تاریخ انتشار: 
1403/06/19

شرکت‌های نفتی چگونه سر خبرنگاران شیره می‌مالند

مالی تافت

drilled

«از انتشار این گزارش جلوگیری کن.»
این جمله‌ای است که اَلِن جِفِرز، مدیر امور رسانه‌ای شرکت نفتیِ اکسان‌موبیل، در اکتبر ۲۰۱۶، به رئیس دفتر خبرگزاریِ رویترز در هیوستون گفت، یعنى حدود یک سال پس از آنکه وبسایت «اینساید کلایمت نیوز» (InsideClimate News)، روزنامه‌ی «لس‌ آنجلس تایمز» و دانشکده‌ی روزنامه‌نگارىِ دانشگاه کلمبیا شروع به انتشار گزارش‌های افشاگرانه‌ای درباره‌ی کارزار چند دهه‌ای اکسان‌موبیل برای انکار اقلیم‌شناسی کردند.

رئیس دفتر رویترز بیانیه‌ا‌ی مطبوعاتی از «مرکز رسانه و دموکراسی» به جفرز ارسال کرده بود، حاوى شکایت این گروه به اداره‌ی مالیات مبنى بر اینکه نهادی غیرانتفاعی به نام «شورای تبادل قانون‌گذاریِ آمریکا» با اِعمال نفوذ به نفع سیاست‌های انکار تغییرات اقلیمیِ اکسون سوء‌استفاده کرده است. (خبرنگار رویترز به درخواست‌ها برای اظهار نظر پاسخ نداد.)

جفرز نوشت: «این گزارشِ نادرست خوانندگانِ شما را گمراه‌ می‌کند و بخشی از هدف علنیِ کنشگران براى بى‌اعتبار کردن شرکتی قانون‌مدار است که شغل‌ها و کسب‌وکارهای اقتصادیِ قابل‌توجهی را برای کشور و دنیا ایجاد می‌کند و محصولی را فراهم می‌آورد که نمی‌توانیم بدون آن زندگی کنیم.»

رئیس دفتر رویترز در پاسخ گفت: «هِی رفیق، من فقط گفتم کسی از من خواسته که در مورد آن گزارشى تهیه کنم. نگفتم که قرار است گزارشی منتشر شود.»
جفرز عذرخواهی کرد («فکر کنم به قهوه‌ی بیشتری نیاز دارم ... باز هم بابت جار و جنجال متأسف‌ام») و مکالمات را به سینتیا وایت، مدیر امور دولتی اکسان‌موبیل، ارسال کرد.

وایت پاسخ داد: «این خیلی عالی است.» او به شوخی گفت که همه‌ی کارمندان اکسان باید امضای ایمیل خود را طورى عوض کنند تا شامل ادعاهای جفرز در مورد فعالانی باشد که تلاش می‌کنند تا غول نفتی را بى‌اعتبار کنند.

این مکالمه بخشی از مجموعه‌ای از ۴۷۰۰ سند داخلیِ صنعت نفت و گاز است که توسط دموکرات‌های کمیته‌ی نظارت مجلس نمایندگان آمریکا در اواخر آوریل و درست قبل از جلسه‌ی دوجانبه‌ى مجلس با کمیته‌ی بودجه‌ی سنا منتشر شد، با عنوان «انکار، اطلاعات گمراه‌کننده و دوپهلوگویى: تلاش‌هاى فزاینده‌ی غول‌هاى نفتى برای اجتناب از پاسخ‌گویى در قبال تغییرات اقلیمى.» این اسناد دومین بخش از یافته‌های تحقیقات کمیته‌ی نظارت مجلس در مورد کارزار صنعت نفت برای فریب افکار عمومى درباره‌ى تأثیر محصولاتشان بر بحران اقلیمى است.

