دادخواهی، بهویژه در برابر رژیمهای تمامیتخواه، کارکردی ویژه و فایدهای دوچندان دارد زیرا علاوه بر افزایش هزینهی خودکامگان، تکروایت حاکم از وضعیت موجود را نقض میکند و روایت حقیقی را در برابر آن مینهد. درنتیجه، دادخواهی، هیمنهی خودکامه را در هم میشکند.
گرچه قتل ژینا امینی نخستین جنایت نبود، اما انگار برای مردمان هر سرزمینی زمانی فرا میرسد که خود را در آینه میبینند و شر، آن شرِ پنهان و همراهیِ ناخودآگاه با شر، را در وجودِ خود مشاهده میکنند و وجدانشان از ستم و قتل بیگناهان برانگیخته میشود.
یکی از بزرگترین شاعران تمام ادوار روسیه و همسرش با روشی مشابه با گدایان دورهگرد امرارمعاش میکردند. تنها یک رژیم خودکامه با یک ایدئولوژی فرهنگستیز میتوانست چنین شاهکاری به خرج دهد و داغ ننگی ابدی بر پیشانی تاریخ ادب و فرهنگ سرزمین خود باقی گذارد.
برخی فیلسوفان، مثل آگوستین قدیس و امانوئل کانت، دروغ را مطلقاً منع میکنند، بعضی دیگر، همانند افلاطون، دروغگفتن را در بعضی مواضع نظیر طبابت و زمامداری، جایز میشمارند. افلاطون راستگویی را بسیار مهم میداند اما دروغ را «زهری» مینامد که «خاصیت دارویی» دارد. با وجود این، بهباور او، چنین «زهری» باید در اختیار طبیبان یا زمامداران باشد.
کتاب مورد بحث، یادنامهای است از زندگی النور مارکس، رزا لوکزامبورگ، اما گلدمن و هانا آرنت؛ چهار زن پرآوازه در عالیترین سطوح اندیشه و فعال در جنبشهای ترقیخواهانهی قرون نوزدهم و بیستم اروپا.
آثار کافکا، سوغاتیِ داغ و تازهای بود که صادق هدایت با خود از فرنگ آورد. هدایت در سال ۱۹۳۰ از اروپا بازگشت. با این حال، سالها طول کشید تا ترجمهای از کافکا را در ایران منتشر سازد. سرانجام در سال ۱۹۴۳ با تأسیس مجلهی سخن به سرپرستی پرویز ناتل خانلری ظاهراً این فرصت مهیا گشت.