بازار بورس ایران؛ تداوم چرخههای رونق و رکود
financialtribune
بازار بورس تهران بهار امسال را با رشد آغاز کرد و شاخص کل بورس به بیش از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد رسید اما بازار بورس با تابستان داغ سه سال پیش فاصلهی زیادی دارد، و ارزش دلاریاش کمی بیش از نصف ارزش آن در سال ۱۳۹۹ است. ارزش دلاریِ بازار بورس در اوجِ خود در مرداد ۱۳۹۹ بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار بود.
بعد از آن روز پرهیجان نوزدهم مرداد سال ۱۳۹۹ بخشی از سرمایهگذاران بورس که سود چشمگیری به دست آورده بودند، شروع به فروش سهام خود کردند و در فاصلهی کوتاهی بازار سقوط کرد و شاخص بازار از بالای دو میلیون واحد به کمتر از یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد رسید. تعداد زیادی سرمایهگذارِ عمدتاً کمتجربه که پولهایشان را از بازارهای دیگر بیرون کشیده و با تشویق دولت وارد بورس کرده بودند، زیان سنگینی متحمل شدند.
بورس همواره بازاری پرمخاطره است اما بورس تهران در یک دههی گذشته به علت بحران هستهای و رکود حاکم بر اقتصاد ایران چند دورهی بحرانی را پشت سر گذاشته است. یک بار در اسفند ۱۳۹۳ ارزش بازار بورس از ۳۸۶ هزار میلیارد تومان با کاهشی ۲۵ درصدی به ۲۹۰ هزار میلیارد تومان رسید. در این دوره شاخص بورس از حدود ۸۹ هزار واحد به حدود ۶۱ هزار واحد کاهش پیدا کرد. این افت شدید شاید بدترین سقوط این بازار تا آن تاریخ به حساب میآمد و طیف گستردهای از تازهواردان به بورس با زیان هنگفتی مواجه شدند.
این اتفاق در حالی رخ داد که بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲ شاخص بورس بهسرعت در مدار رشد قرار گرفت و شاخص بورس که در کمتر از چند ماه دوبرابر شد. این رشد سریع در سایهی امید به حل بحران هستهای و کاهش تحریمها باعث شد تا عدهی زیادی از مردم سرمایههای خود را وارد بورس کنند. اما در پی طولانی شدن مذاکرات، امیدِ مردم کمکم رنگ باخت و اعتماد سرمایهگذاران کم شد. از طرف دیگر، کاهش قیمت هر بشکهی نفت به حدود ۵۰ دلار و کاهش قیمت مواد اولیهی صادراتی، که به قیمتهای جهانی وابسته است، باعث شد تا ضربهی واردشده به بورس تشدید شود.
بعد از آن تا زمستان سال ۱۳۹۴ شاخص بورس همچنان نزولی بود اما بعد از آغاز اجرای برجام، بازار بورس دوباره در مسیر رشد قرار گرفت و بازدهیِ این بازار در حالی به حدود ۲۷ درصد رسید که کمتر کسی این وضعیتِ نویدبخش را پیشبینی کرده بود.
این شرایط کمابیش در سالهای بعد ادامه یافت تا آنکه در سال ۱۳۹۷ آمریکا از برجام خارج شد و شاخص بورس تنها طی یک ماه از بالای ۹۶ هزار واحد به کمتر از ۹۲ هزار واحد کاهش یافت و در این مدت بهعلت بیاطمینانی بازار مقدار زیادی از سرمایههای خرد از بازار خارج شد. مدتی بعد بسیاری از مردم به دلیل نگرانی از احتمال بروز جنگ، سرمایههای خود را از بانکها بیرون کشیدند تا در داراییهای کمریسکترِ دیگری مثل ارز و طلا و سهام سرمایهگذاری کنند. بازار ارز، طلا و سهام در این دوره با رشد شدیدی مواجه شد. در روزهای پایانیِ شهریور ۱۳۹۷ موج تازهای در بازار بورس راه افتاد و طی یک هفته شاخص بورس به ۱۹۵ هزار واحد رسید. هجوم سرمایههای خرد به بازار بورس چنان زیاد بود که در مهرماه ارزش معاملات بورس به رقم بیسابقه و تاریخیِ دو هزار میلیارد تومان در یک روز رسید. ترس از کاهش ارزش ریال باعث شد تا بخشی از سرمایهی مردم به سمت بازار سهام حرکت کند اما با شروع تحریمهای نفتیِ آمریکا علیه ایران در میانهی پاییز کمکم بازار نزولی شد و بورس سال را با ۱۷۵ هزار واحد به پایان برد.
اگر قیمت ارز افزایش یابد قیمت سهام شرکتهایی که محصولات آنها صادر میشود، بیشتر میشود و بر عکس قیمت سهام شرکتهایی که مواد اولیه وارد میکنند، کاهش مییابد.