به‌عنوان یک خبرنگار، خوشحال‌ام که می‌بینم شرکت‌هایی که اخبارشان را منتشر می‌کنیم در خفا درباره‌ی روزنامه‌نگاران صحبت می‌کنند. این اسناد طیف گسترده‌ای، از مطالب مربوط به استراتژیِ بازاریابیِ شرکت‌ها تا تنش‌هاى داخلی در هنگام دعواى مدیران با همکاران و خبرنگاران، را شامل می‌شود. باید اعتراف کنم که از مشاهده‌ی برخی از این اسناد خیلی خوشحال‌ام، از سند مربوط به ابراز ناامیدی مدیران ارشد شِل از مدیر عامل این شرکت نفتی تا اظهار نارضایتىِ دَرِن وودز، مدیرعامل اِکسان، از نحوه‌ی فاصله‌گذاری در یک سند‌.

این اسناد همچنین نشان می‌دهد که شرکت‌های سوخت‌های فسیلی چه نوع پوشش خبری‌ای را می‌پسندند، در پی جلب نظر مثبت چه جور خبرنگارانى ‌هستند و به چه روش‌هایی سر روزنامه‌نگاران شیره مى‌مالند. افزون بر این، با مطالعه‌ی این اسناد می‌فهمیم که غول‌هاى نفتى چطور می‌توانند رسانه‌ها را به سازش‌ ترغیب کنند ــ همان چیزی که به‌شدت به دنبالش هستند.

***

در سپتامبر ۲۰۱۵، «اینسایدکلایمت نیوز» و «لس ‌آنجلس تایمز»، با همکاری دانشگاه کلمبیا، اولین گزارش‌هایی را منتشر کردند که نشان مى‌داد اکسان‌موبیل به‌رغم انجام تحقیقاتِ مستقلِ خود در زمینه‌ی علوم اقلیمی، دهه‌ها به سرمایه‌گذاری در انکار تغییرات اقلیمى و اِعمال نفوذ به منظور انفعال در مورد تغییرات اقلیمى ادامه داده است. در یکی از ایمیل‌های درون‌سازمانی که در اوایل دسامبر همان سال ارسال شد، پاملا کِوِلسون، که در آن زمان از نویسندگان حوزه‌ی روابط عمومی در این شرکت بود، درباره‌ى نحوه‌ی مقابله‌ى این شرکت با این گزارش‌ها مسائلی را مطرح کرد.

کِوِلسون نوشت: «ما در واقع محتوای این گزارش‌ها را مردود نمی‌شماریم ... اما این مهم است که واقعیت‌ها را چطور تفسیر مى‌کنید.»
پرسش این است که چرا آنها واقعیت‌ها را این‌قدر منفی تفسیر کردند؟

واقعاً مفید است که تفاوت بین روزنامه‌نگاران متکی به حمایت مالی و روزنامه‌نگاران سنتی را آشکار کنیم. اگر من گزارشگر حوزه‌ی انرژی در «نیویورک تایمز» بودم ... آیا به این گزارش‌ها نگاه می‌کردم و می‌گفتم: «وای! چه خبر داغى! کاش من آن را گزارش کرده بودم.» یا فکر می‌کردم، «این داستان خیلى آبکى به نظر می‌رسد، و خیلى بد است که این افراد برای نگارش این مقاله جلب توجه می‌کنند.» حدس من دومی است.

 (اینسایدکلایمت نیوز براى گزارش‌هاى خود درباره‌ى اکسان نامزد جایزه‌ى پولیتزر شد.)

