تاریخ انتشار: 
1400/09/11

چگونه می‌توان با انکار تغییرات اقلیمی مقابله کرد؟

فیلیپ بال

aljazeera

چطور سر از این‌جا درآوردیم؟ چطور کار به جایی رسید که دمای هوا در بریتیش کلمبیا می‌تواند به 50 درجه‌ی سانتی‌گراد نزدیک شود، آتش‌سوزی در جنگل‌های حومه‌ی آتن منظره‌ای آخرالزمانی را ترسیم کند، سیل‌های خروشان اوضاع شهرهایی در بلژیک و آلمان را به هم بریزد ــ و با این همه، هیچ برنامه‌ی بین‌المللی‌ای برای قابل‌سکونت نگه داشتن کره‌ی زمین تا پایان این قرن وجود نداشته باشد، و معترضان و منتقدان را افراطی بخوانند؟

حرف مفت، به قلم پیتر استات (Peter Stott)، اقلیم‌شناس نامدار، به این پرسش پاسخ می‌دهد. از یک طرف، جزئیات فعالیت‌های او و همتایانش در چهار دهه‌ی گذشته، به‌ویژه در «هیئت بین‌دولتیِ تغییرات اقلیمی»، را شرح می‌دهد تا مشخص کند که آیا دنیا واقعاً با سرعتی خطرناک در حال گرم‌شدن است، و آیا علت اصلیِ این امر فعالیت‌های بشری است یا نه. از طرف دیگر، تلاش‌های مستمر ائتلافی از سیاستمداران، دانشمندان تک‌رو، هیاهوطلبان مخالف‌خوان و گروه‌های فشار وابسته به صاحبان صنایع برای بی‌اعتبار و تضعیف کردن فعالیت‌های گروه اول را افشا می‌کند ــ تلاش‌هایی که حتی اکنون هم ادامه دارد.

ما داریم به مرحله‌ای نزدیک می‌شویم که تلاش برای انکار گرمایش جهانی چیزی فراتر از بدبینی، بی‌مسئولیتی و منفعت‌طلبیِ شخصی است: چنین تلاش‌هایی کم‌کم دارد به جنایت علیه بشریت شبیه می‌شود. اما این به تنهایی توضیح نمی‌دهد که چرا هیچ اقدام مؤثری علیه تغییرات اقلیمی انجام نشده است. همه‌ی تقصیر را نمی‌توان به گردن چند دانشمند کج‌اندیش و مفسرِ پرهیاهو انداخت. اگر سیاستمداران، به خاطر منافع کوتاه‌مدت انتخاباتی، از زیرِ بارِ تصمیم‌های دشوار شانه خالی نمی‌کردند، اقدامات معدودی دانشمند کج‌فکر و صاحب‌نظرِ بی‌چاکِ دهن و اِعمال نفوذ شرکت‌های چندملیتی به هیچ وجه تا این حد مؤثر نبود. هنوز معلوم نیست که آیا سیاستمداران در اجلاس «کاپ 26» در گلاسکو در ماه نوامبر ــ که به نظر بعضی آخرین امیدِ ما برای جلوگیری از فاجعه است ــ به شکل متفاوتی رفتار خواهند کرد یا نه.[1]

منکران تغییرات اقلیمی (بدون ارائه‌ی دلیل و مدرک) اقلیم‌شناسان را متهم می‌کنند که بر اساس داده‌های سرهم‌بندی‌شده و الگوهای غیردقیق رایانه‌ای، روایت‌های جنجال‌برانگیز سرِهم کرده‌اند. ارزشمندترین وجه کتاب استات این است که نادرستیِ این اتهام را ثابت می‌کند. او ــ حتی گاهی با ارائه‌ی جزئیات بیش‌ازحد زیاد ــ نشان می‌دهد که دانشمندان از دهه‌ی 1980 به بعد با آهستگی و دقت به اجماع کنونی نزدیک شده‌اند: آنها دمای هوای ثبت‌شده در منابع گوناگون را با یکدیگر مقایسه کرده‌اند، تواناییِ الگوهای خود برای بازتولید الگوهای اقلیمیِ گذشته را سنجیده‌اند، حساسیت این الگوها نسبت به مفروضات گوناگون را بررسی کرده‌اند، و در داده‌های اقلیمی به دنبال «اثرانگشت‌ها»ی مشخصی گشته‌اند که می‌تواند تأثیرات انسانی را از تأثیرات طبیعی متمایز کند.

