زنانی که گوش رادیو را باز کردند
digitaltrends
* این مقاله به مناسبت روز جهانی رادیو (۱۳ فوریه) منتشر میشود.
پگی نونان، که چندسالی متن بعضی از مهمترین سخنرانیهای رونالد ریگان، رئیسجمهور پیشین آمریکا را مینوشت روزی، وقتی به عنوان مهمان در یکی از برنامههای شبکهی خبری تلویزیونی «انبیسی» حضور داشت، جملهای گفت که انگار میخواست تیشه به ریشهی تلویزیون بزند. این جمله اما همزمان به تکجملهای محبوب در ستایش رادیو تبدیل شد و دوستداران رادیو بارها آن را تکرار کردند: «تلویزیون به همهی بینندگان تنها یک تصویر مشخص را ارائه میکند، اما رادیو منشأ میلیونها تصویر منحصربهفرد در ذهن میلیونها شنونده است.»
رادیو وقتی پایش به خانههای مردم رسید، ناگهان منشأ اتفاقی عجیب و تازه شد: دیگر لازم نبود مردم خانههای خود را ترک کنند تا سرگرم شوند. کم نبودند خانههایی که با ورود رادیو به چهاردیواری خانه، برای اولینبار داستان شنیدند، از اخبار شهرهای دیگر باخبر شدند، نام کشورهای دیگری به گوششان خورد، موسیقی متفاوتی شنیدند و … دریچهای به جهان دیگری که اغلب، تازه بود و ناشناخته.
سیزدهم فوریه، «روز جهانی رادیو» است. هشت سال پیش، «یونسکو» به پیشنهاد «آکادمی رادیویی اسپانیا» این روز را به تقویم جهانی اضافه کرد. سیزدهم فوریه، روزیست که در سال ۱۹۴۶، سازمان ملل متحد رادیو «سازمان ملل» را افتتاح کرد.
اما چندین دهه قبل از اینکه رادیو به «رسانه» تبدیل شود، پایش به خانههای مردم باز شود و در شکلدادن به افکار عمومی سهیم گردد، هیچکس خیال هم نمیکرد که این اختراع تازه قرار باشد به این سمتوسو رفته و چنین کارکردی پیدا کند.
در سال ۱۹۰۵، در نبرد سوشیما در جنگ میان ژاپن و روسیه، از پیامهای تلگرامی بیسیم که با کد مورس ارسال میشد، برای ارتباط کشتیهای ناوگان دریایی ژاپن با خشکی استفاده شد. اختراعی که گام به گام از سال ۱۸۶۴ آغاز و تکمیل شده بود. در آن سال جیمز کلرک مکسول، دانشمند اسکاتلندی، با استفاده از فرمولهای ریاضی توانسته بود نشان دهد که امواج الکترومغناطیسی میتوانند در هوا انتشار پیدا کنند. در یکی از معروفترین نمونههای نخستین استفاده از این فناوری، کشتی «تایتانیک» که در حال غرق شدن بود، با ارسال کد مورس به شیوهی تلگرامی بیسیم تقاضای کمک کرد.
در جنگ جهانی اول، ارتشهای هر دو طرف جنگ، از «رادیو» که در آن زمان به معنای ارسال پیامهای مورس به شکل بیسیم بود، برای ارتباط با ناوگان دریایی خود استفاده میکردند. در مشهورترین نمونه، ایالات متحدهی آمریکا «اصول چهاردهگانهی رئیسجمهور ویلسون» را به این شیوه به آلمان ابلاغ کرد.
حضور زنان در پشتصحنهی رادیو
از همان اولین روزهایی که استفاده از فناوریِ ارسال کد مورس بیسیم شروع شد، زنان به عنوان اپراتور به کار مشغول شدند و با مهارت پیامها را به شکل کد مورس ارسال و دریافت کرده و کدگشایی میکردند. یکی از اولین این زنها مدورا اولیو نول، اهل ایالت آیوا در آمریکا بود. مدورا در سن ۱۴ سالگی با مهارت زیروبم کد مورس را فرا گرفته بود و با همان سن اندک، آنچنان مهارتی داشت که دستمزدی معادل یک اپراتور با چندینسال سابقه دریافت میکرد.
در سال ۱۹۰۴ میلادی، مدورا به عنوان اپراتور همسفر اعضای چندین هیئت نمایندگی «کمیسیون صلح لاهه» شد که راهیِ دیداری مهم با تئودور روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا بودند. هیئت نمایندگی مجارستان مشکلی داشت، تولد امپراتور فرانتس جوزف بود و آنها میخواستند پیام تبریک تولد به امپراتور ارسال کنند. اُپراتور رسمی کشتی، بلد نبود که چطور باید چنین پیامی را به مجارستان مخابره کند. مدورا اولیو نول جوان با تسلط کمنظیری که داشت، مشکلگشا شد و تحسین و تشویق همه را برانگیخت.
