تب‌های اولیه

دیوار به مثابه حافظه‌ی جمعی

رضا پیامی

دیوارنویسی‌ها گاهی صریح است و گاهی در لفافه. یکی مستقیم پیام می‌دهد «همجنس‌گرایی بیماری نیست، همجنس‌گراستیزی بیماری اجتماعی است». و دیگری با زبان شعر می‌گوید «برافشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت».

رجوع به تاریخ برای شکستن طلسم وحشت

الهه رضوی

مستأصل و آزرده از اتفاقاتی که در ماه‌های اخیر به چشم دیده‌ایم، دوباره رجوع به تاریخ و خواندن کتاب‌های تاریخی را به هم پیشنهاد می‌کنیم. برای این که ردی از خود در تاریخ بیابیم و آرامش بگیریم. برای این که خود را همچنان وصل به جهان و به احوالی که در آن می‌گذرد بدانیم. پشت تاریخ پناه بگیریم و با فاصله به خود نگاه کنیم و تصوری از مسیر و از پایان داشته باشیم.

رهبرى رنگین‌کمانى، مشارکتى، افقى و گردشى، آینده‌ای مطلوب برای فردای ایران

میترا صفاری

وجود گروههاى قومی گوناگون بلوچ، ترک، فارس، کرد، لر، عرب، با باورهاى متفاوت دینى-مذهبى، زبانها و فرهنگهاى متفاوت، این سرزمین را از ظرفیتهاى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى چشمگیری برخوردار کرده است.

رسیدن به ایران مطلوب، از راه اصلاح نمی‌گذرد

فرزانه جلالی

ایران برای من به عنوان یک زنِ کُرد جدا از تعریف جغرافیایی و موقعیتی آن که با مفاهیمی از جمله تابعیت رسمی و مرزهای سیاسی قابل تشخیص است، دارای ساختارهای همگون اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و جنسی نیست. بلکه کلیتی است ناهمگون و آکنده از تنوع و گوناگونی

آینده‌ی ایران از مسیر توسعه‌ی اجتماعی‌-حقوقی می‌گذرد

حسین رئیسی

ایران، برای من با زنان و مردانی معنا میشود که نه فقط برای آب و خاک بلکه برای آزادی، رهایی از ظلم و ستم و زندگی در صلح، آسایش و سعادتمندی مبارزه کرده و میکنند. زنان و مردانی که از ظلم در هر جای دنیا متأثر و متألم میشوند و سرزمین و آب و خاک را ابزاری برای ستم قرار نمیدهند.

آرزویم، ایرانی با نگاه و رویکردی سوسیالیستی است

زهرا باقری‌شاد

ایران برای من یعنی «مردم»، یعنی «انسان»‌هایی که در جزیرهای محصور شده در ناملایمات، با توان شگفتانگیزی همچنان به زندگی ادامه میدهند. اعتراف میکنم که موقع فکر کردن دربارهی ایران، نه موقعیت ویژه‌‌ی جغرافیایی و استراتژیک آن به ذهنم خطور میکند و نه ویژگیهای تاریخی و فرهنگی.

«مذهب رسمی»، مانعی در برابر دموکراسی و آزادی

مهرانگیز کار

تعیین مذهب رسمی در قانون اساسی، درهای «برابری» را که یک اصل بنیادی و حقوق بشری است می‌بندد و رفتار حکومت با گروه‌های گوناگون مردم که پیرو مذاهب دیگری هستند یا اساساً بی‌خدایی و لامذهبی را انتخاب کرده‌اند، می‌تواند نه تنها تبعیض‌آمیز بلکه خشونت‌بار نیز باشد.

شهروندان جهان در کوچه‌ی پشتی!

علیرضا اشراقی

احتمال این‌که فردی خود را «شهروند جهان» و عضوی از قبیله‌ی بشریت بشمارد برای چه کسی بیشتر است: آن‌که در ناف نیویورک و لندن زندگی می‌کند، یا آن که در حاشیه‌ی بیروت و موگادیشو سکونت دارد؟ یافته‌های پژوهشی که اخیراً از سوی انجمن جامعه‌شناسی آمریکا تقدیر شد، توضیحات روشنگری در پاسخ به این پرسش ارائه می‌کند.