سازمانهای حقوق بشری از بازداشت بیش از ده هزار نفر در اعتراضات سراسری اخیر در ایران خبر دادهاند. نام و مشخصات ۱۶۰۰ نفر از آنها تا به امروز توسط «کمیتهی پیگیریِ بازداشتیها» ثبت شده است که ۴۳۱ از آنها زن بودهاند. با وجود این، هنوز تعداد زیادی از دستگیرشدگان احراز هویت نشدهاند و کسی از نهاد دستگیرکننده یا محل نگهداری آنها خبر ندارد.
یکی از عناصر مشترک در بسیاری از پیامهای مردمی عبارت است از حضور مأموران لباس شخصی جلوی داروخانهها و تعقیب خریداران وسایل پانسمان و داروهای مسکن به منظور یافتن محل اختفای احتمالیِ مجروحان.
روی دیوارهای مدرسه کاغذهایی چسباندهاند و رویش نوشتهاند «آزادی یعنی...» تا بچهها به جای شعار، حرفشان را بنویسند. اما ما خیلی خشمگین هستیم و دلمان میخواهد فریاد بزنیم و شعار بدهیم... .
سه دهه پس از پایان جنگ، جامعهی ایران هنوز در تلاطم تبعات ناشی از این جنگِ هشتساله است. آنچه در این میان کمتر بهرسمیت شناخته شده، آوارِ آسیبهای روانی بر جامعهای است که جنگ را از سر گذرانده است. با ارکیده بهروزان، پزشک و مردمشناسِ پزشکی که بهطور تخصصی دربارهی آسیبهای روانی و سلامت روان کار میکند، دربارهی زخمهای برجامانده از این جنگ هشتساله بر پیکر جامعهی ایران، گفتوگو کردهایم.
احتمالاً اگر با هریک از بازماندگان سال ۶۷ صحبت کنید کلمهی ساک را به مثابهی نوعی کلیدواژه از آنها خواهید شنید. ماجرا برای همهی ما اینطور شروع شد که یکی یکی به خانوادهها تلفن میکردند که بیایید ساکتان را تحویل بگیرید. یکی دو نفر از هر خانواده میرفتند و ساکی را که وسایل باقیمانده از زندانی اعدامشده بود به آنها تحویل میدادند.
من از درد زنانه خستهام و نیز از مردمی که از آن خستهاند. میدانم که زنِ آسیبپذیر حرفی کلیشهای است اما در عین حال زنان زیادی را میشناسم که همچنان آسیبدیدهاند. این گفته را دوست ندارم که زخمهای زنانه کهنه شدهاند؛ با شنیدن آن احساساتم جریحهدار میشود.