نویسندگان تفاسیر گوناگونی از معایب لیبرالیسم ارائه کردهاند؛ با وجود این، مسئلهی اصلی تغییر دادن لیبرالیسم است. خودانتقادی یکی از نقاط قوت لیبرالیسم است. همین واقعیت که کتابهای فراوانی دربارهی مرگ لیبرالیسم منتشر شده، گواه صدق آن است که لیبرالیسم هنوز زنده است. اما اکنون باید تجویز را جایگزین تحلیل کرد.
فرانتس فانون شصت سال است که درگذشته است، ولی همچنان در جنبش سیاهان آمریکا از او نقلقول میکنند. و در توصیف خزان زودهنگام بهار عربی. و حتی در توجیه حجاب اجباری در جمهوری اسلامی ایران. در سالگرد انقلاب، برای نگاهی دوباره به میراث فکری او، خصوصاً در ایران، گفتگویی کردهایم با اَدَم شَتز، نویسندهی آمریکایی و یکی از دبیران نشریهی وزین London Review of Books، که دارد کتابی دربارهی فانون مینویسد.
نزدیک به دو دهه است که سومین پنجشنبهی نوامبر هر سال «روز جهانی فلسفه» خوانده میشود. امسال این روز مصادف با ۱۹ نوامبر است و به این مناسبت به دیدگاههای یکی از صاحبنظران ترکیهای در مورد فلسفهی معاصر در این کشور میپردازیم.
چندفرهنگیگرایی به کلمهای گولزننده تبدیل شده است. این اصطلاح بیش از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد بر موضوعات مختلفی دلالت دارد. وقتی به چندفرهنگیگرایی فکر میکنیم، ذهنمان قبل از هر چیزی به تلاقی سنتهای متنوع و رنگارنگ میرود، آداب و رسوم، غذاها، لباسها، موسیقیها و ... . اما چندفرهنگیگرایی عواقب سیاسی هم دارد و میتواند از تکثرگراییِ سنتها به تکثرگرایی در حقوق بینجامد. اینجاست که مشکل آغاز میشود.
عربها، ارامنه، کردها، کلیمیان، بلوچها، زرتشتیان، ترکمنها و دیگر ایرانیانی که فارس و مسلمانِ شیعه نیستند، چه سهمی از ادبیات داستانی مدرن در ایران دارند و چه تصویری از آنها در ادبیات ارائه شده است؟
رودربایستی را کنار بگذاریم و رک و صریح باشیم. نژادپرستی همچون یک ویروس زاده میشود، زندگی میکند و حتی ممکن است روزی بمیرد. واگیردار است و از فردی به فردی دیگر سرایت میکند. با وجود این، میتوان شرایط و اوضاع و احوالی را ایجاد کرد که در آن سرعتِ سرایت و قدرت تخریبیِ این ویروس افزایش یا کاهش یابد.