تتو در ایران، نقشهایی بر تنهای ممنوع
تتو تاریخی دیرینه دارد. مدتی پیش توموگرافی (برشنگاری) بر پیکر دو مومیایی که صد سال پیش در مصر در گورهایی کمعمق کشف شده بودند، آثار تتو را بر بدنشان نشان داد. این دو پیکر متعلق به مرد و زنی بودند که در فاصلهی ۳۳۵۱ تا ۳۰۱۷ سال پیش از میلاد مسیح میزیستند. بر بازوی مرد، مومیایی گاوی وحشی با دمی طویل و شاخ در کنار تصویری از یک گوسفند تتو شده بود و زن بر شانهی راستش چهار طرح شبیه به حرف اس انگلیسی (S) داشت.
در دوران معاصر رواج دوبارهی تتو در جهان آنقدر همهگیر شده که در کپنهاگ سمینار سلامت تتو برگزار میشود و در فرانسه سندیکای تتوکاران به وجود آمده است تا در آگاهیبخشی برای سلامت تتوشوندگان و توجه دادن به لزوم مراجعه به تتوکارانِ رسمی با پروانهی بهداشتی فعالیت کند.
در ایران روایت مولانا از مردی که بر تنش نقش شیری بی یال و دم و شکم را خالکوبی کرده بود حکایت از قدمت تتو دارد:
گفت چه صورت زنم ای پهلوان
گفت بر زن صورت شیر ژیان
طالعم شیرست نقش شیر زن
جهد کن رنگ کبودی سیر زن
گفت بر چه موضعت صورت زنم
گفت بر شانهگهم زن آن رقم
و حتی در برخی منابع هنری از آثاری متعلق به دوران هخامنشیان نام برده شده است که حاوی تتو بودهاند.
در ایران معاصر اشتیاق به تتو نظر جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. تتو تا سالها پیش در ایران ممنوع بود. مجازات حمل وسایل تتو در صورت کشف (آنطور که سهند که در آن زمان تتو کاری را شروع کرده بود، میگوید) سه میلیون تومان جریمهی نقدی و سه سال زندان بود. مغازههای خیابان منوچهری تهران که وسایل تتو میفروختند، ادوات و تجهیزات را در ویترین نمیگذاشتند.
این روزها بسیارند کسانی که دوست دارند بر بدن خود نقش بیندازند، و استودیوهای تتوی زیرزمینی مشتریان زیادی دارند. این استودیوها، که اغلب تجهیزات قاچاق دارند، طبعاً در مغازههای برِ خیابان نیستند و تتوکاران در خانههای خود و یا زیرزمینهای اجارهای، استودیو دارند و کار میکنند. اگر سابق بر این به دلیل ممنوعیت تتو ناچار بودند خط تلفنی جدا از خط تلفنِ شخصیِ خود داشته باشند و زیاد جرئت نمیکردند دربارهی کار خود تبلیغات کنند، حالا به کمک صفحات اینستاگرامی پرمخاطب، هم نمونهی کارهایشان را به نمایش میگذارند و هم قیمت میدهند و هم وقت و قرار مراجعه میگذارند.
با این حال و به رغم علاقهی فراوان نسل جوان به تتو، منابع رسمی هنوز میکوشند علاقهمندان تتو را فقط قدارهکشان و اوباش خیابانی معرفی کنند. هرگاه مجرمی دستگیر میشود، رسانههای رسمی تتوهای تنش را نشان میدهند و روی آن تأکید میکنند، و پیامشان برای مخاطب این است که تتو و جرم دست در دست هم دارند. گاهی فوتبالیستهایی که تتو دارند، حضورشان در مسابقات منجر به واکنشهای مقامات رسمی میشود. با تمام اینها، ذرهای عقبنشینی در تتوکاری جوانان دیده نمیشود. سهیل که یکی از پرطرفدارترین صفحات اینستاگرامی تتو در ایران را دارد، تتو را تجربهای خاص و شخصی میداند: هرنقشی بر هرکجای بدن که بخواهید، بدون هیچ قیدی __ تجربهای خارج از چارچوبها.
«آبی» نقاش جوانی است که از سالها پیش تتوکاری را یاد گرفته و مشتریهای زیادی داشته است. «آبی» میگوید دخترها و پسرها طرحهای بسیار متفاوتی برای تتو انتخاب میکنند. مردان اغلب طرحهایی را میپسندند که نشان قدرت باشد. در حالیکه زنان تصویر کلیشهای «ظرافت و حُجب زنانه» را ترجیح میدهند و طرحهای ظریف را انتخاب میکنند. در سالهای اخیر، تتوی دست از مچ تا آرنج میان دختران نوجوان رایج شده است، یعنی کاری که تا کنون غالباً در انحصار مردان بود. ولی با همان کلیشههای دختر ظریف و محجوب، تتوی مچ تا آرنج را هم با رنگهایی چون صورتی سفارش میدهند، که تصور میشود رنگی زنانه است، و کمی از «مردانگی و زمخت بودن» طرح کم میکند.
