«فکرة»، نشریهی ادبی و فرهنگیِ فلسطینی که میخواهد راوی امروز باشد
fikra-magazine
«فکرة» نشریهی فرهنگی، ادبی و هنریِ مستقلی است که در سال ۲۰۲۲ تأسیس شد و در رامالله در کرانهی باختری منتشر میشود. این نشریه که به دست فلسطینیها اداره میشود بستری برای انعکاس آثار ادبی و هنریِ فلسطینیها در سراسر جهان است. «فکرة» هدف خود را انتشار بدون سانسور آثار تعریف کرده و از ابتدا به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر شده است. عایشه حامد و کوین کروتر بنیانگذاران این نشریهاند، نشریهای که یکی از مجلات ادبی و فرهنگیِ وزین و محبوب جهان عرب است.
عایشه حامد و کوین کروتر هر دو نیمهفلسطینی ــ نیمههلندیاند و قبلاً دیپلمات دولت هلند بودند و به نمایندگی از طرف وزارت خارجهی هلند در کشورهای مختلفی، بهویژه در خاورمیانه، کار کردند. این دو میگویند تجربهی کار در دستگاه دیپلماسیِ یک دولت غربی به آنها نشان داد که بسیاری از پروژههای کشورهای غربی در فلسطین که روی کاغذ مناسب به نظر میرسد، در عمل بیثمر میماند و گاه حتی به نتیجهای معکوس میانجامد. سالها کار در این حوزه آنها را که میخواستند فضایی مؤثر و مفید برای همکاری میان فلسطینیها ایجاد کنند، نوامید کرد. بنابراین، هر دو از شغلِ خود استعفا کردند و به رامالله رفتند تا شاید کار مؤثری انجام دهند.
تحقیقاتِ آنها نشان داد که یکی از خلاءهای موجود در میان فلسطینیها عبارت است از کمبود نشریاتِ فرهنگی، ادبی و هنریِ مستقل و بدون سانسوری که از دست گذاشتن روی موضوعات حساس نهراسند. نشریاتی حرفهای که به فلسطینیها در سراسر جهان فرصت دهد تا تجربیاتِ خود را با یکدیگر در میان گذارند و بیهول و هراس از رؤیاها، آرزوها، نومیدیها و تلخیهای خود بنویسند و آثاری خلق کنند. حامد و کروتر هر دو به «قدرت واژهها» ایمان دارند و معتقدند که واژهها میتوانند باور افراد را تغییر دهند، گفتوگوی واقعی را امکانپذیر سازند و میان مردمی پراکنده در چهارگوشهی دنیا فضای مشترکی ایجاد کنند. حامد و کروتر بزرگانِ ادبی و روشنفکریِ فلسطین ــ از جمله محمود درویش، غسان کنفانی و ادوارد سعید ــ را ارج مینهند و از آنها میآموزند، اما تأکید میکنند که «فرزند زمانهی خود هستند» و در این نشریه به امروز از دریچهی امروز مینگرند. با عایشه حامد گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
***
فرناز سیفی: کم نیستند افرادی که نمیتوانند به فلسطین ورای جنگ و بحران میان اسرائیل و فلسطین نگاه کنند. در بسیاری از رسانههای جهان، به ندرت میتوان مطلب یا بحثی دربارهی فلسطین و فلسطینیها دید که به جنگ و بحران ربط نداشته باشد. بهعنوان یک فلسطینی چطور با این وضعیت مواجه میشوید؟ آیا فلسطینیها این وضعیت را هم نوعی بیاعتنایی به خود و تاریخ و فرهنگ و هنرشان میدانند؟
عایشه حامد: با شما موافقام که تعداد زیادی از مردم نمیتوانند فلسطین و ما فلسطینیها را ورای مسئلهی فلسطین و اسرائیل ببینند. به نظر من، این هم بخشی از معیارهای دوگانه و نژادپرستیِ پیچیدهای است که مردم فلسطین دهههاست با آن مواجهاند. کماکان فلسطینی ــ نه تنها از سوی دشمنان بلکه حتی از سوی حامیانِ خود ــ به کلیشهها و برچسبهایی منفی مثل «تروریست» یا «قربانی» تقلیل داده میشود. اشغالگری و ستمی که فلسطینی تجربه میکند، تنها معلول اسرائیل