سه سال قبلتر در سال ۱۹۰۱ میلادی، در مراسم افتتاح استفاده از این فناوری در جزایر هاوایی، اعلام شد که برای ارسال و دریافت و رمزگشایی کدها، ۱۴ اپراتور استخدام شدند که ۴ نفر از آنها زناند. نام این زنان اعلام نشد و آنها احتمالاً اولین زنان اپراتور رادیویی محسوب میشوند.
تا دههها باور عمومی در بریتانیا این بود که صدای زن برای رادیو «نامناسب» است و از «شأن و منزلت» رادیو کاسته میشود!
بعد از پایان جنگ جهانی اول بود که کارکرد رادیو به شکل فراگیری تغییر کرد و دچار پوست اندازی شد و اولین دستگاههای رادیوی خانگی به شکل گسترده تولید شد. رادیو همزمان به امکانی برای پخش خبر و سرگرمی تبدیل شد. این سالها، سالهای فقر و تنگدستی و تغییرات اجتماعی ناشی از سالها جنگ جهانی ویرانگر هم بود. سالهایی که ناگهان گروه چشمگیری از زنان در اثر نیاز مادی یا کشته شدن و زمینگیر شدن مردان خانواده و تغییرات اجتماعی ناشی از جنگ، وارد بازار کار شدند. جامعه اما هنوز زیر بار نمیرفت که صدای یک زن، اخبار را اعلام کند و بخواند یا برای آنها داستانی را روایت کند. مدیران رادیویی هم زنان را در نقش منشی و تایپیست و حداکثر نوازندهی ساز میخواستند و بس. با اینحال بعضی از زنان زیربار این نقشهای محدود نرفتند.
اولین زنی که در رادیو «شغل مردانه» پیشه کرد
یونیک رندال، در خانوادهای کشاورز در شهر کوچکی در ایالت ماساچوست آمریکا بهدنیا آمد. در خانوادهاش کسی اهل رادیو و فناوری نبود، یونیک اما از وقتی دختر کوچکی بود، شیفتهی رادیو و انتقال صدا و پیام به شکل بیسیم شد. او با کنجکاوی و ممارست توانست «ایستگاه رادیویی» سادهای را سرهم کند و به شکل بیسیم، کدی را مخابره کند. یکی از مردانی که کد ارسالی رندال را دریافت کرد، ایرو ورمیلیا بود که در زمینهی رادیوهای آماتور، بسیار خبره بود. ورمیلیا حیرت کرد که زنی بسیار جوان بهتنهایی و بدون کمک توانسته رادیو آماتوری را سرهم کند و این کد را ارسال کند و به فکر حمایت از او افتاد. ورمیلیا دربارهی این زن جوان بااستعداد مقالهای هم نوشت.
رندال که از زندگی در مزرعهی خانوادگی هیچ رضایتی نداشت، بالاخره تصمیم گرفت که مزرعه را ترک کرده و راهی شهر بوستون شود و دنبال تحقق «رؤیای ناممکن» برود. در سال ۱۹۱۸، یونیک رندال، اولین زنی شد که به عنوان «برنامهریز و متخصص فنی» به استخدام رسمی رادیو درآمد. مردان مهندس و فنی از حضور این زن جوان کنار دست خود، هیچ دل خوشی نداشتند، او را مسخره میکردند و با او رفتاری داشتند که امروز همهی آن رفتارها مصداق «آزار جنسی» است. رندال اما از همان اول تصمیم گرفته بود که مرزشکن باشد و در حوزههایی کار کند که «مردانه» است. مهارت حرفهای و هوش رندال، کمکم همهی مردان همکار او را به تحسین واداشت.
رندال اما به همین هم بسنده نکرد. در سال ۱۹۱۹، او اولین زن گویندهی رادیویی در آمریکا شد و همزمان هم یکی از بهترین مسئولان فنی رادیو بود و هم گویندهای محبوب و خوشصدا. در میان اهالی ایالت ماساچوست، رندال به «خانم قصهگو» مشهور بود. روزنامهها به او لقب «مادر رادیویی» دادند، داستانهای شبانهای که رندال تعریف میکرد بسیار محبوب بود و بچههای بسیاری با صدای خوشِ داستانهای او به خواب میرفتند.
