تاریخ انتشار: 
1399/11/17

به تصویر کشیدن آوارگان روهینگیا

پاتریک دارسی

آناستازیا تیلور-لیند، عکاس خبری سرشناس، به بنگلادش رفته است تا در تهیهی مستندی درباره‌ی آوارگان و پناهجویان روهینگیا همکاری کند: مردمی که از خشونت‌ها و آزار‌ها در کشورشان میانمار گریخته‌اند و به کشور همسایه پناه برده‌اند.


بنگلادش شرقی که روزگاری متشکل از زمینهای شیبدار سبز رنگی بود، پوشیده از درختان، اینک خاکی سرخ و خونریز است. آناستازیا تیلور-لیند، عکاس خبری، که در اوایل ماه اکتبر به شهر «کاکس بازار» در بنگلادش سفر کرده، میگوید: «این سرزمین، تا چشم کار میکند، پست و بلندِ تپههایی است که جنگلهایش نابود شده است.» این تپهها هموار شدهاند تا چادرهای موقتی رویشان برپا شود، چادرهایی که باید سرپناه صدها هزار انسانی شوند که رنجِ سفری ناگزیر و خطرناک را در جستوجوی امنیت بر خود هموار کرده‌اند. این پناهندگان مردم روهینگیا هستند، مردمی که اغلب مسلمان‌اند و در سرزمینشان میانمار در زمرهی اقلیت‌ها هستند. ارتش میانمار، که برای مردم روهینگیا از لفظهای «مسلمانان» و «بنگالیها» استفاده میکند، مدعی است که آنها «تروریست» هستند و اینک آنها را هدف حملههایش قرار داده است. از اواخر ماه اوت، بیش از دویست روستای مردم روهینگیا در ساحل غربی کشور توسط نیروهای حکومتی در آتش سوخته و شاید هزاران تن از این مردم کشته یا زخمی شدهاند. بنا بر گزارشهای سازمان ملل، تنها در دو ماه اخیر بیش از ششصد هزار تن از پناهندگان روهینگیا به بنگلادش گریختهاند تا از این خشونت‌ها فرار کنند.

تیلور-لیند میگوید: «تعداد مردمی که در چنین مدت کوتاهی از یک محل گریختهاند تقریباً بیسابقه است. این اردوگاهِ پناهجویان روز به روز بزرگتر میشود.» تیلور-لیند، که از همراهان گفتوگوهای «تد» مستقر در لندن است، برای یک مأموریت حقیقتیابی از جانب «سازمان دیدهبان حقوق بشر» به بنگلادش سفر کرده است؛ این سازمان در حال تحقیق و مستندسازی رخدادای است که نامش را «جنایت علیه بشریت» از سوی نیروهای امنیتی میانمار علیه مردم روهینگیا گذاشتهاند. از آن‌جا که دولت میانمار هرگونه دسترسی خبرنگاران و بنیادهای امدادرسان و اقدامات بشردوستانه را مسدود کرده، «سازمان دیدهبان حقوق بشر» روایتهای نجات یافتگان این کشتارها را در اردوگاههای بنگلادش جمعآوری می‌کنند تا، با بهره‌گیری همزمان از تصاویر ماهوارهای، ابعاد خسارات و ویرانیها را ارزیابی کنند. تیلور-لیند میگوید: «کار من پیدا کردن راهی برای نمایان کردن اتفاقاتی است که دارد آنجا میافتد. بخش عمدهی وقت من صرف تهیه‌ی پرترههای کسانی میشود که اینجا در بنگلادش دور از وطن به سر میبرند و به عنوان شاهدان عینی گواهی دادهاند.»

شفیقا، پانزده ساله، از کشتار روهینگیا در «تو لارتو لی این» در میانمار جان سالم به در برد. او شاهد لحظاتی بود که سربازها خواهر ده سالهاش را آن قدر زدند تا جان سپرد، و سپس خود او را آن قدر زدند که از هوش رفت. وقتی به هوش آمد در میان خانهای بود که داشت میسوخت و توانست از آنجا بگریزد.


 