و و رفتارهایش نیست. واقعیت این است که ریشهی این امر را باید در «شمال جهانی» و دههها سیاست نژادپرستانه علیه فلسطین جست. مردم فلسطین به ندرت فرصت دارند که خود را آنطور که هستند، با همهی تنوع و علایق و باورها و تفاوتهایشان، نشان دهند. فلسطینیها نه تنها در نتیجهی سالها اشغال و ستم در سراسر جهان پراکنده شدهاند، بلکه تصویر عمومیشان نیز از سوی جهان تعریف و تبیین شده است. اما مردم فلسطین پیوسته در حال مبارزه با این تصویر کلیشهای هستند. من مجلهی فرهنگی و ادبیِ «فکرة» را بخشی از این جنبش مدنیِ مقاومت علیه کلیشهسازی از فلسطین و فلسطینیان میدانم ــ کوششی برای این که گوشهای از این تنوع استعدادها و تواناییهای ادبی و هنریِ فلسطینیها را ثبت و منتشر کنیم و در اختیار مخاطب قرار دهیم. ما در مجلهی خود نمیخواهیم به کسی دربارهی فلسطین و تاریخش آموزش دهیم، بلکه دنبال روایت کردن و منتشر کردن داستانها، ناداستانها، عکسهای هنری و … هستیم که نمادی از رؤیاها، سوگها، آرزوها، خشمها، دغدغهها و مسئولیتهای ما فلسطینیها است. خود را ورای این کلیشهها و برچسبها روایت میکنیم تا خود را به دستِ خودمان در جامعهی جهانی بازتعریف کنیم.
در وبسایت مجلهی خود به روشنی میگویید که از هیچ دولت و نهاد خارجیای کمک مالی دریافت نمیکنید. چرا حتی از نهادهای غیردولتی هم پول نمیگیرید؟ بدون منابع مالیِ مداوم، چطور توانستید به انتشار مجله ادامه دهید؟
واقعیتِ محضی دربارهی رسانهها در فلسطین وجود دارد و آن هم مسئلهی سانسور دولتی است. سانسوری که گاه علنی و گاه غیرعلنی است و خیلی وقتها هم نویسنده را به خودسانسوری وا میدارد. ما تصمیم گرفتیم که در «فکرة» بستری را فراهم کنیم تا تعداد بیشتری از نویسندگان و شاعران بتوانند با خودسانسوریِ کمتری نوشتههایشان را منتشر کنند. تحلیل ما این بود که اگر از نهادی خارجی بودجه بگیریم، انتشار بدون سانسور آثار سختتر میشود. پذیرش کمک مالی، خواه از سوی دولتی خارجی یا نهادی غیردولتی، در عمل استقلال رسانه را تا حدی زیر سوال میبرد و سایهی وابستگیِ سیاسی بالای سرِ نشریه سنگینی خواهد کرد. ما واقعاً میخواستیم فضایی را فراهم کنیم تا هنرمندان و نویسندگانِ فلسطینی بتوانند خودشان باشند و کمتر بترسند. بنابراین، کارزار تأمین مالیِ جمعی راه انداختیم، نسخهی چاپیِ مجله را در کتابفروشیها میفروشیم و برای مطالعهی کل مطالب نسخهی آنلاین حق اشتراک دریافت میکنیم. هرچند مشکل پرداختِ آنلاین بینالمللی برای نشریهای در داخل فلسطین همچنان پابرجا است، اما بسیاری از افراد مشترک نسخهی آنلاینِ نشریهی ما هستند. برای ما از ابتدا مهم بود که دستمرد معقول و مناسبی به نویسنده و هنرمند و شاعر بپردازیم. برای ما مهم است که فرهنگی را ترویج کنیم که در آن هنر و ادبیات ارزشمند به شمار میرود و هنرمند و نویسنده بابت زحمتِ خود دستمزد میگیرند و مجانی کار نمیکنند.
این روزها وضعیت تحریریهی مجلهی شما چطور است؟ آیا سانسور آشکار و پنهانی که از آن حرف میزنید در ماههای اخیر تغییر کرده است؟
برای ما از ابتدا مهم بود که دستمرد معقول و مناسبی به نویسنده و هنرمند و شاعر بپردازیم. برای ما مهم است که فرهنگی را ترویج کنیم که در آن هنر و ادبیات ارزشمند به شمار میرود و هنرمند و نویسنده بابت زحمتِ خود دستمزد میگیرند و مجانی کار نمیکنند.