از حدود یک قرن قبل، صنعت نفت و گاز برای کنترل تصویر خود در رسانهها، بهویژه رسانههای مخصوص مخاطبان نخبه، وسواس زیادی به خرج داده است. در آغاز دهه‌ى ۱۹۷۰، شرکت نفت موبیل برای تبلیغ محصولات و دیدگاه‌های خود در بخش نظرات «نیویورک ‌تایمز» تبلیغاتی را منتشر کرد که شبیه به ستون‌ روزنامه‌ها طراحی شده بود (مطالبى که بعدها به «مقالات تبلیغاتى» شهرت یافت) و همچنین از برنامه‌های «شاهکار» در شبکه‌ی پی‌بی‌اس حمایت مالی کرد. هرب اشمرتز، معاون روابط عمومی شرکت نفت موبیل، بعداً گفت که به این ترتیب موبیل، که در دهه‌ی ۱۹۹۰ با اکسان ادغام شد، در نظر مردم به‌ «شرکت نفت مطلوب آدم‌های اندیشمند» تبدیل شد.

اما در اواسط دهه‌ى گذشته، این تصویرِ به‌دقت ‌ساخته‌شده مخدوش شد. پیش‌بینی‌های کِولسون در مورد واکنش رسانه‌های قدرتمند به گزارش‌هایی که نشان مى‌داد اکسان به مردم دروغ گفته، هم درست بود و هم نادرست. هرچند رسانه‌هایی مثل «واشنگتن پست»، «نیویورک ‌تایمز» و شبکه‌های تلویزیونی با تعلل و تأخیر افشاگری‌های مربوط به اکسان را پوشش دادند، اما تعدادی از رسانه‌ها به بررسیِ این موضوع پرداختند که غول‌هاى نفتى در مورد تأثیر محصولاتشان بر تغییرات اقلیمى چه مى‌دانستند و از چه زمانی به این واقعیت‌ها پى برده بودند.

اقدامات حقوقىِ زیادى به راه افتاد. ابتدا تحقیقات دادستان‌های کل در نیویورک، ماساچوست و جزایر ویرجین ایالات متحده و سپس، از سال ۲۰۱۷، مجموعه‌ای از دعاوی حقوقى از طرف شهرها، ایالت‌ها، قبایل و شهرداری‌ها آغاز شد. به گفته‌ى «مرکز یکپارچگی اقلیمى»، تا آغاز سال جاری نزدیک به ۳۰ پرونده در جریان بوده است. در همین حال، توافق‌نامه‌ى پاریس در سال ۲۰۱۵، برای اولین بار جهان را به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای متعهد کرد. بسیاری از شرکت‌های بزرگ نفتی که این توافق‌نامه را فرصتى براى روابط عمومی می‌دانستند، بیانیه‌هایی در حمایت از آن منتشر کردند.

اسناد منتشرشده توسط کمیته‌ی بودجه‌ی سنا، که از سال ۲۰۱۵ تا اوایل سال ۲۰۲۲ را شامل می‌شود، صنعتی را به تصویر می‌کشد که به دنبال جای پایى در این دنیای در حال تغییر است. هرچند مدیران شرکت‌های نفتی به‌طور علنی از توافق‌نامه‌ى پاریس و ابتکارات و پروژه‌های «حفاظت از محیط زیست» حمایت می‌کردند، اما راهبردی را در پیش گرفتند تا با کمک روزنامه‌‌نگاران روایت‌ها را به‌نحوی تفسیر کنند که به حفظ منافع نهایی‌شان بینجامد و آنها را از انتقاداتِ بیشتر مصون نگه دارد.

 رئیس دفتر رویترز در هیوستون، پس از ۱۲ سال همکاری با این خبرگزاری، اکنون در بخش ارتباطات شرکت نفتیِ «آرامکو اَمِریکاز»، یکی از زیرمجموعه‌‌هاى آرامکوی سعودی، بزرگ‌ترین شرکت نفت و گاز جهان، کار می‌کند.

یک سند استراتژی «بریتیش پترولیوم» (شرکت نفت بریتانیا) هدفی را برای شرکت تعیین کرده بود مبنی بر «انتشار گزارش‌های بیشتر»، از جمله‌ درباره‌ی «موضع‌گیرىِ ما در قبال تغییرات آب و هوایی»، و «تمرکز بر تعامل با نشریات و رسانه‌های غیرسنتی و تخصصی، و همچنین انتشار گزارش‌ها در ــ ترجیحاً صفحه‌ی اول ــ رسانه‌های خبریِ ملی.»