مریم تتوکاریست که مشتریان برای تتو کردن به خانهاش میروند. مشتریان مریم زنانی هستند که یا خودشان یا شوهرانشان معتقدند تتو جذابیت جنسی را زیاد میکند. بسیاری از مشتریان او نام شوهرشان، مصرعی شعر عاشقانه یا جملاتی فلسفی بر بدنشان تتو میکنند. مریم میگوید بحرانهای جنسی میان زوجها زیاد شده و بسیاری برای ایجاد جذابیت جنسی بیشتر جاهایی خصوصی از بدنشان را تتو میکنند که فقط شریک جنسیشان ببیند. اما زنان همیشه به میل خود تتو نمیکنند. زهرا، تحصیلکردهی دکترای الاهیات میگوید شوهرش همیشه از رنگپریدگیِ صورتش گله داشت و اصرار میکرد که زهرا خط دور لبهایش را تتو کند. زهرا به درخواست او خط لبهایش را تتو کرد در حالیکه خودش ترجیح میداد صورتی طبیعی داشته باشد. حالا حس میکند جوانتر شده اما شوهرش همچنان از ظاهر او ایراد میگیرد.
در سالهای پیشتر هم، در ایران خالکوبی رایج بود، اما بیشتر میان قشرهای فرودست جامعه، مثل مردانی که مدتی در زندان بودند یا زنان تنفروش. حتی میان افراد مذهبی کسانی که اعتقادات پهلوانی داشتند تتو میکردند. «آبی» از تجربهای که در سالهای اخیر در تتو کردن بر بدن افراد مذهبی داشته میگوید. بسیاری مذهبیون معتقدند پس از مرگ، مردهشور جای تتو را آنقدر میسابد تا پاک شود. رفتن به جهان باقی با آثار تتو در عرف مذهبی پسندیده نیست. مضاف بر اینکه در اسلام و یهودیت، بر خلاف مسیحیت، تتو کارِ ناپسندی شمرده شده است. اما «آبی» بر بازوی مردی از خانوادهی مذهبی، کلمهی «خدا» را تتو کرده و بر پشت مردی دیگر عبارت «یا علی» را. زنان مذهبی اما بیشتر مایل به تتوی ابرو، لب، بن مژه، تیره کردن فرق سر و خط چشم در آرایشگاههای زنانه هستند. آرایشگاههایی که جواز تتویشان را با خرید دستگاه تتویی کسب کردهاند که هرچند در بازار رسمی به قیمتی گزاف به فروش میرسد، اما قابلیتهای دستگاههای قاچاق را ندارد.
اشتیاق زنان ایرانی به تتو بسیار زیاد است. نهادهای رسمی آموزشی در جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته برای سانسور بدن زنانه تلاش زیادی کردهاند اما بسیاری از زنان درست بر خلاف تبلیغات رسمی، به استقلال رأی و خودآگاهیِ زنانهی تازهای رسیدهاند و حق خود میبینند که بدن خود را از آنِ خود بدانند و بر آن اختیار کامل داشته باشند.
ممنوعیت بدن، گفتمان غالب جمهوری اسلامی دربارهی زنان بوده است. ممنوعیتی که بلافاصله پس از انقلاب با اجباری شدن حجاب به صراحت خودش را به رخ زنان ایران کشید و تا امروز ادامه یافته است.
حالا تتوی بدن زنانه به یکی از ابزار نافرمانی و اعتراضی خاموش تبدیل شده است. تتوی مچ تا آرنجِ دخترانِ جوان نشان میدهد بدن زنانه در مقابل امر و نهیهای مقرر برای زنان ایستاده و میکوشد از موضع انفعال خارج شود.
موریس مرلو پونتی متفکر سرشناس فرانسوی بدن را ابزار عام ادراک جهان میدانست. به این معنا، وقتی بدن تبدیل به پدیدهای ممنوع میشود و از ارتباطِ بیواسطه با هستی باز داشته میشود، آدمی برای دستیابی به حق اختیار بدنِ ممنوعشدهی خویش راهی دیگر جستجو میکند. اینجاست که بدن او، خود تبدیل به پیام میشود: «شاید بتوانی از حداقل آزادیهای انسانیام محرومم کنی، اما نقشی را که به دلخواه خود بر تنم حک کردهام، هرگز نخواهی توانست پاک کنی.»