لسلی کرن، استاد جغرافیای شهری، محیط زیست و مطالعات جنسیت در تازهترین کتابش «شهر فمینیستی: مطالبهی سهم خود از فضا در جهان ساختهی مردان» نشان میدهد چطور شهرها مکانی ناامن، نامناسب و با امکانات نابرابر و ناچیز برای زنان بوده و همچنان هستند.
از حدود شصت سال قبل که اولین پل عابر پیاده در ایران ساخته شد تا امروز، بسیاری از عابرین به دلایل مختلف از این پلها استفاده نمیکنند. از جمله، مسافت طولانی پل و وقت زیادی که عبور از آنها میگیرد، پلههای زیاد در پلهای غیرمکانیزه و راحتتر بودن عبور از خیابان در محدودههایی که نردهای وجود ندارد. اما یک دلیل عمدهی دیگر این است که بسیاری از زنان در هنگام عبور از این پلها تجربههای دلخراشی داشتهاند.
در حال گذر از سیل اخبار بودم که صحنهای مرا متوقف کرد؛ بولدوزری که حامل زنی میانسال است؛ اتاقکی چند متر آنطرفتر؛ و چند شهروند ناظر. آسیه پناهی نام داشت و ماجرا داستان تلاش او برای داشتن حق سرپناه بود، حقی انسانی و اولیه، در یکی از محلات حاشیهای کرمانشاه.
تهران پر است از بناهای متروک و خانههای رها شده. دری که قفل بزرگی به آن زدهاند که سالهاست باز نشده، پنجرههایی با شیشههای شکسته و پردههای چرکمرده که اگر بهشان دست بزنی پودر میشوند و بر زمین میریزند، دیوارها و سقفهای فروریخته، ساختمانهایی که دهههاست نوری وارد آنها نشده.