یکی از مقالات مهم استات، که در سال 1999 در نشریه‌ی «نِیچِر» چاپ شد، چنین اثرانگشتی را ارائه داد. من از اواخر دهه‌ی 1980 از دبیران این نشریه بوده‌ام، و دیده‌ام که چنین تحقیقاتی با چه دقتی انجام و ارائه می‌شود. دیده‌ام که دانشمندان با تمام قوا می‌کوشند تا مرتکب نتیجه‌گیری‌های شتاب‌زده نشوند؛ آنها سعی می‌کنند تا اجازه ندهند که احتیاط علمی فدای ترس‌ و هراس‌شان شود. تازه در سال 1995 بود که «هیئت بین‌دولتیِ تغییرات اقلیمی» اعلام کرد که «ارزیابی شواهد و مدارک حاکی از آن است که انسان تأثیر محسوسی بر آب‌وهوای دنیا دارد.» بیانیه‌ی اخیر این هیئت جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی‌گذارد: «بی‌تردید تأثیر فعالیت‌های انسانی جوِّ زمین، اقیانوس‌ها و خشکی را گرم‌تر کرده است.»

بعضی از مدافعان محیط زیست می‌گویند که دانشمندان بیش‌ازحد محتاط بودند و زنگ خطر را خیلی دیر به صدا درآوردند. اما توصیفات استات از مذاکرات «هیئت بین‌دولتیِ تغییرات اقلیمی» نشان می‌دهد که کارشان چقدر دشوار بوده است ــ آنها ساعت‌ها بر سر استفاده از کلماتی مثل «چشمگیر»، «احتمالاً» و «بی‌تردید» جروبحث کردند زیرا نمایندگان کشورهایی مثل عربستان سعودی که وضع موجود را به نفع خود می‌دانند خواهان تعدیل لحن بیانیه بودند. اما نباید این واقعیت را نادیده گرفت که سوداگران شک و تردید که به هیچ وجه دل‌نگرانِ دقت یا صداقت نیستند از هرگونه ابراز تردید دانشمندان سوءاستفاده می‌کنند.

تخریب خط‌ آهن بر اثر سیل در رِخ نزدیک به دِرنو در آلمان، اوت 2021. عکس: اینا فاسبندر/‌آژانس فرانس پرس/گتی ایمجز


منکران تغییرات اقلیمی استدلال‌های سست و ناموجهی ارائه کرده‌ و مخالفان خود را دروغگو خوانده‌اند. در یکی از غم‌انگیزترین فصل‌های کتاب، استات به بازگویی تجربیات خود به عنوان یکی از نمایندگان اعزامیِ بریتانیا به فرهنگستان علوم روسیه در ژوئیه‌ی 2004 می‌پردازد. در آنجا او و دیگر متخصصان، از جمله دیوید کینگ، مشاور ارشد علمی بریتانیا در آن زمان، با گروه رنگ‌ووارنگی از منکران تغییرات اقلیمی مواجه شدند. از بین آنها می‌توان به پی‌یِر کوربین، هواشناس دمدمی‌مزاج و خودرأی (و از مخالفان پرشور فعلیِ واکسیناسیون)، اشاره کرد که «روش عجیب‌وغریبِ خورشید‌محورِ خود برای پیش‌بینیِ آب‌وهوا...را تبلیغ می‌کرد.»

استات هشدار می‌دهد که «به خاطر حفظ امنیت بشر بر روی کره‌ی زمین، دیگر نمی‌توان هیچ رهبر قدرتمندی را که منکر تغییرات اقلیمی باشد تحمل کرد.» اما منظور او نه پوتین بلکه رفیقش، دونالد ترامپ، است که تا ژانویه‌ قدرتمندترین منکر دانش اقلیم‌شناسی در دنیا بود. خوش‌بختانه جو بایدن تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از معاهده‌ی 2015 پاریس درباره‌ی تغییرات اقلیمی را لغو کرد اما فقط یک آدم ساده‌لوح فکر می‌کند که مبارزه پایان یافته است.

این کتاب عمدتاً روایت شخصیِ یک اقلیم‌شناس از فعالیت‌های خود است و تحلیل و ترکیب چندانی در آن وجود ندارد. به نظر او، منکران تغییرات اقلیمی صرفاً موانعی در برابر دستیابی به حقیقت‌اند، نه پدیده‌هایی که فهم‌شان ضروری است. درک انگیزه‌ی شرکت‌های نفتی یا اندیشکده‌های محافظه‌کاری نظیر «بنیاد کوخ» یا «مؤسسه‌ی جورج سی مارشال» که با حمایت مالی آنها تأسیس شده‌اند دشوار نیست. اما در بریتانیا آنچه توجه مردم را به انکار تغییرات اقلیمی جلب می‌کند گروه کوچکی از متخصصان مخالف‌خوانی مثل جیمز دِلینگپول، شِرِل جِیکابز و پیتر هیچِنز است که در نشریاتی مثل «تلگراف»، «اسپِکتِیتِر» و «مِیل آن ساندِی» می‌نویسند ــ همان آدم‌ها و رسانه‌هایی که با اقدامات حیاتی برای جلوگیری از گسترش کووید-19 مخالفت کرده‌اند. همپوشانی این دو مسئله‌ی بی‌ربط آنقدر چشمگیر است که در واقع با مسئله‌ای روان‌شناختی سروکار داریم ــ نوعی هراس نامعقول، شاید، از هرچیزی که به نظرشان آزادیِ فردی را محدود می‌کند. شاید بعضی از «شکاکان» واقعاً حاشا می‌کنند، به معنای روان‌کاوانه‌ی خودداری از پذیرش یا مواجهه با جنبه‌هایی از واقعیت برای جلوگیری از احساس ناراحتی و نگرانی. بیماریِ عالم‌گیر کرونا واقعاً هولناک است، و تغییرات اقلیمی حتی از آن هم ترسناک‌تر است.

