پس از اشغال سنجار توسط «دولت اسلامی» هزاران یزیدی به کوههای اطراف در اقلیم کردستان در شمال عراق رهسپار شدند تا شاید سرپناهی بیابند. فکر و ذکر این پناهجویان پیش دخترانشان است که در اختیار «دولت اسلامی» اند.
مردم در هردو سوی مرز آذربایجان و ارمنستان در بطن یک اختلاف ارضی دیرپا بر سر منطقهی ناگورنو-قرهباغ زندگی میکنند. مردم محلی و عکاسان حرفهای در همکاری با بنیادِ Saferworld (جهانِ امنتر) زندگیِ روزانهشان را ثبت و ضبط کردهاند.
نزدیک به ۳۰ سال از پایان جنگ ایران و عراق میگذرد اما کماکان زندگی هزاران ایرانی متأثر از آن است. در آغاز جنگ بسیاری خانه و کاشانهی خود را به دنبال سرپناهی امنتر ترک کردند و در اردوگاهها ساکن شدند. مجموعهی زیر شامل عکسهایی است که بابک بردبار بین سالهای ۸۶ و ۹۱ از ساکنان اردوگاهی در شهرستان فسا در شیراز گرفته است. این مجموعه دریچهای است به زندگی روزمرهی آوارگانی که آوارگی موقتشان، زندگی دائمیشان شد.
مهوش ثابت، عضو پیشین «یاران»، گروه هفت نفرهای که امور جامعهی بهائیان ایران را بر عهده داشتند، پس از 10 سال، شامگاه دوشنبه 27 شهریور از زندان آزاد شد. کیوان رحیمیان، کمال کاشانی و فرهمند ثنائی بعد از 5 سال و نوا خلوصی بعد از 4.5 سال از جمله دیگر بهائیانی هستند که طی یک ماه گذشته از زندان آزاده شدهاند. رادیو فرانسه، بیبیسی فارسی، رادیو فردا، ایران وایر، صدای آمریکا، ایران اینترنشنال از جمله رسانههایی هستند که آزادی خانم ثابت را گزارش کردهاند.
زینا ارهام اهل سوریه است. وقتی در سال ۲۰۱۱ بحران سوریه آغاز شد، در لندن مشغول تحصیل در رشتهی خبرنگاری بود. بعد در بیبیسی شروع به کار کرد. یک بار در بحبوحهی جنگ که برای تهیه گزارشی مستند به سوریه رفته بود تصمیم گرفت کارش را رها کند و به سوریه برگردد. و چون متوجه شده بود که فضای خبرنگاریِ بحران سوریه کاملاً مردانه است، تصمیم میگیرد دورههای آموزش خبرنگاری برای زنان برگزار کند، اما خیلی زود با موانع سختی روبرو میشود.
خلع سلاح جهانی، برابری نژادها، تساوی زن و مرد، عدالت اقتصادی، تطابق علم و دین و ...، اینها سرفصل مباحثی بود که بیش از یک قرن پیش عبدالبهاء در سفری دو ساله به اروپا و آمریکا با مردم غرب مطرح کرد.