شاهزاده پتر کروپوتکین، اشرافزادهای که در دانشگاه نظامیِ نخبگان روسی تحصیل کرده بود، در سال ۱۸۶۶ با ایوان پولیاکف، دوست جانورشناس خود و یک نقشهبردار به نام ماسکینسکی مسافرت میکرد. کروپوتکین و پولیاکف به امید یافتن شواهد آن عامل تعیینکنندهی تکاملی که چارلز داروین در منشأ انواع (۱۸۵۹) به راه انداخته بود، یعنی رقابت، سر ذوق آمده بودند. اما به زودی مأیوس شدند.
با نگاه به متون مفصل و فراوان و کلاف سردرگم شیوههای متناقضی که برای فهم یا سوءفهم گاندی به کار رفته است، میتوان حتی (همصدا با دکتر اومکار سِین) گفت: «راستش، هیچ یک از ما واقعاً سعی نکردهایم که گاندی را بفهمیم، دستکم نه تا آنجا که بخواهد ما را به دردسر بیندازد… جذابیت گاندی در همین درکهای اشتباه از اوست. برای خود گاندی مفید بوده که او را اشتباه بفهمند چون به تصور عظمت او افزوده و به ایدهی "گاندی" ابعادی عظیم بخشیده است.»
امروزه میبینیم که دهها هزار کنشگر آرمانهای شهدای هِیمارکت و کسانی را که روز اول ماه مه را به روز جهانی کارگر مبدل ساختند، گرامی میدارند. طنز روزگار این که، روز اول ماه مه در ۶۶ کشور تعطیل رسمی است و در بسیاری کشورها به صورت غیررسمی گرامی داشته میشود اما در کشوری که آغازگر آن بود به ندرت به رسمیت شناخته میشود.