تب‌های اولیه

شهروندان خوب فرمانبر پارسای اوکراینی نمی‌ترسند؛ مروری بر کتاب «شهروندان خوب نباید بترسند»

منصوره شجاعی

شهروندان خوب نباید بترسند اولین اثر ماریا روا، نویسنده‌ی جوان اوکراینی است که با ترجمه‌ی مژده دقیقی به تازگی توسط انتشارات نیلوفر وارد بازار نشر ایران شده است. کتاب شامل نه داستان کوتاه اما به هم پیوسته است که بریدههایی از زندگی ساکنان ساختمان انکارشده‌ی شمارهی ۱۹۳۳ خیابان ایوانسک را در دو زمانِ پیش از فروپاشی جماهیر شوروی و پس از فروپاشی توصیف میکند.

فلسفه‌ی عمومی چیست و چرا بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم؟

لوسیا زیلیولی

در یک لابراتوار فلسفه عموم مردم دعوت می‌شوند یا بهتر بگویم، برانگیخته می‌شوند که درباره‌ی موضوعی برگزیده با هم بحث کنند و بیندیشند. ممکن است بخواهید از انواع مختلف انگیزش برای برانگیختن مردم به فلسفه‌ورزی استفاده کنید: عامل انگیزش می‌تواند بندی از یک متن فلسفی باشد یا یک آزمایش ذهنی، مثل آنچه در کتاب پرفروش ماشینِ «اگر» (۲۰۱۹، چاپ دوم) نوشته‌ی پیتر وُرلی آمده یا حتی مطالعه‌ای موردی از اخبار یا اثری هنری.

ارمنی‌های ترکیه و مسئله‌ی «تعلق ملی»

لورنا اکمکچی‌اوغلو

منظور از «تاریخ ترکیه» در متون درسی مدارس «تاریخ ترک‌ها» است، دیدگاهی که تا امروز اکثر مورخان تاریخ ترکیه، در داخل و خارج از این کشور، طرفدار آن بوده‌اند. «ترک» به این معنا، غیرمسلمانان و غیرترک‌های ترکیه را دربرنمی‌گیرد. در کتاب‌های رسمی، اقلیت‌ها معمولاً خائنانی توصیف می‌شوند که در کمین نشسته‌اند تا به محض یافتن فرصتی از پشت به دولت میزبان خود خنجر بزنند. علاوه بر این، در مدارس اقلیت‌ها، درس تاریخ تنها باید توسط شهروندان ترک‌تباری که به هیچ اقلیت مذهبی‌ای تعلق ندارند، تدریس شود.

خروج از سرزمین پدری

هلموت والزر اسمیت

پس از فروپاشی رایش سوم، مردم آلمان دیگر کشورها را مقصر جنگ جهانی دوم می‌دانستند. در سال ۱۹۵۲، ۶۸ درصد از آلمانی‌هایی که از آن‌ها نظرسنجی شده بود به این پرسش که چه کسی جنگ جهانی دوم را آغاز کرد پاسخی غیر از «آلمان» دادند، و چنین بود تا دهه‌ی ۱۹۶۰ که این عقیده‌ی عمومی به اقلیت رسید.

سفر بی‌ آرزو

مانی تهرانی

«سفر بی آرزو» برای توصیف این شکل از مهاجرت گزاره‌ی مناسبی به نظر می‌رسد. منظور نقل مکان به کشور همسایه است، اراده‌ای که پشت آن بهشت یا جهنمِ خفته‌ای وجود ندارد. این دسته از مهاجران اغلب آواره و رانده شده یا به دنبال رؤیاهای بزرگ نیستند، بلکه شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران آنها را مجاب کرده به کوچ تن بدهند.

درباره‌ی لزوم تعامل نگرش‌های دینی و عرفی

یورگن هابرماس

بر حسب شاخص‌های جامعه‌شناختی، تغییر در رفتارهای دینی و باورهای جمعیت‌های محلی اصلاً به اندازه‌ای نیست که انتصاب عنوان «پساسکولار» را بر این جوامع موجه سازد. اوج گرفتن روند دین‌داریِ غیرسازمان‌یافته و دین‌داری به شیوه‌ی معنویت‌گرایی در حدی نیست که کاهش عضویت در جوامع عمده‌ی دینی را جبران کرده باشد.

ملی‌گرایی در ترکیه؛ تاریخ حذف «دیگری»

مهدی شبانی

تجربیات ترکیه نمونهی روشنی است از این‌که در کشوری با ساختار موزائیکی متشکل از قومیت‌ها و ملیت‌های گوناگونی که هر یک زبان خود را دارند، هرگونه سیاست هویت‌گرا، و به‌ویژه ملی‌/مرکزگرا، به شکاف‌های قومی دامن می‌زند، و وضعیت معمولاً برگشت‌ناپذیری را به وجود می‌آورد که عموماً به فاجعه می‌انجامد.

دودِ «دیگرسازی» از افغان‌ها و اقلیت‌ها به چشم کل جامعه‌ی ایران می‌رود

عزیز حکیمی در گفتگو با سپهر عاطفی

آیا ایده‌ی ایران بزرگ فقط همین است که افغانستان و تاجیکستان را بنا به دلایل تاریخی ــ با برداشت‌های غلط ــ متعلق به ایران بدانیم؟ همین کافی است؟ یا این‌که قرار است ایران بزرگ جایی باشد که در آن همه‌ی افراد با حفظ هویت و فرهنگ و زبان‌های محلی خودشان به شکلی یکسان و برابر با هم تعامل داشته باشند.