کنترل روایت‌ها ــ به‌ویژه در نشریات تجاری ــ در رأس فهرست اهداف مدیران اجرایى قرار گرفت. در اوایل سال ۲۰۲۱، بریتیش پترولیوم یادداشتی پنج صفحه‌ای برای یک مدیر اجراییِ ناشناس تهیه کرد تا برای «مصاحبه‌‌اى اختصاصی با [وال استریت ژورنال] درباره‌ى شیوه‌ی به صفر رساندن انتشار کربن توسط بریتیش پترولیوم و چگونگیِ کاهش انتشار گاز متان در حوضه‌ی پرمیان ]در آمریکای شمالی[» آماده شود ــ موضوعى جذاب در میان شرکت‌هاى بزرگ نفتی که دوست دارند به حُسن رفتار تظاهر کنند تا دولت به قانون‌گذاری در مورد انتشار گاز متان روی نیاورد. در همان سال، زنجیره‌اى طولانی از ایمیل‌هاى داخلی، مدیران بریتیش پترولیوم را برای گزارش دیگری در مجله‌ی «بیزینس ویکِ» بلومبرگ درباره‌ی سوزاندن گاز آماده کرد. رئیس ارتباطات بریتیش پترولیوم هشدار داد: «انتظار داریم که این گزارش بی‌طرف باشد، اما ممکن است منفی باشد.»

جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی خبرنگاران نیز بخشی از استراتژی‌های رسانه‌ای شرکت‌های نفتی بوده است. یادداشت پنج صفحه‌ای بریتیش پترولیوم، روزنامه‌ى «وال استریت ژورنال» را «یک رسانه‌ى جهانی بسیار معتبر» قلمداد می‌کند و می‌گوید که خبرنگار این روزنامه «همیشه هنگام کار با بریتیش پترولیوم منصف و معتدل بوده است.» در سال ۲۰۱۸، مدیران شرکت نفتیِ شل نیز یادداشت‌های مشابهی را در مورد خبرنگار «سیاتل تایمز» که در مورد قیمت کربن مى‌نوشت و از شرکت سؤالاتی پرسیده بود، مقایسه کردند. یکی از مدیران رسانه‌ای نوشت، این خبرنگار «فعال رسانه‌ای نیست»، اما «به وضع نوعی مالیات کربن در واشنگتن (و کالیفرنیا) علاقه‌ی شخصی نشان داده است.» این ایمیل به تلاش‌های شل برای برقراریِ تماس غیررسمى با این خبرنگار اشاره می‌کند «تا سعى کنند که او را قانع سازند.»

یکى از مکاتبات فوق‌العاده روشنگر در ژوئن ۲۰۱۹ رخ داد، زمانی که مدیران بریتیش پترولیوم در فکر بودند که به پرسش «گاردین» ــ روزنامه‌ی چپ میانه‌رو در بریتانیا، مقرّ اصلی بریتیش پترولیوم ــ در مورد درخواست‌ها برای کاهش بیش از پیش انتشار گازها توسط اتحادیه‌ی اروپا چطور پاسخ دهند. (در اواخر همان سال، اتحادیه‌ی اروپا وعده داد که تا سال ۲۰۵۰ «میزان انتشار گازهای کربنی را به صفر برساند».)

یکی از مدیران اجرایی نوشت: «به نظرم نحوه‌ی پاسخ ما به این پرسش، به‌ویژه به گاردین، مهم و پیچیده است. هرچند شاید قبلاً اهداف بلندپروازانه ]در مورد کاهش انتشار گازهای کربنی[ را پرهزینه، مضر و دشوار خوانده باشیم ــ چیزی که ممکن است نوعی مخالفت تلقی شود ــ اما به عقیده‌ی من دیگر نمی‌توانیم در مورد اهدافى که قرار است مندرجات توافق‌نامه‌ی پاریس را متحقق کند چنین نظراتی بدهیم.»

