اسلام یک دعوت است و بس. و نبی اسلام هم در قلمرو دین جز این نکرد. درست است که محمد در مدینه برخی قضاوتها و حکمهای سیاسی و قضایی و اجتماعی صادر کرده ولی آن هم برآمده از ضرورت امارت و فرمانروایی وی بوده است و نه لزوماً به مقتضای دیانت و دعوت دینیاش.
ایران برای من به عنوان یک زنِ کُرد جدا از تعریف جغرافیایی و موقعیتی آن که با مفاهیمی از جمله تابعیت رسمی و مرزهای سیاسی قابل تشخیص است، دارای ساختارهای همگون اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و جنسی نیست. بلکه کلیتی است ناهمگون و آکنده از تنوع و گوناگونی
برای من ایران، مکانی منطبق بر مرزهای مدرن نیست و معتقدم ما همواره باید با بحرانیساختن مفهوم ایران، از انطباق کامل آن با تعاریف دولتی جلوگیری کنیم. ایران حوزهای جفرافیایی-تمدنی است که در طول تاریخ دستخوش تغییرات جغرافیایی و تمدنی شده است تا جایی که امروزه به سختی میتوان از یکسو آن را محدود به مرزهای رسمی کرد و از دیگر سو آن را به همهی جاهای این محدودهی مرزی گسترش داد.
زرتشت قبل از محمد، قبل از عیسی و قبل از بودا میزیست. ۳۵۰۰ سال پیش، در ایرانِ عصر برنز، او بینشی دربارهی خدای برتر واحد داشت. هزار سال بعد، دین زرتشت، نخستین دین یکتاپرست بزرگ جهان، به دین رسمی امپراتوری قدرتمند ایران تبدیل شد و میلیونها پیرو به زیارت آتشکدههای آن میرفتند. هزار سال پس از آن، امپراتوری سقوط کرد، پیروان زرتشت سرکوب و به دین جدید فاتحان سرزمینشان، یعنی اسلام، درآورده شدند.
ناسیونالیستهای قومگرا، از مجارستان گرفته تا ایتالیا، برای دستیابی به اهداف خود از دین سوءاستفاده میکنند. ترقیخواهان چه باید بکنند؟
در ادامهی گفتوگو با دکتر عبدالکریم لاهیجی از آیندهی ایران و مسائلی که با آن روبرو خواهیم بود و نیز نقشی که مذهب و روشنفکران سکولار در آیندهی ایران خواهند داشت پرسیدهایم.