چشمانداز جهان: جنگ یا صلح؟
هرمز دیّار
تاریخ پرنوسان بشری نشان میدهد که جنگ و صلح، در عوامل ثابتی مانند ژن یا غریزه، ریشه ندارند. آنها تابعی از عوامل متغیر و مختلفی مثل شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگیاند.
تاریخ پرنوسان بشری نشان میدهد که جنگ و صلح، در عوامل ثابتی مانند ژن یا غریزه، ریشه ندارند. آنها تابعی از عوامل متغیر و مختلفی مثل شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگیاند.
تووالو مدتهاست که آزمایشگاهی برای بررسیِ تغییرات اقلیمی به شمار میرود ــ اولین کشوری در تاریخ که احتمالاً با افزایش سطح آب دریاها ناپدید میشود و جمعیت ۱۲هزار نفریاش در میان اولین پناهندگان اقلیمی خواهند بود.
شکستن قلم آسان است؛ آنجا که پای زور در میان است موقتاً از اهل قلم کاری ساخته نیست. اما برخلافِ تصورِ آن که میتواند قلم را بشکند، خطرِ قلمِ شکسته بیشتر است تا قلمِ آزاد. قلم شکسته بیشتر حرف میزند، در خفا حرف میزند، و چون آزادتر حرف میزند همهی حرف را میزند.
حرکات اعتراضی یکی از مسیرهای اصلی گذر به دموکراسی بودهاند. در این نوشتار با تکیه بر پژوهش دو سیاستشناس، نَمکیو کیم و اَلکس کروگر، به تشریح چهار شیوهای میپردازیم که از طریق آنها حرکات اعتراضی منجر به گذار به دموکراسی میشوند.
حاکمیت سیاستهایی را پیاده میکند که از کیفیت زندگی و طول عمر مردم میکاهد، اما هرگز مسوولیت وضعیت پیشآمده را نمیپذیرد. نمیتوانیم به اوضاع عمومی، شرایط نابسامان محیط کاری و اضطرابهای روزمره توجه نکنیم و در عوض راجع به ضعف اراده، اشتها، غذا، سیگار، خرید و اعتیاد افراد حرف بزنیم.
ژانر خودیاری ریشههای سیاسی معضلات روانی را نادیده میگیرد، معضلات رایج را عادی و خصوصی میکند و فرد را مسوول آشوبهای «خودساخته» و «بیدلیل» درونیاش میداند. خود فرد باید به داد خودش برسد و حال بد او ربطی به اوضاع سیاسی و اجتماعی ندارد.
چه چیزی باعث شد جوانانی که میتوانستند شاگرد مدرسه، عاشق، همسایه یا کارگر کارخانه باشند، در جامهی اعضای گارد سرخ عاملان اصلی پیشبرد انقلاب فرهنگی چین شوند و مشتاقانه به ستیزی فرقهای روی بیاورند که به قیمت جانشان تمام شود؟
نظریههای غربی کنشگری جوانان را در چهارچوبهایی چون «سیاستِ سبک زندگی» و «سیاست هویتی» بررسی میکنند. اما فعالیت سیاسی جوانان در بسیاری از نقاط جهان بر اساس «نبرد علیه موانع تاریخی» مانند فرهنگهای سیاسی ترسمحور یا قوانین استعماری سرکوبکننده صورت میگیرد؛ پس باید با چهارچوبی متناسب با همین نوع مبارزه مورد تحقیق قرار گیرد.
دستهبندی آدمها مطابق معیارهای علوم زیستی و انسانی چه تاثیری دارند و در عمل چه نقشی در ساختار قدرت و فهم و رابطهی انسانها با یکدیگر بازی میکنند؟ دستهبندیها گاه میتوانند هویتهای جدید و نوعی از زیستن را خلق کنند که تابهحال وجود نداشته.
رنامههای دولت پوتین برای جوانان از نظر ایدئولوژیک بر ملیگرایی و ضدیت با غرب متمرکز است اما جوانانی که در این برنامهها شرکت میکنند به تبلیغات بیاعتنا هستند و بیشتر به دنبال مهارتآموزی و اشتغال میگردند.