نزدیک شدن آتش‌سوزی به ساحل کوچیلی در حومه‌ی لیمنی در یونان در اوت 2021. عکس: تودوریس نیکولائو/آسوشیتد پرس


شگفت‌انگیزتر از همه دانشمندان تک‌رویی هستند که سرنوشت خود را به سرنوشت منکران تغییرات اقلیمی گره می‌زنند. البته اینجا هم پای مخالف‌خوانی در میان است. فِرِد سینگر و پاتریک مایکلز، دانشمندان محیط زیست، پیش از آنکه به چهره‌های سرشناسی در میان منکران تغییرات اقلیمی تبدیل شوند، می‌گفتند که سوراخ شدن لایه‌ی اوزون تقریباً هیچ ربطی به فعالیت‌های بشری ندارد. به قول استات، این حرف «چرت و پرتِ علمی» بود. اما انکار تغییرات اقلیمی سودآور است: سینگر و مایکلز از حمایت سخاوتمندانه‌ی شرکت‌های سوخت‌های فسیلی بهره‌مند بوده‌اند. اکنون گروه‌هایی از دانشمندان با استفاده از همان ترفندهای منکران تغییرات اقلیمی به مخالفت با اجماع درباره‌ی کووید-19 برخاسته‌اند: گلچین کردن شواهد و مدارک، سر دادن این شعار که «اجماع هیچ نقشی در علم ندارد» (ادعایی نادرست)، و پریدن از این شاخه به آن شاخه بعد از اثبات نادرستی حرف‌شان.

احتمالاً این حرف‌ها در میان مردم خریدارانی دارد: در میان آنهایی که مستعدِ توهم توطئه هستند و احساس می‌کنند که به حاشیه رانده شده‌اند. بین شکاکان به تغییرات اقلیمی و شکاکان به کووید-19 همگرایی وجود دارد. مقابله با این روندها به چیزی بیش از کسب اطلاعات نیاز دارد، و محتاج فهم مسئله از منظری روان‌شناختی است.

ایجاد انگیزه برای اقدام سیاسیِ هماهنگ در اندک زمان باقی‌مانده بسیار دشوار است. در سال 2004، استات در مقاله‌ای نشان داد که گرم‌تر شدن کره‌ی‌ زمین به راه افتادن امواج گرمای حاد تابستانی، نظیر آنچه سال قبل از آن رخ داده بود، را محتمل‌تر می‌کند ــ ایده‌ای بدیع که مبتنی بر اطلاعات احتمالیِ مهم بود، هرچند تعیین علل تک‌تک رویدادها ناممکن است. روزنامه‌ی «تایمز» هشدار داد که «تابستان توأم با گرمای سوزان بازخواهد گشت.»

و بی‌تردید چنین اتفاقی رخ داده است: اگر ما در بریتانیا می‌پرسیم که چرا از تابستان خبری نیست، داستان در آمریکای شمالی و اروپای جنوبی متفاوت است. استات درباره‌ی موج گرمای تابستان 2019 در اروپا می‌گوید: «امر غیرعادی داشت با سرعتی هولناک به امر عادی تبدیل می‌شد.» هیچ یک از ده سالی که گرم‌ترین سال‌های ثبت‌شده در تاریخ‌اند به قبل از سال 2005 بازنمی‌گردند؛ پنج سالی که در صدر گرم‌ترین سال‌های ثبت‌شده قرار دارند به سال 2015 به بعد بازمی‌گردند، و امسال هم که با آتش‌سوزی‌های شدیدِ خودبه‌خود و گرمای حاد همراه بوده به آنها خواهد پیوست. هنوز می‌توان از وخیم‌تر شدن اوضاع و وقوع فاجعه جلوگیری کرد، اما تنها به این شرط که ضمن تفویض اختیار به رهبران خود، چنین چیزی را از آنها مطالبه کنیم.

 

برگردان: عرفان ثابتی


فیلیپ بال نویسنده‌ی کتاب اسطوره‌های مدرن (۲۰۲۱) است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Philip Ball, ‘Hot Air by Peter Stott review- the battle against climate change denial’, The Guardian, 9 October 2021.


[1] این مقاله چند هفته قبل از برگزاری این اجلاس منتشر شد. [م]