تاریخ انتشار: 
1398/07/23

بیمارستان؛ قتلگاه نه درمانگاه

دبرا یانگ

hollywoodreporter

الکساندر نانو، کارگردان مستند کُلِکتیو (Collective) که در دوره‌ی اخیر جشنواره‌ی ونیز درخشید، می‌گوید: «چون در میان فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف زیسته‌ام، هرگز احساس نکرده‌ام که اهل جایی هستم. وقتی دیدم که هزاران نفر در اعتراض به آتش‌سوزی فاجعه‌بارِ باشگاه شبانه‌ی کلکتیو در زادگاهم رومانی دست به تظاهرات زده‌اند، احساس کردم که باید سر از کارِ آدم‌هایی درآورم که خود را وقف خیر همگانی کرده‌اند. تنها وقتی می‌توانستم شهامت و ازخودگذشتگی آنها برای کشف حقیقت، و مقاومتشان در برابر دردی جان‌کاه را بفهمم که به زندگی ایشان قدم می‌گذاشتم. در جریان این کار، فهمیدم که چطور افراد و نهادهای قدرتمند دست به فریبکاری می‌زنند، حقیقت را مخدوش ‌می‌کنند، قانون را زیر پا می‌گذارند و کرامت انسانی و حقوق اساسی آدمیان را نقض می‌کنند. این فیلم نشان می‌دهد که نباید دموکراسی و عدالت اجتماعی را بدیهی فرض کرد.

در اکثر موارد، آن‌چه از تحقیقات روزنامه‌نگارانه درباره‌ی فساد دولتی بر جای می‌ماند نوعی احساس خشم ناشی از عجز در برابر سیاستمداران و هم‌پالکی‌های آنهاست که با صدمه زدن به کیفیت زندگی شهروندانشان میلیون‌ها دلار به جیب می‌زنند. کلکتیو، ساخته‌ی الکساندر نانو، مستندساز رومانیایی، احساس عمیق‌تری بر جای می‌گذارد. چه کسی عکس‌های به نمایش درآمده از تدی اورسولینو، دختر شیک خندان، در نمایشگاه عمومی را فراموش خواهد کرد، دختری که حاضر نیست به خاطر سوختگی شدید سر و بدن و از دست دادن دستش گریه کند؟ او به عکاس‌ها و روزنامه‌نگاران اجازه می‌دهد تا از وی به عنوان نماد اعتراض به واکنش فاجعه‌آمیز دولت به آتش‌سوزی باشگاه شبانه‌ی «کلکتیو» استفاده کنند.

کلکتیو به دلایل بسیاری اثر شاخصی است. این کارگردان در آثار پیشین خود هم به مسائل اجتماعی پرداخته است توتو و خواهرانش درباره‌ی بچه‌هایی است که در زاغه‌ای در بخارست با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند، و دنیا به روایت یون بی به مرد بی‌خانمانی می‌پردازد که کُلاژهایش پایش را به دنیای هنر باز می‌کند. اما در کلکتیو سبک فیلم‌سازیِ مشاهدتیِ نانو احساسات عمیق بینندگان را برمی‌انگیزد. این فیلم به لطف تدوین فشرده‌ و دلهره‌آورش چنان از فساد بی‌رحمانه پرده برمی‌دارد که برای همه‌ی بینندگان آشنا به نظر می‌آید و عصبانیتشان تا مدت‌ها پس از پایان نمایش آن در جشنواره‌هایی نظیر تورنتو و ونیز فروکش نخواهد کرد. این فیلم در عین حال ستایشی پرشور از روزنامه‌نگاری تحقیقیِ بی‌عیب‌ونقص، و در این مورد خاص روزنامه‌ی ورزشی «اسپورتس گازِتِ» بخارست و سردبیرش کاتالین تولونتان، است.

ماجرا با آتش‌سوزی باشگاه شبانه‌ی «کلکتیو» در سال 2015 شروع شد، حادثه‌ای که کشور را تکان داد و 27 کشته و بیش از 100 زخمی بر جای گذاشت. اما ناپذیرفتنی‌تر و دلخراش‌تر این بود که تعداد زیادی از مجروحانی که بعضی از آنها سوختگی‌های کوچکی داشتند، پس از مدتی بر اثر عفونت‌های باکتریایی در بیمارستان‌های نامجهز و آلوده جان باختند.