در هفتههای اول جنگ بعد از هفتم اکتبر، همهی ما در بهت و حیرت بودیم و سعی میکردیم که با این دلشکستگی و ویرانیِ تازه کنار بیاییم. چند هفتهی بعد بهتدریج سیلی از پیام از فلسطینیها در گوشهوکنار دنیا دریافت کردیم. در این روزهای هولناک، مطالعهی داستانها و مطالبِ نشریهی ما برای لحظهای به آنها آرامش میدهد، و فرصتی مییابند تا برای فلسطینِ فرداها، رؤیابافی کنند. کم نبودند فلسطینیانی که با مهربانی میپرسیدند چطور میتوانند به ما کمک مالی کنند تا سرپا بمانیم. اما این واقعیت هم وجود داشت که بعضی از اعضای تحریریه یا همکارانِ ما تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار گرفتند (بعضی از سوی اسرائیل و بعضی از سوی فلسطین) زیرا فشار سانسور به نشریات در فلسطین افزایش یافته است. بعضی از همکارانِ ما مجبور شدند که مدتی پنهان شوند و دست از کار کردن بکشند. ما عملاً بخشی از تحریریهی خود را از دست دادیم. ناچار شدیم که فراخوانی صادر کنیم و از تعدادی ویراستار داوطلب کمک بگیریم تا بتوانیم به انتشار نشریه ادامه دهیم. کار ترجمهی مطالب را بین خودمان تقسیم کردیم و کوشیدیم تا در این دورانِ سخت یار و یاور یکدیگر باشیم و با همکاری از حس استیصال و تنهاییِ خود بکاهیم. اگر توانستهایم به انتشار نشریه ادامه دهیم، به لطف حمایت و کمک فلسطینیها در گوشهوکنار فلسطین و جهان بوده است.
آیا برآوردی دارید که نشریهتان خارج از خاورمیانه چقدر خواننده دارد؟
بر اساس بررسیها و نظراتی که دریافت میکنیم، میتوان گفت خوانندگانِ زیادی داریم که نه در خاورمیانهاند و نه هیچ پیشینهای در خاورمیانه دارند. «فکرة» به بسیاری از علاقهمندان خارج از این منطقهی جغرافیایی فرصت داده است تا ورای سرخط اخبار و کلیشهها، با افکار و علایق و ادبیات و هنر و خواستههای مردم فلسطین آشنا شوند و تصویری متفاوت و واقعی از فلسطینیها را ببینند. با این حال، مخاطب اصلیِ ما خارجیها نبودند و نیستند. ما میخواهیم خودِ فلسطینیها با سانسور کمتر، با همهی تنوع و اختلافات و شباهتهایشان، بنویسند و خلق کنند و آثار یکدیگر را بخوانند.
پس چرا «فکرة» از ابتدا به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر شده است؟
سالها اشغال، فلسطینیها را به معنای واقعیِ کلمه در سراسر جهان پراکنده کرده است. دیاسپورای فلسطینی ناچار خود را از نو در سرزمینهای دیگری تعریف کرده است و در نتیجه بسیاری از فلسطینیهای مهاجر عربی را آنقدر خوب بلد نیستند که به این زبان بخوانند یا بنویسند. برای ما مهم بود و هست که بستری برای «همهی فلسطینیها» باشیم. انتشار دوزبانهی مجله این فرصت را فراهم کرد که هم تعداد بیشتری از هنرمندان و نویسندگانِ فلسطینی بتوانند با ما همکاری کنند و هم شمار بسیار بیشتری بتوانند مطالبِ ما را بخوانند. نسخههای عربی و انگلیسی هیچ تفاوتی با هم ندارند؛ و طبعاً خوشحالایم که بسیاری از دیگر کسانی هم که عربزبان نیستند میتوانند مجلهی ما را مطالعه کنند.
