ایران به سرعت پیر میشود
همایون معمار
برآوردهای جمعیتی نشان می دهد که ایران در سه دههی آینده با بحران سالمندی مواجه خواهد شد و حدود یکسوم جمعیت ایران سالمند خواهد بود.
برآوردهای جمعیتی نشان می دهد که ایران در سه دههی آینده با بحران سالمندی مواجه خواهد شد و حدود یکسوم جمعیت ایران سالمند خواهد بود.
هر دیکتاتور «دوستانی وفادار» دارد. این دوستان همان کسانی هستند که تصمیم میگیرند بهجای تلاش برای ساخت ائتلافهای مخالف حکومت، با دیکتاتور همکاری کنند و در قدرت سهمی بگیرند. اگر دیکتاتورها نتوانند به دوستانشان وفادار بمانند، حکومتشان در معرض خطر قرار میگیرد.
در دنیای اطراف ما اتفاقات هولناکی رخ میدهد اما آیا گاهی لازم نیست که بیتفاوتی پیشه کنیم تا بتوانیم سلامتِ روانیِ خود را حفظ کنیم و به زندگیِ عادی و لذت بردن از مواهبِ آن ادامه دهیم؟
دادههای تاریخی در فاصلهی سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۹ نشان میدهند که امکان برکناری دیکتاتورها از طریق کودتا یا شورش در حکومتهای فاقد حزب و مجلس سه برابر بیشتر است.
اینستاگرام، یوتیوب و تیکتاک از عصر برندسازیِ شخصی خبر میدهند، آنجا که موفقیت را با تعداد دنبالکنندهها و «لایکها» میسنجند، جایی که در معرض دید قرارگرفتنْ حریم خصوصی را از بین میبرد و شهرت به اسکناس تبدیل میشود. در زندگیِ یک اینفلوئنسر (شخصی با قدرت تأثیرگذاری بر خریدارانِ بالقوه) همهچیز فروختنی است، از جمله بچهها.
انتخابات میتواند اطلاعات زیادی از فضای اجتماعی و ذائقه مردم در اختیار حاکم اقتدارگرا قرار دهد. حکومت با رصد کردن کارزارهای انتخاباتی، میزان مشارکت مردم و نتایج رأیگیری، پایگاه حامیان و مخالفان خود را شناسایی میکند و میزان گستردگی و وفاداری حامیان خود را محک میزند.
هم در زندگیِ روزمره و هم وقتی میکوشیم از گذشته سر در بیاوریم، وسوسه میشویم که به سناریوهای جایگزین بیندیشیم. وقتی به گذشته فکر میکنیم بهسرعت پای حدس و گمان وسط میآید: چه میشد اگر آن اتفاق رخ نمیداد، یا به شکل متفاوتی رخ میداد؟
از بین ۳۰۳ رهبر اقتدارگرای برکنارشده در فاصلهی سالهای ۱۹۴۵ تا ۲۰۰۲، ۳۲ تن با خیزش مردمی از قدرت برکنار شدهاند؛ ۳۰ نفر در برابر فشار عمومی برای برقراری دموکراسی داوطلبانه از قدرت کنارهگیری کردهاند؛ و ۲۰ نفر هم ترور شدهاند. اما بیش از دوسوم رهبران توسط افرادی در داخل حکومت کنار گذاشته شدهاند.
از نوستراداموس تا پل، اختاپوسِ «دارای علم غیب» که بنا به ادعاها نتایج بازیهای جام جهانیِ فوتبال را پیشبینی میکرد، فراوان بودهاند کسانی که میگویند خودشان ــ یا حیواناتشان ــ میتوانند آینده را پیشبینی کنند.
اغراق نیست اگر ایجاد ساختارهای ائتلافساز را مهمترین تصمیم حاکم اقتدارگرا برای تضمین بقای حکومتش بدانیم. انتخاب الگو و ساختار نهادهای مذکور تصمیمی حساس برای حاکمان اقتدارگرا است. آنها باید به برآورد صحیحی از میزان تهدیدات برسند تا دست به نهادسازی بزنند
محیط زیست مردم در خاورمیانه با چه بحرانهایی روبروست؟ آیا ممکن است رویکرد حکومتهای این منطقه برای بقا در مقابله با بحرانهای اقلیمی، تغییر کند، و از منازعه به تفاهم تبدیل شود؟ آیا زمینه و ظرفیت چنین تغییری وجود دارد؟
شفافیت در نظام اقتدارگرا لزوماً به پاسخگویی بیشتر نمایندگان به رأیدهندگان منجر نمیشود و حتی ممکن است روند اقتدارگرایی را تقویت کند. این هم نمونهی دیگری است از روالهایی که در زمینهی دموکراتیک و غیردموکراتیک به نتایج کاملاً متفاوتی میانجامند
این نوشته محصول ۱۰۰ نامه و چند فایل صوتی از شاگردان مکاتب دخترانه، از نقاط مختلف افغانستان و در ردههای سنیِ ۱۳ الی ۱۸ سال است که با روی کار آمدن امارت از رفتن به مکتب بازماندهاند.
انتخابات در نظامهای اقتدارگرا تأثیر یکسانی بر عمر نظام ندارد. انتخابات گاهی باعث تثبیت نظام استبدادی میشود و گاهی موجب تضعیف آن؛ گاهی زینتی است مانند سوریه و کرهی شمالی، و گاهی تأثیرات محسوسی دارد، مانند دورههایی در ایران و مصر.
میخائیل شیشکین آرزو میکند که روسیهی دیگری از میان خاکسترِ خود برخیزد و مینویسد: «ما برای بررسی تمامیتخواهیِ شوروی دادگاهی شبیه به نورمبرگ نداشتیم و دست قاتلین آن دوره را از قدرت کوتاه نکردیم.»
زمانی کودتای نظامی اصلیترین دشمن دموکراسی بود، اما امروزه دموکراسیها بیشتر دچار زوال تدریجی میشوند؛ خشونت زوال شاید کمتر باشد، اما بحرانهای برآمده از آن سادهتر نیستند.
سنت پردهنشینیِ زنان در اندرونیها و پستوهای خانه و پنهان کردن آنان پشت حجاب، فقط راهی برای پوشاندن بدن زنان از نگاه مردان نبود، بلکه بستری برای نامرئی و خاموش کردن زنان نیز به شمار میرفت.
ایران کجا است؟ نسبت تفکر ایرانی با مدرنیتهی جهانی چیست؟ ما ایرانیان در میان دلدادگی به غرب و شرق و هراس از غربزدگی و شرقزدگی بالاخره به چه درکی از جایگاه خود در جهان رسیدهایم؟
بالارفتن سطح آموزش مردم الزاماً کمکی به پیشرفت دموکراسی و پایاندادن به اقتدارگرایی نمیکند. بسیاری از کشورها اتفاقاً با اتکاء به نیروی کار تحصیلکرده توسعه مییابند و به موفقیتهای مختلفی دست پیدا میکنند، اما الزاما از شر حاکمان اقتدارگرا خلاص نمیشوند