تب‌های اولیه

در جستجوی انسان درستکار

گری سول مورسون

از زمانی که کتاب زندگی و سرنوشتِ واسیلی گروسمن پس از مرگ او در سال ۱۹۸۰ برای نخستین بار انتشار یافت، این کتاب را به عنوان یکی از مهمترین کتاب‌های دوران ما ستوده‌اند. لئون آرون آن را «بزرگترین رمان روسی قرن بیستم» خوانده است. به گفته‌ی لیندا گرانت در گاردین این تا کنون تنها کتابی بوده که جهان‌بینی او را متحول کرده است: «سه هفته طول کشید تا آن را خواندم و سه هفته‌ی دیگر در نقاهت آن تجربه بودم، و در آن مدت تنفس هم برایم مشکل بود.»

طنازی ما را همیشه‌ نجات می‌داد: طنز در دوران استالین

جاناتان واترلو

استالینیسم. این کلمه ده‌ها واژه را به ذهن تداعی می‌کند اما «خنده‌دار» معمولاً یکی از آن‌ها نیست. «کلمهی اس» اکنون مترادف با کنترل وحشیانه و همه‌جانبهی دولتی است و جایی برای خنده و هر گونهی دیگری از مخالفت باقی نمی‌گذارد. با این حال، انبوهی از دفترهای خاطرات روزانه، خاطرات و حتی بایگانی‌های دولتی نشان می‌دهد که مردم به شوخی کردن و لطیفه ساختن دربارهی زندگی عموماً وحشتناکی که زیر سایهی گولاگ با آن مواجه بودند ادامه می‌دادند.

واسیلی گروسمن، خاری در چشم استالین

ویکتور سِبَستیَن

واسیلی گروسمنِ نویسنده، همدل با حزب کمونیست، نخستین گزارشگری بود که به توصیف اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها پرداخت اما به تدریج به مخالف حکومت تبدیل شد، کاگب تمام دست‌نوشته‌های او را ضبط کرد و میخائیل سوسلوف «کاردینال و عالیجنابِ خاکستریِ» کرملین که ۳۰ سال نظریه‌پرداز حزب کمونیست شوروی بود به او گفت اهمیتی ندارد که چه چیز درست یا نادرست است، «نویسنده‌ی اهل شورویِ ما باید آن چیزی را تولید کند که برای جامعه ضروری است».

آیا همه‌ی انقلاب‌ها پایان بدی دارند؟

دانیل بیر، الیزابت فاستر، دیوید اندرس، ادوارد والانس

در سپتامبر ۱۹۱۶، واسیلی مک‌لاکُف، سیاستمدار لیبرال، روسیه را با اتومبیلی مقایسه ‌کرد که راننده‌اش دیوانه است. مسافران می‌دانند که با خطر مرگ روبرو هستند اما از ترس تصادف کسی جرئت ندارد که فرمان اتومبیل را از دست راننده بگیرد. می‌توان گفت که انقلاب فوریه‌ی ۱۹۱۷، سرانجام، کوششی نافرجام برای به دست گرفتن فرمان اتومبیل بود.

مذهب، لامذهبی و مصایب ترویج‌ آن در شوروی

علیرضا اشراقی

همه می‌دانیم که رژیم کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی رژیمی توتالیتر بود. همه می‌دانیم که این رژیم با دین و مذهب عناد داشت و خداناباوری را هم رسماً ترویج می‌کرد. آخر داستان را هم که می‌دانیم، این که مذهب ماند و رژیم رفت - داستانش را روحانیون مسلمان و مسیحی یکسان به عنوان نشانه‌ای از پیروزی الهی تعریف می‌کنند. اما زمامداران شوروی چه‌ تصور و انتظاری از خداناباوری - به عنوان یک طرح سیاسی، عقیدتی و معنوی داشتند و چه تدابیری برای اشاعه‌ی لامذهبی و رقابت با مذهب اندیشیدند؟

رنج‌های زنان در اتحاد جماهیر شوروی

ایلین کین

انقلاب کمونیستی روسیه و روی کار آمدن دولت اتحاد جماهیر شوروی با وعده‌های بسیاری برای بهبود بخشیدن به وضعیت زنان و حل کردن مشکلات آنان همراه بود. اما این وعده‌ها عملاً تحقق پیدا نکرد. رژیم بلشویکی ساختار سنتی خانواده را حفظ کرد، و پدرسالاری و مردسالاری ادامه یافت. اخیراً، یک تحقیق مفصل تاریخی به مستندسازی و آسیب‌شناسی این وضعیت پرداخته است.

چهل و پنج درسی که در گولاگ آموختم

وارلام شالاموف

وارلام شالاموف، نویسنده‌ی روسی، به خاطر مشارکت در «فعالیت‌های ضدانقلابیِ تروتسکیستی» به مدت پانزده سال در گولاگ زندانی شد. شش سال از این دوران به بردگی در معادن طلای کولیما، یکی از سردترین و خشن‌ترین نقاط کره‌ی زمین، سپری شد. این دوران دردناک درس‌های زیادی به او آموخته بود.