گاهی ارزیابیِ شرکت‌های نفتی از خبرنگارانی که با آنها سروکار داشتند اشتباه بود، و این امر نتایج فاجعه‌باری در پی داشت. در سال ۲۰۱۹، شرکت نفتیِ شل از ملکوم هریس ــ روزنامه‌نگار، نویسنده‌ى کتابی درباره‌ی نسل جوان‌ و مقاله‌نویس نشریه‌ی «نیشِن» ــ دعوت کرد تا در یکی از کارگاه‌های داخلیِ این شرکت سخنرانی کند. هریس مثل هر روزنامه‌نگار خوبِ دیگری ابتدا بررسی کرد که آیا توافق‌نامه‌ى عدم افشا (NDA) وجود دارد یا خیر، سپس در جلسه حضور یافت و یادداشت‌برداری کرد. انتشار گزارش او، در مجله‌ی «نیویورک»، با عنوان «شل برای سود بردن از تغییرات اقلیمى برنامه دارد» کابوسى براى روابط عمومیِ شل بود: گزارشی دست اول درباره‌ى اینکه چگونه شل «امیدوار است از موقعیت فعلىِ خود و ثروت حاصل از سوخت‌های فسیلی، برای ادعای مالکیت بر آینده‌ى انرژی پاک دنیا استفاده کند.»

پس از انتشار مقاله‌ی‌ هریس، مدیران روابط عمومی شل در ایمیل‌های داخلی به بهانه‌تراشی پرداختند. یکی از سخنگوی ارشد نوشت: «واقعاً متاسف‌ام که در این مورد هیچ کاری از دست ما بر نیامد.» با این حال، بعضی دیگر از مدیران، بی‌خیال‌تر بودند. یکی از آنها نوشت: «من این نشریه را نمی‌شناسم. آیا کسی آن را می‌خواند؟ امیدوارم این‌طور نباشد…».
دیگری پاسخ داد: «مجله‌ى نیویورک یک نشریه‌ى محلی است. اغلب با مجله‌ی معتبر نیویورکر اشتباه گرفته می‌شود ــ اما واقعاً هیچ ربطى به هم ندارند.»

***

امسال یکی از بدترین سال‌ها برای روزنامه‌نگارانِ شاغل بوده است: تنها در سال ۲۰۲۴ بیش از ۵۰۰ شغل از بین رفته است. رسانه‌های معتبری مانند «وایس» و «بازفید نیوز» که با به چالش کشیدن کسب‌وکارهاى بزرگ به شهرت رسیدند دیگر وجود ندارند، و برخی از دیگر رسانه‌ها، مانند «اینترسپت» و «مرکز صداقت دولتی» در آستانه‌ى انحلال قرار دارند. از همه نگران‌کننده‌تر این است که در بیش از نیمی از مناطق آمریکا دیگر رسانه‌هاى خبریِ محلی وجود ندارد.

ماهیت نحوه‌ى تأمین مالىِ رسانه‌ها نیز در حال تغییر است. بسیاری از رسانه‌هایی که توانسته‌اند در این فضای جهنمی زنده بمانند ــ و حتی پیشرفت کنند ــ به حق‌اشتراک‌های ‌گران‌قیمتی که شرکت‌های تجاری می‌پردازند متکى هستند: رسانه‌های نوپایی مثل «پانچ‌باول»، «اکسیوس»، «اینفورمیشن» و «پولیتیکو» در ازای دسترسیِ مرغوب صدها یا هزاران دلار حق اشتراک سالانه دریافت می‌کنند. مکس تانی، گزارشگر رسانه‌ای، ماه گذشته در «سمافور» نوشت که رسانه‌ها به طور فزاینده‌ای از گزارش‌های تحقیقاتیِ دشوار دوری می‌کنند، زیرا وضعیت حقوقىِ وخیم و افزایش تمرکز بر سودآورى سبب مى‌شود که سردبیران چندان علاقه‌ای به انتشار گزارش‌هایی که ممکن است در آینده هزینه‌های حقوقیِ سنگینى داشته باشد، نشان ندهند.

