هیچ کتابی به اندازهی نقد عقل محض، نوشتهی ایمانوئل کانت، تأثیری ژرف و ماندگار بر اندیشهی فلسفی مدرن ننهاده است. شوپنهاور این کتاب را «مهمترین اثری که تاکنون در اروپا نوشته شده» توصیف کرده است. نوشتار پیش رو، به نخستین صفحهی کتاب، خشت اول این ساختمان فلسفی، نظر میافکند، تا مگر رمزی از هزاران راز آن بگشاید.
شاید برگسون را بتوان اولین فیلسوفی دانست که در جامعهی تودهای قرن بیستم، و آغاز عصر رسانههای دیداری و شنیداری، به مُد روز بدل شد.
سیر حکمت در اروپا، به قول نویسندهاش، محمد علی فروغی، ذکاءالملک، «نخستین تصنیفی است که افکار فیلسوفان اروپا را به زبان فارسی درمیآورد.» جلد اول این کتاب در سال ۱۳۱۰ خورشیدی، به چاپ رسید و در نود سال گذشته، به مثابهی یک مرجع و الگو در ادبیات فلسفی و زبان ترجمه به شمار رفته است.
هانا آرنت در سال ۱۹۶۸ میلادی رشته جستارهایی را زیر عنوان انسانها در عصر ظلمت به چاپ رساند. هر یک از این جستارها دربارهی یک فرد، کارنامهی فکری-سیاسی، فلسفه یا هنر اوست؛ نوعی چهرهنگاری خاصِ آرنتوار، این اشخاص جمعی به اعترافِ خودِ آرنت سخت ناهمگوناند و تنها یک چیز نشستن آنها را در کنار هم موجه مینماید: «دورانی که آنها زندگی خود را در آن سپری کردهاند»
در آثار فیلسوف بزرگ قرن هجدهم آلمان، انگیزههای انقلابیون فرانسه ستایش میشود، بدون آنکه بر عمل انقلابی و کنش براندازی مهر تأیید بزند. کانت به صراحت مردم را، حتی تحت ظلم حکومت خودکامه، فاقد حق انقلاب میدانست، و در عین حال، آزادی و عدالت را از اصول اولیهی نظام اخلاقی و سیاسی وامینمود. چارهی رفع چنین تعارضهایی چیست؟
آنچه دیکنز با نبوغ هنری خود دریافت و کارلایل با دانش تاریخی از درک آن درماند، فهم «آهنگ انقلاب»، «روح انقلاب»، و همان «روح زمانه» است که دیکنز آن را به بهترین وجهی به نمایش میگذاشت.