلاحات بنیادگرایی، احیاگری، محافظه‌کاری، تعصب یا افراط‌گرایی از آن یاد می‌کنند، نشان‌دهنده‌ی روندی جهانی است که اکثرادیان بزرگ جهان را دربرمی‌گیرد. با این حال، این امر تفکر منفی خاصی را، به‌ویژه درباره‌ی جوامع مسلمان، شکل داده است.