از قرنطینهی زندان تا قرنطینهی خانگی
ایقان شهیدی
با دستبند و پابند بودم، در اتوموبیل انتقال زندانیان از زندان اوین به زندان رجائیشهر (گوهردشت). خودرویی که با آن به سمت رجائیشهر میرفتیم کامیونی سربسته بود که همگی ما در اتاق بزرگ بستهی انتهاییاش بودیم. نزدیک به بیست نفر بودیم، روبهروی هم نشانده بودنمان و میتوانستیم همدیگر را ببینیم و با هم صحبت کنیم.