آدمی که برای ما قابل درک شد، قابل توجیه نیز خواهد بود؛ و اگر خطایی را متوجه او بدانیم، خطاپوشی نیز در پی فهم او از راه خواهد رسید. همین دوگانه را در فیلم «دو پاپ» جستوجو میکنیم تا به دوگانهای بزرگتر در تفاوت بین نوع نگاه به راهنمایان دینی برسیم: در ایران بعد از انقلاب به آنها چگونه نگاه میشود و در جهان معاصر، چگونه؟
وویچِیخ اسمارزوفسکی، که با فیلم قبلی خود «نفرت» (۲۰۱۶) به شهرتی چشمگیر در لهستان دست یافته بود، این بار فساد کلیسای کاتولیک را دستمایهی آفرینش اثری کرده که خشم برخی از سیاستمداران محافظهکار حاکم بر لهستان را برانگیخته است. برای مثال، یاروسلاو سِلین، معاون وزیر فرهنگ لهستان، اسمارزوفسکی را به ترویج «کلیشههای منفی و برخورد نامنصفانه با کلیسا» متهم کرده است. مهمترین برنامهی خبریِ تلویزیون دولتی لهستان هم این فیلم را «حملهی بیرحمانه و نادرستِ دیگری به کلیسای کاتولیک» خوانده است. پاوِل سولوخ، رئیس ادارهی امنیت ملی، نیز در گفتگویی رادیویی، این فیلم را «پروپاگاندا» خوانده و با فیلمهای ضدیهودی در آلمان نازی مقایسه کرده است!
بر خلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، مسیحیت در لهستان نه تنها از رونق نیفتاده بلکه هنوز یکی از بازیگران مهم سپهر عمومی است. با این حال، با پدید آمدن جنبشهای نوین دینی و دگرگونیهای سیاسی-اجتماعی در لهستانِ پساکمونیستی، یکپارچگی کلیسای کاتولیک و روابط تاریخی آن با دولت دستخوش تغییر و تحول شده است.