افزایش میزان مهاجرت و تعداد مهاجران در کل دنیا و بهویژه در کشورهای غربی و اروپایی، به انبوهی از درگیریهای پیدا و پنهان میان اکثریتها و اقلیتهای قومی در این کشورها دامن زده است. لیاو اورگاد در کتابش به رابطهی میان اکثریت و گروههای اقلیت در نظامهای لیبرال-دموکراتیک معاصر میپردازد.
ریچارد اِوِنز و رابرت گِلِیْتلی همعقیدهاند که «افسانهی از پشت خنجر زدن» لکهی ننگی بود پاکنشدنی. خیلی از افراد بهسادگی ترجیح دادند که این دروغ اطمینانبخش را باور کنند که سوسیالیستها (و در بعضی روایتها، یهودیان) پیروزی را از چنگ آلمان درآوردند تا آنکه پیامد واقعیِ ستیزهای را قبول کنند که عدهی زیادی برایش فداکاری کرده بودند.
هدف از گردآوری و تألیف این کتاب بازنمایی نگرشهایی است که در روایت غالب از انقلاب سرکوب شدهاند تا از این طریق خواننده خود بتواند بخشی از آنچه در شکلگیری و جهتگیری انقلاب مؤثر بوده را کشف کند و بیازماید. حضور صداهای تا کنون کمتر یا حتی شنیدهنشده در این مجموعه، از جمله نگاه رهبران کُرد و نمایندگانی از جنبش چپ مستقل ایران، بهخوبی بیانگر این امر است.
دیوید گیلبرت بارتون، روزنامهنگار و رواندرمانگر برجستهی آمریکایی نخستین بار در اواسط دههی ۱۹۸۰ به چکسلواکی سفر کرد، «دلباختهی این کشور شد» و کمتر از یک سال پس از انقلاب مخملی در نخستین روزهای پرشور ریاست جمهوری واتسلاو هاول به پراگ نقل مکان کرد. کتاب جدید او با نام «هاول: انقلاب ناتمام» زندگینامهی هاول، آخرین رئیس جمهور چکسلواکی، است.