تب‌های اولیه

آرامش دوستدار ــ نقدهای او ما را رها نمی‌کند

یادداشتی از ماشالله آجودانی دوست قدیمی آرامش دوستدار که چهارشنبه‌شبِ پیش درگذشت

ایران تاب پرسشگری‌های او را نداشته است. گویی از سرِ ما زیاد بوده است. در اشاره به ایران، صرفاً به نظام سیاسیِ ستمکار و ویرانگر ایران نظر ندارم، به نظام فرهنگی و ساختارهای ریزودرشت نهادهای آموزشی آن هم نظر دارم، ساختارها و نهادهایی که در همه‌ی این سال‌ها به شیوه‌ای آشکار با اندیشیدن و نقد و تفکر انتقادی سر جدال و دشمنی داشته است.

کانت و مخاطب عمومی

مهدی خلجی

هیچ کتابی به اندازه‌ی نقد عقل محض، نوشته‌ی ایمانوئل کانت، تأثیری ژرف و ماندگار بر اندیشه‌ی فلسفی مدرن ننهاده است. شوپنهاور این کتاب را «مهم‌ترین اثری که تاکنون در اروپا نوشته شده» توصیف کرده است. نوشتار پیش رو، به نخستین صفحه‌ی کتاب، خشت اول این ساختمان فلسفی، نظر می‌افکند، تا مگر رمزی از هزاران راز آن بگشاید.

نوال سعداوی: رمان‌نویس، پزشک و کنشگر برجسته‌ی مصری

اَدل نیوسان‌ هورست

سعداوی به معنای واقعی کلمه یک بت‌شکن بود. رمان‌های او حقایقی را بیان می‌کرد که او را نزد بسیاری از حکومت‌ها و نظام‌ها نامحبوب می‌ساخت. وقتی از او پرسیده بودند که آیا سیاستمداری هست که برایش قابل‌احترام باشد در جواب گفته بود: «در یک سیستم ظالمانه حتی فرشتگان نیز به فساد کشیده می‌شوند. کسی را به یاد ندارم که به وعده‌هایش عمل کرده باشد.»

چرا ما باورهای خود را نقد نمی‌کنیم

میریام شوئنفیلد

بسیاری از باورهای ما که نقش اساسی در جهان‌بینی‌مان دارد، برگرفته از جوامعی است که به آن تعلق داشته و در آن پرورش یافته‌ایم. والدین مذهبی بچه‌های مذهبی بار می‌آورند، مؤسسات آموزشیِ لیبرال، فارغ‌التحصیلان لیبرال تربیت می‌کنند و ایالت‌های دموکرات یا جمهوری‌خواه اغلب دموکرات یا جمهوری‌خواه باقی می‌مانند.

نمی‌توان برای تحول کشور نسخه‌ی کلی پیچید

مهرنوش احمدی

زمانی احساس میکنم به ایرانی مطلوب رسیدهایم که قانونی اساسی کشورمان بدون قید و شرط بر مبنای حقوق بشر باشد. کشوری از نظر من پیشرفته و سرافراز است که در آن همهی آحاد ملت از جمله گروههای اقلیت از امتیازات شهروندی مانند حق امنیت، مسکن، کار، تحصیل و تعیین سرنوشت خود برخوردار باشند. برای من رفاه، حق تحصیل و رشد فردی و اجتماعی، حقوق حیوانات و حفظ طبیعت در قالب دنیای واقعی‌ای که در آن هستیم معنی پیدا میکند. بنابراین، نظام حکومتی برتر را سکولار می‌دانم.

شناخت گذشته و حال، اولین قدم به سوی مسیر آینده‌ی مطلوب

روزبه میرابراهیمی

 ایران نام زادگاهم است و یادآور زخم‌ها و دردها و حسرت‌های شخصی و اجتماعی. اما ایران را وطن خود نمی‌بینم، چون وطن برای من جایی است که در آن غریبه نباشم و احساس امنیت و آرامش کنم از آن‌چه هستم و آن‌گونه که فکر می‌کنم.

ما ادبیاتی‌ها کجای کاریم؟

فرشته مولوی

برشت در شعری (به ترجمه‌ی رضی هیرمندی) می‌پرسد، «در روزگار تیره‌وتار هم آیا ترانه هست؟» و پاسخ می‌دهد که، «آری، ترانه هست: در وصف روزگار تیره و تار.»