در زمانی که من جوان بودم بحث انتخاب میان اصلاح و انقلاب بسیار داغ بود. آیا جامعه را ذرهذره اصلاح و بهبود بخشیم یا آن را از اساس ویران کنیم و دوباره از نو بسازیم؟ درمجموع، معاصران و همنسلان من گزینهی دوم را ترجیح میدادند. و زمانی که در پاریس در ایام مه ۱۹۶۸ به معنا و لوازم این انتخاب پی بردم، حرفهی آیندهی خود بهعنوان روشنفکر محافظهکار را نیز کشف کردم.
ریشهها و علل بیطرفی چیست؟ عوامل تعیینکنندهی زمانی و مکانی در این موضعگیری چه نقشی دارند؟ آیا بیطرفی همیشه یک موضع طبیعی است یا در مواردی جنبهی ریاکارانه دارد؟ چگونه میتوان این واکنش را در طیف گستردهای از رفتارهای فردی تا عرصههای کلان سیاسی تبیین کرد؟
در آذربایجان، مفهوم گذار و وضعیت عادی مکرراً تغییر کرده است. از زمان سقوط شوروی «گذار به وضعیت عادی» به یک هنجار مبدل شده است. با وجود آن که هیچگاه بحثی عمومی دربارهی تعریف وضعیت عادی در جامعه در نگرفته است اما هر «دورهی گذار» مشحون از امید به این بوده است که به زودی به «زندگی عادی»ای که میخواستیم دست خواهیم یافت.
یک فرد راستگرای معمولی (مثل من) این احساس را دارد که به چیزی که به او به ارث رسیده است تعلق دارد: به یک ملت، به یک دین، به عادات و رسوم، و به یک خانواده. اینها حوزهی عشق ورزیدن هستند. اما چپ ویژگیهای متفاوتی دارد. چپ هویت خود را با تعلق توضیح نمیدهد بلکه با تجاربی توضیح میدهد که آزادی را افزایش میدهد و حقوقی برابر به همه عطا میکند.
در سال 1977، در عصری که هنوز هیچ نشانی از رایانههای شخصی، تلفنهای همراه، آیپادها و دیگر معجزات فناوریِ نزدیککننده/دورکننده، مرتبطکننده/منزویکننده، پیونددهنده/جداکننده نبود، روبر بِرِسون فیلم شاید شیطان را ساخت که قهرمانانش چند جوانِ کاملاً درماندهاند که ناامیدانه در پی یافتن هدفی در زندگی، وظیفهی خود در جهان و معنای «موظف شدن» هستند. بزرگترها به هیچ وجه به آنها کمک نمیکنند. در واقع، در 95 دقیقهای که برای رسیدن به فرجامِ سوگناک داستان لازم است، حتی یک بزرگسال هم بر پرده ظاهر نمیشود.
میشل فوکو، فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی، را از برجستهترین و اثرگذارترین متفکران قرن بیستم میدانند. فوکو در آثار خود به مسائل فلسفی متعددی پرداخته، اما بیش از همه با مطالعات و تأملات تازهی خود دربارهی «قدرت» و اَشکال مختلف ابراز و اِعمال آن شناخته شده است. دیدگاه تازهی فوکو دربارهی قدرت چیست، و چه تفاوتهایی با دیدگاههای فیلسوفان قدیمی دارد؟