رندال راهگشا شد و کلیشهی «زن مناسبِ گویندگی نیست» را شکست. راهی که منجر شد تا زنان دیگر، به گویندگی بسنده نکرده و دنبال مقامهای بالاتر بروند. زنانی مثل برتا برینارد که اولین زنی شد که به سِمت مدیریت اجرایی در رادیو منصوب شد. برینارد همچنین کسی بود که پای طنز را به رادیو باز کرد و اولین برنامههای طنز رادیویی با پافشاری او ساخته و پخش شد.
«رادیو عمومی ملی» (انپیآر) آمریکا، که از معتبرترین رادیوهای جهان است، یک گروه «مادران بنیانگذار» داشت که در راهاندازی رادیو سهیم و در زمرهی اولین گزارشگران آن بودند. «انپیآر» در اولین سالهای افتتاح، بخشی از اعتبار خود را به دلیل گزارشهای دقیق، موشکاف و حرفهای این زنان به دست آورد.
اولین زنان صاحب رادیو
در تابستان ۱۹۲۲، در شهر کوچک وینتون در ایالت آیوا در آمریکا، اتفاق غیرمنتظرهای رخ داد. مری زیمرمن، دختر یک خانوادهی کشاورز مهاجر، اولین زنی شد که یک رادیوی حرفهای (و نه آماتوری) را راهاندازی کرد. مری قبل از ازدواج با همسرش که مهندس الکترونیک بود، چیزی از رادیو نمیدانست. اما بعد از اینکه با زیروبم رادیو آشنا شد، شیفتهی این فناوری شد و همسرش را تشویق کرد که یک رادیوی حرفهای راهاندازی کنند. مجوز راهاندازی این رادیو به اسم مری بود و او رسماً اولین زنی شد که صاحب یک شبکهی رادیویی بود. رادیوی کوچکی که تنها کارکنان آن، مری و همسرش بودند و شبیه بسیاری دیگر از شبکههای رادیویی محلی و کوچک در شهرهای آمریکایی از اخبار محلی تا دستور تهیهی دسر شب کریسمس و آبوهوای شهر را شامل میشد.
مری اما دست به نوآوری تازهای هم زد. برای اولینبار نامزدهای شهرداری شهر کوچکشان را به رادیو دعوت کرد تا دربارهی برنامههای خود حرف بزنند، توضیح بدهند و مخاطب را قانع کنند چرا نامزد بهتری برای ادارهی شهرند. اولینبار بود که اهالی این شهر کوچک آیوا، سیاست را در رادیو شنیده و تجربه میکردند. این خلاقیت مری زیمرمن، رادیوهای محلی دیگر را هم تشویق کرد تا سیاست را هم چاشنی برنامههای خود کنند.
ThingLink
اولین زنان «بیبیسی»
کرولاین میچل و آن کارف در کتاب «زنان و رادیو: پخش تفاوتها» توضیح میدهند که تاریخ رسمی رادیو در بریتانیا، اغلب به جنسیت بیتوجه بوده و در بسیاری از اسنادی هم که باقی مانده اشارهای به جنسیت و نژاد افراد کلیدی نشده است. برای مثال در اسناد بازمانده از دههی ۱۹۳۰، از الیزابت ولش نام برده میشود، اما یک نکته کلیدی دربارهی او ذکر نمیشود: الیزابت ولش سیاهپوست بود و اولین زن اقلیت که در بیبیسی به گویندگی رسید. او مجری برنامهای به اسم «Soft Lights & Sweet Music» بود.
این نویسندگان توضیح میدهند که چطور تا دههها باور عمومی در بریتانیا این بود که صدای زن برای رادیو «نامناسب» است و از «شأن و منزلت» رادیو کاسته میشود!
میچل و کارف در این کتاب از اولیو شیپلی و هیلدا متسون به عنوان اولین زنان پیشرو در تولید برنامه در «بیبیسی» نام میبرند. اولیو شیپلی که اخبار فقرِ فراگیر در مناطق شمالی انگلیس را به دقت دنبال میکرد، کلافه بود که رسانهها کاری نمیکنند. پس خود آستینها را بالا زد و به جنگ هفت خوان رستم رفت تا برنامهای را در رادیو تهیه و پخش کند که تمرکزش بر مسئلهی فقر بود.