جوانان همیشه جلودار تغییرات سیاسی نیستند؛ وقتی هم جلودار هستند لزوماً تغییر سیاسیای که رخ میدهد مطلوب و مناسب نیست. از قضا حکومتهایی که فاقد حمایت دموکراتیک هستند میکوشند فقدان مشروعیت خود را با بسیج نمادین جوانان و ستایش از گفتمان سیاسی جوانی جبران کنند.
جریانهای سیاسی روانپزشکی در آرژانتین را دو شقه کردند: گروهی از روانپزشکان مترقی و رادیکال بیماری روانی را عمدتا حاصل شرایط سیاسی و سرکوب دولت میدیدند. گروهی دیگر روانپزشکان محافظهکاری بودند که مراکز روانکاوی را به بازداشتگاه تبدیل کردند و بر شکنجه و آزار روانی مخالفان نظارت داشتند
بسیاری از تحلیلگران عدم مشارکت جوانان در انتخابات را از عوامل بحران دموکراسی میدانند. اما بسیاری از جوانان و تشکلهای سیاسیشان در آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که مؤثرترین راه برای فشار آوردن به حکومت از طریق اعمال قدرت گفتاری و بیانی، و از طریق آموزش و تغییرات فرهنگی است؛ و نه لزوماً از طریق صندوق رأی.
تجربهی جنگ بسیاری از فرضهای جنسیتی در جامعه سوری را درهمشکست. زنان سوری از مصیبت جنگی فرصتی برای شکستن سدهای پدرسالاری ساختند، نقشهای اجتماعی و شغلی بیشتری به عهده گرفتند و حس عاملیت قویتری پیدا کردند
قالببندی قیامهای جهانی اخیر در چارچوب شورشهایی به رهبری جوانان تبیین اساساً نادرستی است که نقش محوری طیف گستردهای از بزرگسالان و سازمانهای تحت رهبری بزرگسالان را نادیده میگیرد، و اعتراضاتی را که به طیف گستردهای از سنین مختلف مربوط است، به جوانان تقلیل میدهد. درصد جمعیت جوان در جنبشهای اخیر بین ۲۵ تا ۳۷ درصد بوده است.
فعالان دانشجویی سابق متوجه شدند که چه شکافی میان هیجانات و امیدهای انقلاب دموکراتیک و واقعیتهای آشفته و دردناک مربوط به تأسیس دولت و جامعهی دموکراتیک وجود دارد. دولت دیگر مانع اصلاحات دموکراتیک نبود، اما پیشروان سابق انقلاب حالا میدیدند که اصلاحات در قیاس با براندختن دیکتاتور کاری بس ملالانگیزست.
زندانیان سیاسی و خانوادههایشان انواعی از رنجها را در سکوت تجربه میکنند. تداوم رنج تحملش را دشوارتر میکند، شبیه زخمی که باز مانده است. ترومایی که به خانواده وارد شده به شیوههای غیرروایی به نسلهایی منتقل میشود که پس از واقعه به دنیا آمدهاند
جوانان فقیر ایرانی چه نسبتی با حکومت جمهوری اسلامی داشتهاند؟ آیا چنانکه برخی نظریهپردازیهای عمومی میگویند باید آنها را به دلیل محرومیتشان نیرویی مخالف و مقاوم در برابر سیاستهای حکومت دانست؟ یا چنانکه برخی مورخان نشان میدهند، جوانان فقیر ستون فقرات حامیان جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند؟
جوانان عراقی که در اکتبر ۲۰۱۹ به میدان تحریر بغداد آمدند پارچهی بلندی با خود حمل میکردند که بر آن نوشته شده بود: «ما نسلی هستیم که در جنگهای شما زاده شدیم، کودکیمان را در میان تروریسم شما گذراندیم، نوجوانیمان در میان فرقهگرایی شما گذشت، و جوانیمان در فساد شما تباه شد. ما نسل رویاهای ربوده شده و پیری زودرسیم.»