تب‌های اولیه

من‌ام این بی‌تو

ایرج قانونی

آن که از دست داده حفره‌ای در قلب خود دارد که نمی‌گذارد از جمله‌ی بی‌غمانِ عالم باشد. سعدی در بیتی در اواخر غزل بیان می‌کند، «این بی‌تو» یعنی چه، آنجا که می‌گوید، «با تو» یعنی چه. «با توام یک نفس از هشت بهشت اولی‌تر». یک لحظه با تو بودنم بالاتر از بودنم در هشت بهشت است تا چه رسد به یک بهشت! با تو بودن نه یک بار سعادتمند بودن، که هشت بار سعادتمند بودن است!

به‌سوی بنیاد: انسان، نورِ عالم

ایرج قانونی

فرهنگ‌ها و دین‌ها را عمری است، بهار و تابستان و پاییز و زمستانی است، فرازوفرودی است، و زندگی و مرگی. در بهار کسی از بنیادِ دین‌ها نمی‌پرسد چون بنیاد در جای خود است و بر کار و خود‌به‌خود اثرگذار. این پرسش، پرسشِ خزان و زمستان است و همین که می‌پرسیم، پیشاپیش خبر از غیابِ آغاز و باغ بهاران داده‌ایم.

یکی از بزرگان اهل تمیز

ایرج قانونی

شاهی که بر خود شاه است از میهن‌دوستی فرمان می‌گیرد، نه از خودپرستی؛ و در نگون‌بختی مردمانش، او را تدبیری جز سپردن خود به دست عواطف عالی انسانی نیست، و رام کردن خود از این راه. بهترین شیوه‌ی مدیریت بحران این است: فقط انسان باش، همین! بگذار انسان زمام امور را به دست گیرد و تعیین تکلیف کند.

مسیح در شرق

ایان جانسون

در چند سال گذشته، مقام‌های چین به مسئولان کلیساها در نقاط مختلف کشور دستور داده‌اند که دین‌شان را «چینی» کنند. بنا به برنامه‌های پنج ساله‌ی مشروحی که نهادهای هردو کلیسای کاتولیک و پروتستان تنظیم کرده‌اند، بخش عمده‌ی این فرآیند شامل حرافی‌های قابل پیش‌بینی در تأیید نظارت حکومتی است: «مشارکت فعالانه در عمل به ارزش‌های اساسی سوسیالیسم، عشق ورزیدن به مام میهن، پشتیبانی از رهبریِ حزب کمونیست، اطاعت از قوانین، و خدمت به جامعه.»