هیلدا متسون در سال ۱۹۲۷، اولین زنی شد که به سمت مدیریت تولید مصاحبههای رادیویی بیبیسی منصوب شد. او همزمان بعد از اینکه «بیبیسی» دیگر تنها به کسب اخبار از «رویترز» بسنده نکرده و خود به دنبال تولید خبر رفت، اولین مدیر بخش خبر در این رسانه شد. متسون رویهی نیکی را در «بیبیسی» بنیان گذاشت: دعوت از نویسندگان و روشنفکرانِ نامی برای حضور در برنامهها. به دعوت او از ویرجینیا وولف گرفته تا جورج برنارد شاو در برنامههای بیبیسی شرکت کردند.
یکی از معروفترین برنامههای «بیبیسی»، برنامهی «ساعت زنان» است. کتاب «زنان و رادیو: پخش تفاوتها» توضیح میدهد که در ۲ سال اولی که این برنامه تهیه و پخش شد، مجری برنامه مرد بود! دورانی بود که هنوز افکار عمومی صدای زن را برای رادیو «نامناسب» تشخیص میداد و حتی بیشتر متن برنامه را هم مردان نویسنده مینوشتند. ساعتی به نام زنان و به کام مردان!
نن وینتون، اولین زنی بود که در سال ۱۹۶۰ در بیبیسی، خبر خواند. اما فقط چند ماه بعد مسئولان برنامه او را به همین دلیل که برای شنوندگان شنیدن خبر با صدای زن «غیرقابل قبول» است، از کار برکنار کردند. زنان با قدمهای کند در سنگلاخ رادیو در بریتانیا پیش رفتند.
اولین زنانِ رادیو در ایران
رادیو در ایران در اردیبهشتماه ۱۳۱۹ با پیام محمدرضا پهلوی که در آن زمان ولیعهد بود، آغاز به کار کرد. برخلاف بسیاری دیگر از کشورها، رادیو در ایران با گویندگی زنان شروع شد. برخی منابع از طوسی حائری که نوهی آیتالله حائری مازندرانی بود به عنوان اولین گوینده در رادیو نام میبرند و برخی دیگر قدسی رهبری را به عنوان اولین گوینده معرفی میکنند که در روز افتتاح رادیو در تهران، مجری برنامه بود.
توران مهرزاد، یکی دیگر از اولین گروه زنانی بود که در «رادیو تهران» گویندگی کردند. او به «جامجم آنلاین» گفته بود که در سن ۱۴ سالگی به رادیو پیوست و در کنار اکبر مشکین، مناجاتهای صبحگاهی رادیو را قرائت میکرد. شنوندگان قدیمی رادیو به یاد میآورند که او یکی از اولین زنان دوبلور در تئاترهای رادیویی هم بود.
شاید صدیقةالسادات رسولی که با نام هنری «روشنک» شناخته میشد، یکی از ماندگارترین صداهای زنان در رادیو برای بسیاری از ایرانیان باشد. او مجری برنامهی موسیقی «گلها» بود که بسیاری از شنوندگان رادیویی با اشتیاق دنبال میکردند و سهم غیرقابلانکاری در فراگیر شدن بعضی از اشعار کهن فارسی در میان مردم داشت.
بنا به گزارش یونسکو، بیش از ۴۴ هزار ایستگاه رادیویی در سراسر جهان به فعالیت مشغولاند و دستکم ۷۵ درصد از خانوارهای جهان، دستگاه رادیو دارند و شنوندهی برنامههای رادیوییاند. تحقیق نشان میدهد هرقدر در کشوری رسانهها و از جمله رادیو آزادی بیشتری داشته باشند، مردم آن کشور کمتر به ایستگاههای رادیویی خارج از کشور گوش میدهند.
نابرابری جنسیتی در رادیو در سراسر جهان، کماکان یک مشکل جدیست. تنها ۲۴ درصد از مهمانان برنامههای رادیویی و تلویزیونی را زنان تشکیل میدهند. در آمریکا و خاورمیانه، تنها ۲۹ درصد از گزارشهای رادیویی را خبرنگاران زن تهیه و روایت میکنند. این رقم در اروپا که بهترین وضعیت را دارد، ۴۰ درصد و کماکان نابرابر است. در بالاترین پستهای مدیریت در شبکههای رادیویی، ۷۳ درصد مدیران مرد و تنها ۲۷ درصد از مدیران ردهبالا از میان زنان هستند. این رقم در مدیریت ردهی میانی هم نابرابر است: ۷۱ درصد مرد و تنها ۲۹ درصد زن. امروز دیگر بهندرت میشود افرادی را دید که از شنیدن صدای زنان در رادیو، خشمگین فریاد وامصیبتا سر دهند و زنان را برای کار در رادیو «نامناسب» تشخیص دهند، اما تا سهم برابر، هنوز راه طولانی است و سنگلاخ.