فیلم با تحقیق جامع تولونتان و همکارانش درباره‌ی علت درگذشت بیماران شروع می‌شود. این روزنامه‌نگاران پزشکان و پرستاران را تعقیب می‌کنند، عکس می‌گیرند، در نشست‌های مطبوعاتی سؤالات سختی می‌پرسند و با بازرگانان و سیاستمداران حرف می‌زنند تا به حقیقت پی‌برند. هر چند وزیر بهداشت خوش‌عکس عضو حزب سوسیال دموکرات درباره‌ی بیمارستان‌های پیشرفته‌ی کشور پُز می‌دهد اما حقیقت، تلخ، ناخوشایند و پیش‌پاافتاده است. حتی واحدهای سوانح و سوختگی هم آن‌قدر مجهز نبودند که از عهده‌ی رسیدگی به قربانیان پرشمار این حادثه برآیند.

اما بیمارستان‌ها مدت‌ها از روی غرور از صدور جواز انتقال بیماران به بیمارستان‌های مدرن‌تر در وین خودداری کردند. سرانجام، خبرنگاران تولونتان می‌فهمند که علت واقعی مرگ دست‌کم 37 نفر از مصدومان آتش‌سوزی، دادوستد شرم‌آور مواد ضدعفونی‌کننده‌ی رقیق‌شده است. همه‌ی شواهد نشان می‌دهد که پای دان کوندریا، مالک کارخانه‌ی هِگزی فارما، در میان است زیرا مواد ضدعفونی‌کننده در این کارخانه رقیق شده‌اند. پلیس از کوندریا بازجویی می‌کند و اندکی بعد جسد او را در تصادف رانندگی می‌یابند ــ از قرار معلوم، او خودکشی کرده است.

افشاگری این روزنامه، به کمک منابعی مثل حسابداران بیمارستان و افشاگر شجاعی به نام دکتر کاملیا رویو، برای بینندگان جذاب اما آزارنده است. این رسوایی به تغییر دولت می‌انجامد و دولت موقتی متشکل از متخصصان جایگزین سوسیال دموکرات‌ها می‌شود. یک مدافع حقوق بیماران به نام ولاد وویکولِسکو تا انتخابات بعدی به سمَت وزیر جدید بهداشت منصوب می‌شود. روی دیوار دفتر او عکسی از تدی اورسولینو به چشم می‌خورد.

وزیر جدیدِ مستقل به شکل خارق‌العاده‌ای با نانو همکاری می‌کند و امکان دسترسی او به جلسات غیرعلنی و تبادل نظر پرشور با کارکنان دفترش را فراهم می‌آورد؛ در نتیجه، بینندگان می‌توانند ببینند که ایجاد تغییر سیاسی چقدر دشوار است. ما شاهد درگیریِ وزیر با مخالفان سیاسی و دیوان‌سالاران شاغل در وزارت‌خانه هستیم و می‌بینیم که آنها سعی می‌کنند از زیرِ دستورهای او شانه خالی کنند. وزیر به تدریج می‌فهمد که همدستی گسترده‌ای میان مدیران بیمارستان و کل نظام پزشکی وجود دارد ــ او به این نتیجه می‌رسد که فساد فراگیر است. پایبندی او به اخلاق‌ و شفافیت، و بیزاری شدیدش از فساد، بارقه‌ی امید را در دل بینندگان روشن نگه می‌دارد که در نهایت عدالت اجرا خواهد شد و مدیران فاسد برکنار خواهند شد.

آیا همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود؟ سکانس‌های پایانی فیلم نشان می‌دهد که سوسیال دموکرات‌ها سازمان‌دهی می‌کنند و در شبکه‌های تلویزیونیِ چاپلوس به ضدحمله‌ای سرشار از دروغ روی می‌آورند. حملات آنها به وویکولِسکو حقیقت را وارونه جلوه می‌دهد. وقتی نتایج انتخابات اعلام می‌شود، بینندگان خودشان باید نتیجه بگیرند که چه تعداد از اصلاحات وزیر دوام خواهد آورد.

نانو و گروهش ۱۴ ماه فیلم‌برداری کردند و حتی مدت بیشتری را هم در اتاق تدوین گذراندند تا مستند تکان‌دهنده‌ای با ضرب‌آهنگی تند بسازند که احساس اضطرار را به بیننده منتقل می‌کند.

 

برگردان: عرفان ثابتی


دبرا یانگ منتقد سینمایی نشریات ورایتی و هالیوود ریپورتر است. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او با عنوان اصلی زیر است:

Deborah Young, ‘Collective: Film Review| Venice 2019’, The Hollywood Reporter, 12 September 2019.