سال ۹۸ که از راه رسید، موجها کم شد. در این سال بیش از ۵ هزار میلیارد تومان سهام عرضهی اولیه یا همان شرکتهای جدید وارد بازار شد که ۲/۵ برابر سال قبل از آن بود. این رشد بزرگ باعث شد که ارزش سهام در بازار به میزان چشمگیری افزایش یابد. دلیل این اتفاق این بود که ارزش اولیهی سهام معمولاً بسیار پایینتر از قیمت آنها در بازار است و به همین علت، به گفتهی مدیران بورس، عرضهی این سهام نزدیک به ۵۰ هزار میلیارد تومان به ارزش بازار سهام اضافه کرد.
هرچند بورس چند تکانه را در سال ۹۸ تجربه کرد اما در مجموع سال نسبتاً باثباتی را پشت سر گذاشت. حضور ناوهای جنگیِ آمریکایی در خلیج فارس در میانهی اردیبهشت به نگرانی از شروع جنگ دامن زد و ترس بر بازار حاکم شد، چنانکه صفهای فروش سهام تا مدتی شلوغ بود. اعلام خبر افزایش قیمت بنزین به لیتری سه هزار تومان و انتظارات تورمیِ همراه آن نیز، باعث جلب نظر سرمایهگذاران به بورس شد. خبر مرگ قاسم سلیمانی در دیماه و نگرانی از احتمال بروز جنگ نیز شوکی به بازار وارد کرد و بازار نزدیک به ۹ درصد از ارزش خود را از دست داد. مدت کوتاهی بعد از اعلام مواضع ایران و آمریکا و اطمینان از برطرف شدن خطر جنگ، شاخص بازار بورس دوباره روند صعودی گرفت تا وقتی که در اواخر بهمنماه نشانههای بیماری همهگیر کووید در ایران ظاهر شد و در سال ۹۹ به اوج خود رسید. در این دوره بهرغم چند شوک نسبتاً بزرگ، بازار بورس با رشد خیرهکنندهی ۱۸۷ درصد مواجه شد و شاخص کل بورس از حدود ۱۷۸ هزار واحد به بیش از ۵۱۲ هزار واحد رسید.
ورود نقدینگیِ جدید از بازارهای موازی به بازار سرمایه، افزایش قیمت ارز که از یک سال پیشتر آغاز شده بود و عرضهی شرکتهای تازه (عرضهی اولیه) سبب شد تا بازار سهام سال پررونقی را پشت سر بگذارد، در حالی که وضعیت اقتصاد کلان چندان مساعد نبود.
با ادامهی این روند در سال ۹۹ و رسیدن شاخص کل بورس به بالای دو میلیون واحد در مرداد ماه، بازار بورس ناگهان بخش زیادی از ارزش خود را در مدت کوتاهی از دست داد.
سال ۱۴۰۰ یکی از سالهای سخت بورس بود؛ از یک طرف، اعتماد عمومی به دعوت دولت برای سرمایهگذاری در بورس به علت شوک بزرگ سال قبل خدشهدار شده بود و از طرف دیگر، ادامهی مناقشه دربارهی برجام، افزایش نرخ دلار، انتخابات ریاستجمهوری و بیماری کووید سبب شد تا بورس با مجموعهی بزرگی از ریسکها روبهرو شود. در این سال بورس رشد چندانی نداشت و شاخص کل بورس در مرز یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد باقی ماند.
سال ۱۴۰۱ هم سال سختی برای بازار بورس بود. بحران در روابط خارجی، احیا نشدن برجام، تورم سنگین و بیثباتیِ اقتصادی فشار زیادی به بازار بورس وارد کرد. با این حال، شاخص بورس با رشدی بیش از ۴۰ درصد نزدیک به ۵۴۰ هزار واحد افزایش یافت و به بالای یک میلیون و ۹۰۰ هزار واحد رسید. البته در نیمهی اول سال شاخص کل بازار نزولی بود اما در نیمهی دوم سال در مدار رشد قرار گرفت و در زمستان بهسرعت افت نیمهی اول را جبران کرد. اعتراضات گستردهی جنبش «زن، زندگی، آزادی» بهعنوان یکی از ریسکهای سیاسی و اجتماعی بازار را تحت تأثیر قرار داد و بورس روزهای پرنوسانی را سپری کرد.
هرچند در بهار امسال بورس تهران در مسیر رشد سال گذشته قرار دارد اما همچنان سایهی سیاست بر بورس سنگینی میکند. در یک دههی گذشته بازار بورس بهشدت از شرایط سیاسیِ داخلی و پروندهی هستهای متأثر بوده اما در بهار امسال فشار ریسک ناشی از این دو عامل بسیار کم بوده است.
