تب‌های اولیه

ژنوار؛ سرزمینِ زنان

سوما نگهداری‌نیا

دشت بزرگی را در نظر بگیرید و گروهی از زنانِ هراسان، آزرده و منزوی که از جنگ و آوارگی جان سالم به در بردهاند. چگونه میتوان آنها را قانع کرد که می‌توانند تنها با خاکِ آن دشت، خشت به خشت، یک دهکده را با دستانشان بسازند، دیوارها را بالا ببرند، در دهکده باغ و گلخانه برپا کنند و برای فرزندانشان مدرسه بسازند. سپس تأمین امنیت جامعه‌ی جدیدشان را به دست بگیرند و از خود، خانه و فرزندانشان دفاع کنند. تمام این‌ها در مرحله‌ی نخست نیازمند زیرساخت‌های فکری و روانی‌ست و در ادامه به شجاعت در مقابله با تغییر نیازمند است.