پیتر بوکارت، متصدی برنامههای ویژهی «دیدهبان حقوق بشر»، که تحت تأثیر پرترههای تیلور-لیند از حوادث انقلاب سال 2014 در اوکراین قرار گرفته بود، او را دعوت به همکاری کرد تا از پناهندگان روهینگیا عکس بگیرد؛ عکسهایی که به انضمام تحقیقات گروه او در میآمدند. بوکارت در نامه‌ای به «تد» مینویسد: «کار ما در دیدبان حقوق بشر این نیست که تنها اتفاقات وحشتناک را مستند کنیم. اهمیت کار ما در این است که در هنگامی که کشتارها در جریان هستند، میکوشیم که متوقفشان کنیم. ما این کار را تنها با استفاده از کلمات نمیتوانیم انجام دهیم: یک عکاسی قوی، محور کاری است که ما میکنیم.» ظاهراً این مناقشه محصول قرنها کشمکش نژادی بین اقلیت مسلمان روهینگیا و اکثریت بودایی در میانمار است. بحران کنونی در بیست و پنجم اوت 2017 آغاز شد، هنگامی که یک گروه نظامی روهینگیا یک سلسله حمله را به یک اردوگاه نظامی و سی پاسگاه مرزیِ میانمار ترتیب داد. «دیدهبان حقوق بشر» گزارش میدهد که نیروهای امنیتی میانمار در واکنش به این حملات، به کشتاری گسترده در روستاهای روهینگیا در شمال ایالت راخین دست زدند که از غرب با خلیج بنگال و از شمال با بنگلادش هممرز است.

شاهدان عینی جزئیات این قساوتها را بیان میکنند، و تصاویر ماهوارهای نشان میدهند که، پس از این که مردم روهینگیا از سرزمینشان رانده شدهاند، نظامیان میانماری تمام آثار و بقایای آنها را سوزانده‌‌اند. در حالی که دولت میانمار روایت رسانههای بینالمللی از بحران کنونی را نادرست می‌شمارد، نهادهای حقوق بشری در سرتاسر جهان اقدامات نظامیان این کشور را محکوم کردهاند و آمریکا اقدام این نظامیان را «مصداق بارز پاکسازی قومی و نژادی» برشمرده است.


 

تیلور-لیند، که تعدادی از پرترههایش از روهینگیا را در اینستاگرام عرضه کرده، میگوید: «من از کودکانی عکس گرفتهام که زخم قمه بر سر داشتند، و بسیاری از مردان جوان و همچنین کودکانی با زخم چندین گلوله بر سینه. از زنان و کودکانی عکس گرفتهام که با آثار سوختگی وحشتناکی به اینجا رسیدهاند، همچنین زنانی که کودکانشان پیش چشمشان کشته شدهاند؛ آن قدر آنها را زدهاند تا جان سپردهاند، و در برخی موارد نوزادها از آغوش مادرانشان بیرون کشیده شده و همانجا کشته شدهاند.»

رشیده، 25 ساله، تنها نجاتیافتهی یکی از این کشتارها بوده است. پس از این که ارتش به روستای آنها حمله کرد و به طرز سازمانیافتهای تمامی مردان را کشت، او را به همراه چهار زن دیگر به خانهای بردند، و یک سرباز نوزاد 28 روزهاش را چنان زد که جانش را از دست داد. سربازها شروع به کشتن زنان با قمه و چاقو کردند؛ گلوی رشیده را با چاقو بریدند. بعد، سربازها درِ خانه را قفل کردند و خانه را آتش زدند. رشیده، در خانهای که داشت میسوخت، از جا بلند شد و توانست از دل دیواری که از بامبو ساخته شده بود راهی به خارج باز کند.


 

اغلب روهینگیاها که از این کشتارهای جمعی جان سالم به در می‌برند، شبانه از میانمار میگریزند و با هم از عرض رودخانهی نف گذر کرده و به بنگلادش میرسند. سپس، نیروهای مرزی بنگلادش این پناهجویان را همراهی میکنند تا به جایی بروند که خیلی سرسری میتوان آن را اردوگاه دانست، جایی که تیلور-لیند میگوید: «آنها را کنار جاده از پشت کامیون‌ها پیاده و رها میکنند.» او گزارش میدهد که آنجا آب و غذا کم است و، به دلیل کمبود توالتهای عمومی، اوضاع بهداشتی بسیار وخیم است. مراقبتهای پزشکی ناکافی است و، با توجه به این واقعیت که الان در آسیای جنوبی در میانه‌ی فصل باد و بارانهای موسمی هستیم، به تناوب سیل جاری میشود و مقدار زیادی گل و لجن به جا میماند. بیشتر مردم روی زمین، بدون هیچ کفپوشی، زیر چادرهای موقتیِ ساخته از پلاستیک سیاهرنگی زندگی میکنند که اسکلت و ستونش از بامبو است.

تیلور-لیند میگوید: «اوضاع بسیار هولناکی است. مردم بیچاره، گرسنه، دچار ضربههای شدید روانی، و اغلب ناامید هستند. تا کنون هیچ چیزی شبیه این ندیده بودم.» در ابتدا، تیلور-لیند در اردوگاهها چند ده پرتره از مردان و زنان روهینگیا و کودکانشان گرفت که از کشتارهای جمعی در روستاهایشان جان سالم به در برده بودند. پس از این که مصاحبهی یک پناهجو با دیدهبان حقوق بشر تمام میشد، تیلور-لیند به واسطهی یک مترجم از آن شخص نجاتیافته میپرسید: «اجازه میدهید عکستان را بگیرم؟ میشود ماجرای شما را نقل کنم؟» بعد در حالی که داشت نور را میسنجید و مقدمات عکس را فراهم میکرد و دیافراگم را تنظیم میکرد، و مترجم هم بازتابدهندهی نور را نگه میداشت، پناهجو رو به رویش مینشست. میگوید: «وقتی دارم کار میکنم، بلند حرف میزنم و هر کاری را که دارم میکنم توضیح میدهم.»

