هنگامی که برای نخستین بار در بهار ۱۳۶۱ حکومت اسلامی کارزار تازهای را در رسانههایش به راه انداخت تا در آن با پخش «اعترافها» و خودزنیهای دگراندیشان و دگرباوران، ظلمت فقاهتیاش را بگستراند، یکباره به یاد محاکمات مسکو در پایان دههی ۱۹۳۰ افتادم. نمیشد این نمایشهای تلویزیونی را دید و به یاد محاکمات مسکو نیفتاد، محاکماتی که حاصل و عامل ایجاد دورانی دهشتبار در تاریخ شوروی بود که از آن با نام دوران تصفیههای خونین استالینی یاد میشود.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، برخی از شرقشناسان نامدار بریتانیایی، روسی، فرانسوی و آلمانی به مطالعهی آیینهای بابی و بهائی روی آوردند. مهمترینِ آنان ادوارد جی. براون، پژوهشگر بریتانیایی، بود که ترجمهها و مقالات پرشمارش بر مطالعات بعدی در دنیای انگلیسیزبان در باب الهیات و تاریخِ این دو دین تأثیری ماندگار بر جای نهاد.
در این اثرِ که برای نخستین بار به زبان آلمانی ترجمه و در سال ۱۳۹۷ چاپ شد، هانا آرنت تحول تاریخی مفهوم آزادی را پی میگیرد: آزادی چیست؟ برای ما چه معنایی دارد؟ آیا اصولاً ما از آزادی برخورداریم؟ اگر آری، چه کسی این آزادی را به ما داده است؟ اگر اختیار آزاد بودن را داریم، آیا میتوان آن آزادی را دوباره از ما پس گرفت؟ پدیدهی اجتماعی انقلاب چه ارتباطی با آزادی دارد؟
این کتاب شامل بخشی از تاریخ دوران اولیّهی نهضت بابی و بهائی بر اساس بیش از هفتاد سند دولتیِ دوران قاجاریه است که بخش بزرگی از آن برای نخستین بار انتشار مییابد. اسناد این کتاب نیم قرن تاریخ پرنشیب و فراز این نهضت را از زمان مهاجرت ناخواستهی گروهی از بابیان به بغداد در سال ۱۸۵۳ تا تبعید نهایی آنان به عکا در فلسطین در سال ۱۸۶۹ در بر دارد.
عشقآباد که امروز پایتخت جمهوری ترکمنستان است، زمانی بیش از یک قرن پیش، خانهی جمعیت بزرگی از بهائیان ایران شد که از آزار و بهاییستیزی در ایران گریخته بودند، و به این شهر نوبنیاد مهاجرت کردند. عشقآباد در عرض چند سال به یکی از بزرگترین مراکز تجمع جامعه بهائی تبدیل شد.
گفتهاند و میگویند که ایران به مفهوم یک وطن، یک ملیت برساختهای بیش نیست. ما در این خوانش پا را ازین هم فراتر میگذاریم و میگوییم که ایران در متن ادبی یک «مجاز» است، اما مجازی که تعریفی برای آن در کتابهای معانی و بیان پیدا نمیشود. این چگونه مجازیست؟