آثار مورد نظر را چطور انتخاب میکنید؟ برای انتشار آثار چه معیارها و محدودیتهایی دارید؟ آیا در نشریه بر موضوعات خاصی تمرکز میکنید؟
هر کسی که هویت یا بخشی از هویتِ خود را فلسطینی میداند، میتواند آثارِ خود را برای انتشار به «فکرة» بفرستد. این آثار میتوانند داستان کوتاه، شعر، مقاله، ناداستان، مصاحبه یا دربارهی هنرهای تجسمی باشند. قاعدهی ما این است که مخاطب اصلی اثر فلسطینیها باشند. علاوه بر آن، به کیفیت اثر توجه میکنیم تا وزین باشد. برای ما کیفیت بسیار مهمتر از کمیتِ آثاری است که منتشر میکنیم. ما سالی صدها اثر منتشر نمیکنیم، اما هر اثری که منتشر میکنیم به جز خودِ نویسنده و هنرمند از زیر دستِ حداقل دو مترجم، دو ویراستار و دو عضو هیئت سردبیری گذشته و بارها ویرایش شده است. این روند وقتگیر است، اما به نظر ما به زحمتش میارزد و به ما امکان میدهد تا قاطعانه پای انتخابهایمان برای مجله بایستیم. غیر از این، دربارهی موضوع سختگیری نمیکنیم؛ موضوع اثر میتواند هر چیز ریز و درشتی در زندگی باشد.
فلسطین تاریخ ادبی و هنریِ بسیار غنیای دارد. به نظرتان این روزها هنرمندان و نویسندگانِ فلسطینی چه نقش و تأثیری بر تغییر و تصحیح روایت رایج دربارهی مردم فلسطین دارند؟ در این مسیر با چه چالشها و مشکلاتی مواجهاند؟
با توجه به افزایش سانسور در ماههای گذشته، ما بر این باوریم که تقویت صدای فلسطینیان از همیشه مهمتر شده است. آثاری که در ماههای اخیر دریافت کردهایم اغلب تلختر، نومیدانهتر و سرشار از حس خشم و دلشکستگیاند. با این حال، هنوز میتوان باور به مقاومت در برابر نابودیِ فلسطین و هویتِ فلسطینی را لابهلای این آثار دید. در ماههای اخیر آثاری دریافت کردیم که مُلهَم از بعضی اعضای خانوادهی نویسندگان بود که یا در غزه کشته شدهاند یا دارند اوضاع هولناکی را از سر میگذرانند. این روزها بیش از همیشه میبینیم که هنرمندان و نویسندگان فلسطینی دیگر نمیخواهند خاموش باشند، قلمشان به ابزار مقاومت تبدیل شده است و دیگر نمیخواهند اجازه دهند که دیگران راویِ زندگی و خواستهها و رؤیاهای آنان باشند. آثاری که این روزها دریافت میکنیم یا در دیگر نشریات میخوانیم، از همیشه تلخترند و انگار هر کلمه همچون خنجری تیز در قلبتان فرو میرود.
فکر میکنم که در ماههای اخیر صدای خودِ مردم فلسطین در رسانههای دنیا بیش از پیش بازتاب یافته است. نویسندگان و هنرمندان فلسطینی در این امر نقش بسزایی داشتند: نویسندگان و هنرمندانی که سرزمین و تاریخِ خود را میشناسند، آثار بزرگان معاصر خود، از جمله محمود درویش، غسان کنفانی و فدوی طوقان را به خوبی مطالعه کردهاند و دربارهی امروز با همهی واقعیتها و پیچیدگیها و ویژگیهایش آثاری خلق میکنند. میخواهم از خوانندگانتان دعوت کنم که برای مثال مقالههای صریح و مؤثر محمد آلکرد یا این مطلب بیاندازه شجاعانهی مریم مسعود را در مجلهی ما مطالعه کنند. اینها مثالهای خوبی است از طرز نگرش نسل جدید نویسندگان و هنرمندان و روشنفکرانِ فلسطینی به دنیای امروز.
من به فلسطینیها افتخار میکنم که همچنان در برابر ظلم و بیعدالتی ایستادهاند؛ هرچند هزینهی سنگینِ مقاومت را هموطنانِ ما در نوار غزه میپردازند، اما نهادها و افراد و نشریات و جریانهای ریز و درشتِ اجتماعی و فرهنگی نیز در حد خود میکوشند تا در برابر ظلم سر خم نکنند. «فکرة» هم در این میان بستر کوچکی است برای انتشار افکار و اندیشهها و هنرها و صدای شجاعانهی هنرمندان و نویسندگانِ فلسطینیای که نمیخواهند به ظلم و سانسور دولتی و غیردولتی تن دهند.