استودیوی سیار تیلور-لیند در اردوگاه «تایینگ کالی» در بنگلادش. در این جا دارند از محمد، یکی از پناهجویان روهینگیایی، عکس می‌گیرند.


 

جلسات عکاسی، که معمولاً سی دقیقه طول میکشند، عمدتاً در فضایی توأم با سکوت برگزار میشوند. تیلور-لیند میگوید: «میخواستم جوی مثل کلیسا یا مسجد ایجاد کنم. میخواستم از شلوغی و سروصدای اردوگاه بکاهم، به این امید که لحظهای پیش بیاید که آن تجربهی آنها در صورتشان منعکس شود – در طرز جلوه کردن‌شان یا شیوهی نگاه کردن‌شان به من – و چیزی را نشان بدهد که من نمیتوانستم از آن عکس بیاندازم.» وقتی که جلسهی عکسبرداری تمام میشد، او عکسها را روی صفحهی پشت دوربینش به این نجاتیافتگان نشان میداد. بعداً عکسها را در فروشگاههای محلی چاپ میکرد، و میتوانست به هر سوژه عکسی از خودش را بدهد که میتوانست برای خودش نگه دارد.

تیلور-لیند میگوید: «اغلب مردم عکسی با خودشان ندارند، چون خانه‌شان را دست خالی ترک کرده‌اند. بیشتر مردم عکس ازدسترفتگانشان را ندارند. میتوانید تصورش را بکنید؟ نداشتن عکس کسی که از بین رفته است. میتوانید تصور کنید که برای این که بخواهید بدانید عزیز ازدسترفته‌‌تان چه شکلی بوده، تنها بتوانید به حافظهتان اتکا کنید؟» به نظر تیلور-لیند، این پرترهها نوعی همراهی با نجاتیافتگان است، دادن فرصتی به روهینگیاها پس از دست دادن بسیاری از چیزها، دادن صدایی به آن‌ها. او میگوید: «فکر نمیکنم که خودم به تنهایی این عکسها را گرفته باشم. این تنها عکس من از رشیده نیست؛ عکسی است که با هم گرفتیم. نوعی همکاری است.»

محمد، شانزده ساله، که گلوله به سینهاش خورده بود. او تنها عضو خانوادهاش است که جان به در برده است؛ بقیهی افراد خانوادهاش توسط نیروهای امنیتی میانمار در «تو لار تو لی» قتل عام شدهاند.


 

تیلور-لیند پس از گذراندن 26 روز در اردوگاهها، به لندن بازگشته و مشغول ویرایش عکسهایی است که در بنگلادش گرفته است. علاوه بر افزایش آگاهی بینالمللی در رابطه با جنایاتی که در میانمار در حال ارتکاب است، به همراه شهادتهایی که «سازمان دیدهبان حقوق بشر» فراهم آورده، شاید روزی او مدارک این جنایات را بتواند با عکسهایش فراهم کند؛ این اولین باری است که آثارش به چنین منظوری استفاده میشوند. او میگوید: «این خیلی مهم است که کسانی که مسئول چنین جنایاتی هستند بازخواست شوند. و وقتی که آن اتفاق بیافتد، این مدارک، این شهادتها، و این عکسها شاید نقش خودشان را ایفا کنند.»

او همچنین امیدوار است که پرترههای او، هرچند در ابعادی محدود، تأییدی مجدد بر انسان بودن بازماندگان روهینیگا باشند، پناهجویانی که اینک در بنگلادش در میان گِلولای به سر میبرند. تیلور-لیند میگوید: «چیزی که مرا بسیار مجاب کرد تا در آنجا کار کنم اشتیاق مردم بود، اشتیاق‌شان به این که ازشان عکس گرفته شود. این یک پاکسازی قومی و نژادی است، و من دارم از کسانی که جان به در بردهاند عکس میگیرم. شاید یک عکس گواهی بر زندگی باشد، به هر شکل.»

 

 

برگردان: شهاب بیضایی


پاتریک دارسی از سردبیران «تد» است. آن‌چه خواندید برگردانِ این نوشته‌ی اوست:

Patrick D’Arcy, ‘A Photographer Bears Witness to the Rohingya Crisis,’ TED, 3 November 2017.