تب‌های اولیه

حافظ و بوسه بر قلم

ایرج قانونی

شخصِ حافظ بنا به زندگی‌نامه‌اش جهان‌گرد، گردشگر و حتی ایران‌گرد نبوده است و ظاهراً تا یزد پیش‌تر نرفته است. جهانی که او از آن یاد می‌کند [گشته‌ام در جهان و آخر کار] جهان عینی نیست، بلکه جهانی است که او را هنرمند کرده است.

یکی را قلم‌زن کند روزگار

ایرج قانونی

شکستن قلم آسان است؛ آنجا که پای زور در میان است موقتاً از اهل قلم کاری ساخته نیست. اما برخلافِ تصورِ آن که می‌تواند قلم را بشکند، خطرِ قلمِ شکسته بیشتر است تا قلمِ آزاد. قلم شکسته بیشتر حرف می‌زند، در خفا حرف می‌زند، و چون آزادتر حرف می‌زند همه‌ی حرف را می‌زند.

عشق، نقطه‌ی مغفول زندگی‌نامه‌های زنان؛ نگاهی به کتاب «رادیکالیسم، عشق و جنسیت»

منصوره شجاعی

کتاب مورد بحث، یادنامه‌ای است از زندگی النور مارکس، رزا لوکزامبورگ، اما گلدمن و هانا آرنت؛ چهار زن پرآوازه در عالی‌ترین سطوح اندیشه و فعال در جنبش‌های ترقی‌خواهانه‌ی قرون نوزدهم و بیستم اروپا.

عشق صوفیانه

متیو توماس میلر

اکنون اشعار عارفان و صوفیان از اقبال فراوانی برخوردارند اما آیا نسبت به مفهوم عشق که الهام‌بخش تمام این آثار است، برداشت‌های درستی وجود دارد؟ عشق ناسوتی با هدف غایی سلوک عارفانه، یعنی رسیدن به معشوق حقیقی گذر از هر چه غیر اوست، چه ارتباط و پیوندی دارد؟

برای «او»

سما روح‌بخشان

چند سطرِ پر شور و شوق؟ چند حادثه؟ چند فصل؟ چند داستانِ عاشقانه به دفتر زندگی‌ام اضافه می‌شد، اگر آن روزها موهایم بلندتر می‌بود؟ اگر همسایه‌ها و همکلاسی‌ها، موهای بافته‌شده‌ام را می‌دیدند؟ اگر توفان نمی‌شد؟ اگر ابر مرگ و عزا، بر زمین‌مان نمی‌بارید؟

عشق در زندان

آیدا حق‌طلب

وقتی پسری که دوستش داشتم برای اجرای حکم به زندان فراخوانده شد برای اولین بار در زندگی بیست و چند ساله‌ام احساس ناتوانی محض را تجربه کردم. اولین بار بود که چیزی را آن چنان با تمام وجود می‌خواستم اما کاری از دستم برنمی‌آمد. تا قبل از آن، حتی دست‌نیافتنی‌‌ترین آرزوها و خواسته‌هایم با برنامه‌ریزی و تلاش و پیگیری دست‌یافتنی شده بودند اما انگار وقتِ آن بود که یاد بگیرم «خواستن» همیشه هم «توانستن» نیست.

تنها عشق می‌تواند ما را نجات دهد

سخنرانی سوتلانا الکسیویچ به مناسبت دریافت جایزه‌ی «جامعه‌ی باز»

زمانی دور میدان‌ها می‌دویدیم و شعار می‌دادیم «آزادی، آزادی!» اما آن زمان هیچ درکی از آزادی نداشتیم. خیال می‌کردیم آزادی روز باشکوهی است که سریع فرا خواهد رسید و به خودمان می‌گفتیم که فردا همه چیز زیبا و عالی خواهد شد. اما حالا روشن است که در نهایت مسیرمان به جایی کاملاً متفاوت با آنچه انتظارش را داشتیم ختم شد.

برابری و بیزاری: عدالت و عفو؛ نگاهی تاریخی-فلسفی

مهدی خلجی

آیا مجازات مجرمان علاوه بر حقی قانونی، تکلیفی اخلاقی نیز هست؟ یا این‌که توقف چرخه‌ی خشونت و ترمیم روح مجروح ملت‌ها محتاج ترویج فضیلتِ بخشش است؟ با نگاهی به اندیشه‌ی فیلسوفان عهد باستان تا پساهولوکاست به دوگانه‌ی مناقشه‌برانگیز بخشش یا انتقام می‌پردازیم بدین امید که روزنه‌ای به فراخنای مباحث پیچیده‌ و پرلایه‌ی فلسفی در این‌باره بگشاید.