در این گفتوگو هما سرشار نویسنده، روزنامهنگار، مجری و تهیهکنندهی برنامههای رادیو و تلویزیون از فعالیتهای هنری و فرهنگیاش در ایران و پس از مهاجرت به آمریکا میگوید.
در قرن نوزدهم، سوئد عمدتاً کشوری مهاجرفرست بود و بسیاری از اهالیاش در جستوجوی زندگیِ بهتر به آمریکا مهاجرت کردند. در قرن بیستم، این وضعیت تغییر کرد.
«آب، منبع انسانیِ مشترک میان همهی ماست. وقتی داستانی را دربارهی تشنگی در روستایی در جنوب عراق روایت میکنم، خواننده در هنگام خواندن این روایت، از ماهیت سیاست در عراق نمیپرسد بلکه با این وضعیتِ انسانی احساس همدلی میکند.»
«روزهای سربی» روزنوشتهای یونس حیدری است از زندگی در اردوگاه سفیدسنگ در اواخر دههی ۱۳۷۰ در ایران. این اردوگاه که هنوز در شهرستان فریمان دایر است، گذرگاهی است برای اخراج و بازگرداندن افغانستانیهای ساکن ایران به افغانستان. «روزهای سربی» یادآور تمام ستمهای رفته بر مهاجران، بیکاغذان و نادیدهگرفتهشدگان افغانستانی است.
در این گزارش نهال تابش با صفدر احمد، طراح و مؤلف کتابهای کمیک دربارهی کمیکهای پناهندگان و روایتهای تصویری آنان از تجربهی پناهجوئی گفتوگو کرده است.
نام قطاری که مهاجران آمریکای مرکزی و لاتین را به مرزهای ایالات متحدهی آمریکا میرساند «لا بستیا» یا «قطار مرگ» است.