چشمانداز جهان: جنگ یا صلح؟
هرمز دیّار
تاریخ پرنوسان بشری نشان میدهد که جنگ و صلح، در عوامل ثابتی مانند ژن یا غریزه، ریشه ندارند. آنها تابعی از عوامل متغیر و مختلفی مثل شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگیاند.
تاریخ پرنوسان بشری نشان میدهد که جنگ و صلح، در عوامل ثابتی مانند ژن یا غریزه، ریشه ندارند. آنها تابعی از عوامل متغیر و مختلفی مثل شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگیاند.
روانکاوان فلسطینی با نوع دغدغههای بیماران فلسطینی آشنا هستند. نوعی ترس، احساس خفگی، و میل به مرگ در بین مراجعین مشترک است. مشکلات سلامت روان آنها گرچه در خلال درگیریهای خانوادگی و شخصی بروز مییابند اما با زندگی زیر سایهی اشغال تشدید میشوند
اغلب جامعهشناسان شکستن قواعد اجتماعی توسط جوانان را بر اساس مفاهیمی چون «بحران هویت»، «شکاف نسلی» و یا ناشی از استیصال و ناتوانی جوانان در رساندن پیام خود تحلیل میکنند. اتفاقا پیام جوانان واضح است. این «بزرگسالان» هستند که نمیخواهند پیام تخریبگری «جوانان» را بشنوند
تمایزگذاری سنی امری قراردادی و دلخواهانه است. ما نمیدانیم پیری چهوقت آغاز میشود؛ درست همانطور که نمیدانیم ثروتمندبودن از کجا آغاز میشود. در همهی جوامع، در جبههی میان جوانی و سالخوردگی جنگ برقرار است. طبقهبندی بر حسب سن همواره به معنای ایجاد محدودیت و ایجاد نظمی است که هر کس باید جای خود را در آن بشناسد
سنتهای فرهنگی ژاپن خودکشیِ آگاهانه و ناشی از اراده و انتخاب آزادانه را میستاید، اما روانپزشکی به دنبال درمان خودکشی به عنوان یک عارضهی روانی است. چگونه میشود مرزهای تشخیص خودکشی به عنوان «معضل وجودی» یا به عنوان «عارضهی سلامت» را درنوردید؟
جوانان مسلمان از یک سو در معرض سوءتفاهمهای فراگیر و بازنماییهای ناخواسته هستند و از دیگر سو، در تلاش برای یافتن موقعیتهای شایسته برای زیستن. از یک سو در غرب آنها را تروریستهای بالقوه میبینند و از سوی دیگر، حاکمان اقتدارگرای کشورهایشان آنها را «آیندهسازان» میخوانند در حالی که برای اکثریت آنها هیچ روزنهای برای داشتن زندگیای دلخواه و سازنده باقی نمیگذارند.
روند رایج مدیکالیزهکردن در روانپزشکی شمشیری دولبه است: از سویی به شرایطی مانند اعتیاد بدون انگ و قضاوت نگاه میکند و با نگاهی انسانی از آنها جرمزدایی میکند، از سوی دیگر مسئلهی خاصی مانند ترومای جنگ را که ریشهی اجتماعی دارد، صرفا به یک موضوع پزشکی و غیراجتماعی فرو میکاهد
انقلاب ابتدا در ذهنها رخ میدهد. نقشههای شناختی جدیدی که میسازیم باعث میشود چشماندازهای جدیدی به جهان داشته باشیم. عجیب نیست که نسل جدید مصر بود که مردم را به انقلاب فراخواند چون آنها تنها کسانی بودند که توانستند در فضایی دور از مدارس، و با استفاده از منابع غیررسمی بهویژه اینترنت از نظام قدیم بگسلند.
بخش بزرگی از نیروی کار در بازار امروز را میتوان «بیثباتکاران» نامید. جوانانی که از امنیت بازار کار محروم هستند، از وضعیت لرزان خود سرخوردهاند، و این باعث میشود اغلب عصبانی و خشمگین باشند. وضع متزلزلشان به آنها اجازه نمیدهد شبکهی معناداری از روابط قابل اعتماد برقرار کنند و این بر سرخوردگی و خشمشان میافزاید.