در همین حال، شرکت‌هاى نفتى بزرگ از الگوی تجاری رسانه‌هاى بزرگ باقی‌مانده‌ در آمریکا حمایت می‌کنند. تحقیقات اخیر توسط «دریلد» و «نیشن» نشان داده است که «بلومبرگ»، «رویترز»، «پولیتیکو»، «واشنگتن ‌پست» و «نیویورک ‌تایمز» تولیدکنندگان عمده‌ی سوخت‌های فسیلی را مشتریِ خود می‌دانند. «نیویورک تایمز» تنها در یک دورهی سهساله بیش از ۲۰ میلیون دلار از شرکتهای سوخت‌های فسیلی دریافت کرده است. (خبرنگاران حوزه‌ى اقلیمی که «دریلد» و «نیشن» در مورد انتشار مطلب در رسانه‌ها در ازای دریافت پول با آنها صحبت کردند، منتقد این رویّه بودند و ‌گفتند که انتشار تبلیغات شرکت‌های نفت و گاز کار آنها برای ارائه‌ی گزارش‌های دقیق درباره‌ى تغییرات اقلیمی را تضعیف می‌کند.)

به آسانی می‌توان دید که چگونه فروپاشیِ اکوسیستم روزنامه‌نگاری می‌تواند محیط رسانه‌ای مطلوب شرکت‌هاى بزرگ نفتى را ایجاد کند: محیطی که به طور فزاینده‌اى‌ دلخواه مدیرانی است که هزینه‌ی اشتراک می‌پردازند، و خبرنگارانی را دربرمی‌گیرد که رؤسایشان به آنها فشار می‌آورند تا اخبار موردعلاقه‌ی شرکت‌های تجاری را منتشر کنند و نه گزارش‌های تحقیقی‌ای که ممکن است به کاهش بودجه‌ی این رسانه‌ها بینجامد.

اسناد منتشرشده توسط کمیته‌ی بودجه‌ی سنا برای خبرنگارانی که با شرکت‌های نفتی سروکار دارند آموزنده است ــ به ما می‌فهماند که این شرکت‌ها در حال یادداشت‌بردارى درباره‌ى خودمان، رسانه‌مان، نظرات احتمالى‌مان در مورد اقدامات اقلیمی و احتمال همسویی‌مان با روایتشان هستند. اکنون روزنامه‌نگاران می‌دانند که شرکت‌هاى بزرگ نفتى یک دفترچه‌ی راهنما دارند و این وظیفه‌ی ماست که آن را مطالعه و در پوشش خبرىِ خود به آن توجه کنیم.

امیدوارم که خبرنگاران در تمامى حوزه‌ها نسبت به نحوه‌ى پوشش کسب‌وکارها، به‌ویژه صنایع نفت و گاز، هوشیارتر شوند. اما این روزها حفظ هر نوع شغلی در روزنامه‌نگاری دشوار شده است، به‌ویژه زمانی که شجاعت به خرج دهید. برای مثال، رئیس دفتر رویترز در هیوستون، پس از ۱۲ سال همکاری با این خبرگزاری، اکنون در بخش ارتباطات شرکت نفتیِ «آرامکو اَمِریکاز»، یکی از زیرمجموعه‌هاى آرامکوی سعودی، بزرگترین شرکت نفت و گاز جهان، کار میکند.

 

برگردان: وفا ستوده‌نیا


مالی تافت پیشتر از دبیران ارشد «نیو ریپابلیک» بود و اکنون خبرنگار «دریلد» است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Molly Taft, ‘How Oil Companies Manipulate Journalists’, The Nation, 15 May 2024.