تب‌های اولیه

از معلمی به شیرینی‌فروشی در اینستاگرام

پوران شیرانی

آخر یک روز، تصمیم گرفتم شغل محبوب پاره‌وقت‌ام را برای همیشه رها کنم و دنبال کار دیگری بروم. من هنرآموز حقالتدریسی چند هنرستان بودم. چیزی که بیش از همه آزارم میداد، گزینش‌های مکرر بود. چندین بار ما را به اداره‌ی گزینش صدا می‌کردند و درباره‌ی اعتقاداتی که بسیار شخصی بودند سؤالات فراوان می‌پرسیدند. در آن سیستم نمی‌توانستم خودم باشم. باید کسی می‌بودم که آن‌ها می‌خواستند، و طوری زندگی می‌کردم که آنها می‌پسندیدند.