عارضهی ترومای روانی از قرن نوزدهم شناخته شده بود اما پس از حادثهی ۱۱سپتامبر بود که هم حساسیت رواندرمانی و هم پذیرش و مشروعیت عمومی پیدا کرد. آنچه که روزی بیاساس تصور میشد یکباره به یک حقیقتی تبدیل شد که سزاوار حمایت پزشکی، اجتماعی و قانونی است
جوانان هویتهای متکثری دارند و دنبالهروی هیچ نوع سیاست بهخصوصی نیستند؛ بلکه در برهه و شرایط مختلف دست به انواع و اقسام سیاستورزی میزنند. اما وقتی دست به عمل سیاسی میزنند، اغلب ذوق و سلیقه و ابداعات جوانی را به کار میگیرند. آنان بدین طریق مهر جوانی را بر پیشانی مبارزات سیاسی حک میزنند و درگیریشان را به گونهای نوآورانه ابراز مینمایند.
تاریخ استعمار در اندونزی باعث ایجاد نوعی رنج روانی شده است که ویژگیهایش ترس، اضطراب، کابوس و بروز رفتارهاییست که از نظر روانپزشکی مدرن اغراقشده و غیرمعمول قلمداد میشوند. استعمار وحشتی نهادین بوجود آورده که جامعهی پرآشوب امروزه نتوانسته از آن رها شود
یادداشتهایی از دختران نوجوان افغان در تلاش دانشآموختن در ولایات افغانستان
دبیر مجموعه: ارکیده بهروزان
آیا میشود اضطراب و افسردگی را بدون درک مسائلی چون فقر، سرکوب سیاسی، نژادپرستی یا زنستیزی مداوا کرد؟ بیماریانگاری رنجها و معضلات شایع روانی به سود جامعه است یا به سود نظام حاکم؟ تجربهی مواجهه با بحرانهایی نظیر استبداد، استعمار، جنگ و آوارگی، و فشار اقتصادی چه آثاری بر سلامت روان میگذارد؟ تروماهای فردی و اجتماعی ناشی از فعل و انفعالات بیولوژیک هستند یا حاصل سیاستهای حکومتها؟ آیا برای ارزیابی سلامت روانی فرمولی استاندارد وجود دارد؟ برای درمان باید به ریشههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی توجه کرد یا به عارضههای بالینی و زیستشناختی؟ نقطهی تعادل کجاست؟ چگونه میتوان رویکردی به سلامت روان داشت که هم به واقعیت زیستهی رنج فرد بپردازد و هم به علایم زیستشناختی بدن؟ این مبحث به تحلیلها و تجربههای مختلف دربارهی سلامت روان در جامعهی گرفتار گسست و بحران میپردازد.
مجموعه مقالات این مبحث را در اینجا میتوانید دریافت کنید.
پرسش این است: آیا تاریخ را باید در مدارس بهشیوهای تدریس کرد که در آن قهرمانان ملی بر تارک تاریخ بدرخشند و همچون پهلوانانی ترسیم شوند که لکهی تاریکی ندارند؟ یا اینکه باید تاریخ را بهشیوهای بیطرفانه و فارغ از قهرمانپروری شخصیتها آموزش داد؟
کارگران و جنبش کارگری در اعتراضات سراسری اخیر چه نقشی دارند؟ چرا با گذشت بیش از دو ماه از اعتراضات هنوز شاهد اعتصابات سراسری نبودهایم و مطالبات خیزش «زن، زندگی، آزادی» چه تناسبی با مطالبات طبقهی کارگر دارد؟ این پرسشها را با پروین محمدی، نایبرئیس اتحادیهی آزاد کارگران ایران، در میان گذاشتهایم.
هدف از این نوشتارِ مختصر در درجهی اول، تأیید یا ردّ دیدگاهها نیست بلکه مقدمتاً طرح برخی دیدگاهها درکنار یکدیگر و تلاشی ابتدایی برای تولید پرسشهایی است که اندکی به غنیتر شدنِ خزانهی درک جمعی از مسئله کمک کند.
با آغاز جنگ زنان بسیاری از حقوق خود را از دست دادند. حق سفر زنان بدون اجازهی شوهر یا پدر پس گرفته شد؛ زنان دیگر به لوازم جلوگیری از بارداری دسترسی نداشتند و به آنان گفته شد که وظیفهی ملیشان این است که پنج فرزند برای جنگ به ارمغان آورند. حتی کاندوم غیرقانونی اعلام شد.