عوامل رونق و رکود بورس
بازار بورس تحت تأثیر بازار «کالاهای جهانی» قرار دارد که بر تمامیِ صنایع صادراتی و وارداتی اثرگذار است. «کالاهای جهانی» محصولات و مواد اولیهای هستند که در ساخت محصولات پیچیدهتر یا محصولات نهایی کاربرد دارند. برای مثال، میتوان از مواد لازم در ساخت انواع فلزات، و تولید محصولات کشاورزی مثل گندم و ذرت و شکر، و محصولات نفتی و پتروشیمی نام برد.
هرچند بورس ایران ارتباط کمی با بازار جهانیِ سهام دارد و محیط آن کموبیش ایزوله است اما رونق و رکود در بازار جهانیِ مواد اولیه تأثیر معناداری بر بازار سهام داخلی و تغییرات شاخص بورس دارد. برای نمونه، میتوان وقوع جنگ اوکراین و افزایش کوتاهمدت قیمت محصولات شیمیایی و فلزی را مثال زد که باعث بهبود انتظارات نسبت به بازدهیِ شرکتهای صادراتی شد و افزایش قیمت سهام و رشد شاخص بورس تهران را به همراه داشت.
این فقط مربوط به کالاهای صادراتی نیست بلکه صنایعی هم که مواد اولیهشان وارداتی است از همین معادله پیروی میکنند و افزایش یا کاهش قیمت جهانیِ این کالاها با فرض ثبات در هزینههای تولید به کاهش یا افزایش سودآوریِ شرکتهای داخلی میانجامد. از میان مهمترین کالاهای جهانی که بر بازار سهام ایران تأثیر محسوسی دارند میتوان به فلزات و مواد معدنی، نفت و مشتقات آن اشاره کرد. سهم صنایع فولاد و پتروشیمی در بازار سهام ایران چشمگیر است و بنابراین افزایش یا کاهش قیمتهای جهانیِ فلزات و محصولات پتروشیمی تأثیری جدی بر شاخص بورس تهران دارد.
علاوه بر این، نرخ ارز نیز بر کالاهای صادراتی و وارداتی تأثیر مهمی دارد و با افزایش نرخ ارز، بازدهیِ شرکتهای صادراتی و وارداتی بورس افزایش یا کاهش پیدا میکند.
افزون بر این، ثبات یا بیثباتیِ اقتصاد کلان نظیر رشد نقدینگی، نرخ بهره و نرخ تورم نیز ارزش سهام شرکتها را تحت تأثیر قرار میدهد. مثلاً اگر اقتصاد در شرایط باثباتی باشد و نقدینگی نیز افزایش پیدا کند بهطور طبیعی بخشی از این نقدینگی تقاضا را در بازار افزایش میدهد و میانگین قیمت سهام بیشتر خواهد شد. یا اگر قیمت ارز افزایش یابد قیمت سهام شرکتهایی که محصولات آنها صادر میشود، بیشتر میشود و بر عکس قیمت سهام شرکتهایی که مواد اولیه وارد میکنند، کاهش مییابد.
میزان سودآوری، فروش، میزان داراییها و بدهیها و سرمایهی شرکتها نیز از دیگر عوامل مؤثر در قیمت سهام بنگاههاست.
فراز و فرود بازار بورس در چند سال اخیر نشان میدهد که شاخص بازار بورس نسبت به وضعیت اقتصادی بهشدت حساس است و با بحرانی شدن وضعیت اقتصادی شاخص بورس بهسرعت تغییر میکند و انتظار پایدار ماندن شاخص بازار بورس در شرایط رکود اقتصادی چندان منطقی نیست.
بخش عمدهی بازار بورس در اختیار صنعت نفت و پتروشیمیها و صنایع فلزی و معدنی است که اکثر آنها دولتی هستند. اکثر این شرکتها محصولات صادراتی دارند اما قیمت دلارشان از سوی دولت تعیین میشود. قیمت هر دلار در بازار مبادلهی ارز حدود ۳۸ هزار تومان است که با نرخ بازار آزاد که حدود ۵۰ هزار تومان است، فاصله دارد.
به همین علت، کارشناسان بازار سرمایه معتقدند که بازار سرمایه به اندازهی افزایش قیمت دلار رشد نکرده است و این ظرفیت وجود دارد که ارزش دلاریِ بازار بورس حدود ۵۰ میلیارد دلار افزایش یابد و این در صورتی است که شرایط اقتصادی ثابت بماند و وضع فعلی ادامه پیدا کند.
ایران با تورم سنگین و کسریِ بودجه دستوپنجه نرم میکند و این مشکلات میتواند از جذابیت بازار بورس بکاهد اما به عقیدهی کارشناسان بازار سرمایه، اگر دولت بتواند تحولی در پروندهی هستهای ایجاد کند و با رفع یا کاهش تحریمها شرایط اقتصاد کشور را بهبود بخشد، میتوان به افزایش سرمایهگذاری در این بازار امیدوار بود.