در سراسر جهان آمار ازدواج در حال کاهش است. میزان تولد کودکان خارج از پیمان زناشویی بیسابقه است. یک صاحبنظر با بازنگری این روندها هشدار داده است که «آخرالزمان ازدواج ممکن است نزدیک باشد». آیا چنین حرفی درست است؟ آیا واقعاً ازدواج محکوم به فناست؟ و اگر چنین است، چرا؟ چه چیزی در حال ویران کردن قدیمیترین نهاد جهان است؟
وقتی نتایج نظرسنجیِ اخیر دربارهی نگرش ایرانیان به مهاجران افغانستانی منتشر شد، دوستان و آشنایانِ بسیاری سخت متعجب و ناراحت شده بودند از اینکه کسانی هستند در نزدیکیشان که اینگونه میاندیشند. ۱۱۲۸ تهرانی در این نظرسنجی شرکت کرده بودند و تقریباً نیمی از آنها گفته بودند که سکونت افغانستانیها در تهران باید ممنوع شود یا اگر قرار است که در تهران زندگی کنند بهتر است در محلاتی جدا از ایرانیها اسکان داده شوند.
آنچه جمهوری اسلامی انجام میدهد سناریوسازی و تبلیغ گفتمانی است که اساس آن بر دروغ، تحریف و جعل واقعیت بنا شده است. در مقابله با این رفتار زیانآور، بهترین راهکار راستگویی است. در چهار دههی گذشته یکی از ضربات بزرگی که بر پیکرهی ایران و ایرانیان وارد شده همین معنازدایی از همه چیز و بیمعنا و کردن آنهاست، از گفتار بگیرید تا کردار. برای مقابله با آن باید در هر شاخهای که پهنهی کار و تخصص ماست، معنی بیافرینیم.
شکی نیست که تغییر اقلیم مسئلهای علمی است و بسیار مهم است که به شکلی علمی به آن پرداخته شود؛ اما تغییر اقلیم مسئلهای سیاسی نیز هست ــ و باید از منظر سیاست نیز به آن پرداخت.
در ۱۲ آوریل ۱۷۶۴، شهروندان میلان شاهد قتل فجیع... لوییسِتی بودند. وی پس از آن که به لواط متهم شد، به مرگ محکوم شد. لوییسِتی را خفه کردند و سپس در برابر جمعیت بر روی دیرک به آتش کشیدند. نخبگانِ حاکم در سراسر اروپا باور داشتند که عدالت کیفری ضروری است و اجرای آن باید در برابر دید همگان صورت بگیرد...
چرا مناقشهی کنونی بر سر«پوشش زنان» نشانهی مردسالاری است؟ چرا میتوان بدن زن را میدان نبرد سنت و مدرنیته دانست؟ آیا پیروزی احتمالی نظام سرمایهداری در این مبارزه را باید به فال نیک گرفت؟